قبل از هر چیز، آرزو میکنیم که هیچوقت کارتان به محاسبه و پرداخت دیه نکشد. در واقع، امیدواریم هرگز نیاز به خواندن این مقاله نداشته باشید. اما اگر به هر دلیلی، دوست دارید در رابطه با تعریف دیه، ماهیت و مفاهیم اولیه آن، بیشتر بدانید؛ تا انتهای این مطلب با ایده آل مگ همراه باشید.
فهرست مطالب
دیه در لغت به چه معنی است؟
دیه در لغت به معنی خون بها و عقل است. البته کلمه عقل در اینجا تعریف متفاوتی با آنچه که شما تاکنون شنیدهاید؛ دارد:
واژه عقل در معنی “بستن” هم به کار میرود. وقتی میگوییم که دیه به معنی عقل است، در واقع به این معنی اشاره داریم. به نظر میرسد که با پرداخت دیه به شاکیان، میتوانیم پرونده را ببندیم و آنها را راضی کنیم. به همین خاطر در تعریف دیه، از کلمه عقل نیز استفاده شده است.
دیه در حقوق نیز معنی و مفهوم روشنی دارد:
مالی که از طرف قانونگذار و برای جبران جنایات و جرمهای صورت گرفته توسط افراد جامعه، تعیین شده است. به عبارتی سادهتر، دیه جریمهای است که از طرف قانونگذار و برای مجرمین و متخلفین در نظر گرفته شده است.
بررسی تعریف دیه از دیدگاه بزرگان و مراجع تقلید شیعه
در اینجا به تعاریفی که مراجع تقلید و علمای مذهب تشیع، برای دیه ارائه کردهاند، اشاره میکنیم:
امام خمینی (ره) دیه را اینگونه تعریف میکند:
دیه مالی است که به سبب جنایت، بر نفس یا عضو واجب میشود. فرقی نمیکند که از طرف شارع (وضع کننده قوانین شرعی)، میزان آن معین شده و یا نشده باشد. گاهی دیه فقط بر آنچه معین شده اطلاق میگردد و آنچه را که معین نشده است، ارش یا حکومت مینامند
آیت الله خوئی نیز، برای دیه تعریف زیر را ارائه داده است:
دیه مالی است که در جنایت بر نفس (قتل نفس)، اعضاء ( نقص عضو) و یا ایراد جرح ( ضرب و شتم) و مانند اینها از طرف شارع مقرر و معین گردیده است
رهبر انقلاب نیز دیه را اینگونه تعریف میکنند:
جانی (فردی که مرتکب جرم شده است) اگرچه شرعاً ضامن هزینه درمان و خسارت از کار افتادگی مجنی علیه (فردی که مورد جرم واقع شده است) نیست؛ ولی حاکم شرع اگر مقتضی و لازم بداند، میتواند او را از باب مجازات تعزیری، به پرداخت مبلغی در حق مجنی علیه محکوم نماید
از تعاریف بالا میتوانیم اینگونه نتیجهگیری کنیم که دیه، مبلغی است که توسط حاکم شرعی جامعه، و برای افردای که مرتکب جرم میشوند، تعیین میگردد.
دیه در قوانین اسلامی
مبحث دیه در بخش حقوق جزاء و قانون مجازات اسلامی قرار میگیرد. دیه برای جرائمی در نظر گرفته میشود که منجر به قطع عضو، نقص عضو، اختلالات دماغی (عقلی) و حواس پنجگانه میشود.
البته در برخی موارد نیز که نمیتوان حکم به قصاص داد، قاضی متهم را محکوم به پرداخت دیه میکند. همچنین در برخی موارد دیگر نیز میتوان با کسب موافقت شخص متضرر، حکم قصاص را به پرداخت دیه تبدیل کرد.
نکته: زمانی که برای دادگاه، مشخص شود که شخص متهم، بدون قصد قبلی و به صورت ناخواسته مرتکب جنایت شده است، امکان قصاص وجود ندارد و قاضی فقط مجاز به صدور حکم دیه است.
حال سوال اینجاست که دیه چه جنبهای در حقوق دارد؟ قبل از هرچیز لازم است بدانیم که مجازات در دین اسلام، با هدف ادب کردن، اصلاح و بازگرداندن شخص به جامعه انجام میشود؛ بنابراین دیه نیز دقیقا به همین دلیل از فرد مجرم، گرفته میشود. اما آیا دیه تنها برای مجازات فرد خاطی، از او گرفته میشود و یا جنبه جبران خسارت فرد آسیب دیده را نیز دارد؟
پرداخت دیه مجازات است یا جبران خسارت؟
در قوانین اسلامی، سه نوع جرم تعریف و به رسمیت شناخته شدهاند:
- عمد
- غیر عمد
- شبه عمد
در دین اسلام، دیه به عنوان کیفر و مجازات جرم شبه عمد در نظر گرفته شده است. شبه عمد، عملی است که فرد یا قصد انجام آن را نداشته و یا اگر داشته، شدت عمل به وقوع پیوسته مورد نظر وی نبوده است.
بنابراین در سه مورد، قاضی میتواند اقدام به صدور حکم دیه نماید:
- خطای محض: زمانی که مشخص شود جرم به صورت ناخواسته انجام شده است
- شبه عمد: شدت جرم بیشتر از چیزی بوده که مجرم قصد آن را داشته است
- جنایت عمد که به هر دلیلی، قاضی نمیتواند مجرم را قصاص کند( به عنوان مثال، از بین بردن عمدی جنینی که روح در او حلول کرده باشد)
ماده ۴۴۸ قانون مجازات اسلامی دیه را چنین تعریف میکند:
دیه مال معینی است که در شرع مقدس، به سبب جنایت غیر عمدی بر نفس، عضو یا منفعت، یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، مقرر شده است.
در ماده ۴۵۰ همین قانون و در تکمیل این تعریف، اینگونه میخوانیم:
در جنایت شبه عمدی، خطای محض و جنایت عمدی که قصاص در آن جایز یا ممکن نیست، در صورت درخواست مجنیٌ علیه یا ولی دم دیه پرداخت می شود، مگر به نحو دیگری مصالحه شود.
البته همانطور که مشاهده میکنید، در قانون مجازات اسلامی، ماهیت دیه به طور دقیق تصریح و شفاف سازی نشده است. به همین دلیل، همواره در این رابطه، بین حقوقدانان و فقها، اختلاف نظر وجود دارد.
ماهیت دیه به عنوان مجازات
در بیشتر موارد، پرداخت دیه بر عهده مجرم است؛ به همین دلیل، میتوان دیه را به عنوان نوعی مجازات در نظر گرفت (در زمان وقوع قتل، پرداخت دیه بر عهده قاتل است). در ماده ۱۴ قانون مجازات اسلامی، مجازاتهای مقرر در دین اسلام به ۴ دسته زیر تقسیم شدهاند:
- حد
- قصاص
- دیه
- تعزیر
بر همین اساس، مشخص است که دیه در ردیف مجازاتهای تعیین شده در دین اسلام قرار میگیرد.
سوال: چرا مبلغ دیه در ماههایی از سال افزایش مییابد؟
برای پاسخ به این سوال، باید به بررسی مفهوم تغلیظ دیه بپردازیم. این واژه در مقابل “تسامح” که به معنی آسانگیری است، قرار میگیرد. تغلیظ دیه یعنی در تنگنا قرار دادن فرد مجرم و افزایش مبلغ آن. در واقع قانوانگذار میتواند در صورت فراهم بودن شرایط، نسبت به فرد خاطی، سختگیری بیشتری به خرج دهد و مبلغ دیه را افزایش دهد.
بر اساس تغلیظ دیه که در قوانین مجازات اسلامی در نظر گرفته شده است، مبلغ دیه در ماههای حرام (رجب، ذو قعده، ذو حجه و محرم) افزایش مییابد.
ماهیت دیه به عنوان جبران خسارت
هر فردی از نظر مسئولیت مدنی در جامعه، موظف است که در صورت وارد کردن خسارت به کس دیگری، آن را جبران کند. دیه نیز به نوعی، سعی در جبران خسارت وارد شده دارد. با بررسی دیه از دو منظر زیر، میتوانیم به ماهیت دیه به عنوان جبران خسارت پی ببریم:
اول اینکه پرداخت دیه ممکن است مورد بخشش از طرف اولیای دم (خانواده فرد مقتول) و یا شخص زیان دیده واقع شده و پرداخت آن اسقاط گردد (از اعتبار بیافتد). این درحالیست که اگر دیه تنها جنبه مجازات داشت، امکان عفو و بخشش جنبه عمومی جرم وجود نداشت.
همچنین ممکن است پرداخت دیه به “عاقله” واگذار شود. عاقله در اصطلاح حقوقی طبق مادۀ ۳۰۷ قانون مجازات اسلامی، عبارت است از بستگان ذکور نسبی پدر و مادری يا پدري، به ترتیب طبقات ارث. به بیانی سادهتر، تمام کسانی که در صورت فوت شخص محکوم به پرداخت دیه، بتوانند از وی ارث ببرند، عاقله محسوب میشوند. این افراد، میتوانند به صورت مساوی، پرداخت دیه را بر عهده بگیرند.
در صورتی که پرداخت دیه را تنها به عنوان مجازات در نظر بگیریم، قابل انتقال به هیچ فرد دیگری نیست. بنابراین بر اساس پرداخت دیه توسط عاقله نیز، میتوانیم استناد کنیم که دیه یک جنبه جبران خسارت نیز دارد.
شاخصترین فقیه و حقوقدانی که دیه را وسیله جبران خسارت میداند، حضرت آیت الله سید حسن مرعشی است. ایشان در این رابطه میفرمایند:
در روایات ذکری از دیه بهعنوان مجازات نشده است. بلکه دیه، جبران زیانهای بدنی است. زیرا دیه در مقابل ارش قرار گرفته و ارش، برای جبران ضرر وارده بر بدن است؛ در جائیکه برای آن ضرر دیه تعیین نشده است.همچنین مجازات اسلامی، در مقابل معصیت است، ولی دیه در مواردی است که فعل خطائی و شبه عمد قرار رخ داده باشد. عاقله که گاهی مسئول پرداخت دیه است، معنی ندارد که مجازات شود و اگر دیه مجازات باشد، افراد بیگناه از نظر فقه اسلامی، قابلیت تعقیب کیفری را دارند
نتیجه گیری
در نهایت به این نتیجه میرسیم که دیه یک ماهیت دو وجهی است:
دیه جنبه مجازات دارد تا شخص محکوم شده با پرداخت آن احساس پشیمانی کند. این فرد با پرداخت دیه، متوجه عمل شنیع و ناپسند خود شده و دیگر دست به چنین اعمال خشونت آمیزی نخواهد زد. این فرد همچنین در رفتار و اعمال خود دقت نظر بیشتری به خرج میده تا دیگر مرتکب خطا نشود.
دیه جنبه جبران خسارت نیز دارد. چرا که فرد خاطی، باید خسران و ضرر و زیان شخص متضرر را جبران نماید. باید در نظر داشت که شخص آسیبدیده، هم از حیث روحی و معنوی دچار صدمه شده و هم از حیث مادی و جسمانی. بنابراین شاید با پرداخت دیه بهطور کامل جبران مافات نشود، ولی احساس امنیت تا حدی به او و جامعه باز گردانده میشود.