بسیاری از افراد که دنیا را از دریچه علمی نگاه میکنند و به اصطلاح، دید ماتریالیستی دارند، بر این باورند که عشق وجود ندارد. در واقع تمام احساسات ما از خشم گرفته تا خوشی از اضطراب گرفته تا آرامش، حاصل کاهش و افزایش هورمون دوپامین است.
این میان افرادی هم هستند که این مسئله را کنار زده و ترجیح میدهند این احساسات را برآمده از روان آدمی بدانند. برای اینکه بتوانید نقطه نظر خود را این میان پیدا کنید، مقاله پیش رو را به بررسی نقش هورمونی به نام دوپامین در بدن اختصاص دادهایم.
پس از اتمام این مقاله از مجله اینترنتی ایده آل مگ میتوانید به ما بگویید شما طرفدار کدام نظریه هستید. احساسات هورمونی یا احساسات قلبی؟
دوپامین چیست؟
دوپامین یک انتقال دهنده عصبی است. نوعی ماده شیمیایی (هورمون) که سیگنالهایی را بین اعصاب در بدن جابهجا میکند. کمبود این هورمون ممکن است با چندین وضعیت پزشکی از جمله افسردگی، بیماری پارکینسون، اختلال حواس و بیش فعالی (ADHD) همراه باشد.
این ماده در نورونهای ناحیه تگمنتال شکمی (VTA) مغز میانی، توده سیاه و هسته کمانی هیپوتالاموس، به طور کلی در مغز، تولید میشود.
این هورمون در کنترل حرکاتی که فرد انجام میدهد و همچنین واکنشهای احساسی او نقش دارد. تعادل مناسب این انتقال دهنده عصبی منبع حیاتی برای سلامت جسم و روان انسان است.
کمبود این هورمون ممکن است به دلیل کاهش مقداری باشد که بدن از این ماده میسازد یا احتمالا مشکلی در گیرندههای مغز رخ داده است.
همچنین تولید این ماده میتواند افزایش داشته باشد و از حد کنترل بدن خارج شود. در نتیجه عوارض افزایش دوپامین در بدن هم مورد توجه متخصصان قرار میگیرد.
تعریف علمی
اجازه دهید بحث را کمی علمی کنیم. شناخت دوپامین به عنوان یک ماده حیاتی در بدن که میتواند سلامت روان و جسم ما را تحت تاثیر قرار دهد، ارزش کمی بازی با مفاهیم علمی را دارد.
هورمون یاد شده که هیدروکسی تیرامین نیز نامیده میشود، ترکیبی آلی حاوی نیتروژن است که به عنوان یک ترکیب واسطهای از دی هیدروکسی فنیل آلانین (دوپا) در طی متابولیسم اسید آمینه تیروزین تشکیل میشود.
این ماده، پیشساز هورمونهای اپی نفرین و نوراپی نفرین است. همچنین به عنوان یک انتقال دهنده عصبی عمدتا با مهار انتقال تکانههای عصبی – در توده سیاه (substantia nigra یا همان میان مغز که با نورونهایی در تنظیم حرکات نقش دارند)، عقدههای قاعدهای و جسم مخطط مغز عمل میکند.
کمبود این هورمون منجر به مرگ سلولی در توده سیاه و بیماریهایی مانند پارکینسون میشود. آگونیستهای گیرنده این هورمون که در غیاب انتقالدهنده عصبی به گیرندههای آن روی نورونهای تولیدکننده متصل میشوند، میتوانند فعالیت این ماده را در مغز افزایش داده و به کاهش علائم پارکینسون کمک کنند.
تمامی این مفاهیم را در ادامه متن بررسی خواهیم کرد تا جایگاه هر کدام را به تفکیک متوجه شوید و بدانید که میان دوپامین و عشق چه ارتباطی وجود دارد.
البته کمبود هر دوی این موارد در چندین بیماری روانی که ذکر شد (خلقوخوی ضعیف و افسردگی) موثر هستند اما عملکردهای متفاوتی دارند.
عدم تعادل این مواد شیمیایی میتواند باعث ایجاد شرایط مختلف پزشکی شود که نیاز به درمانهای متفاوتی دارد. اجازه دهید برای درک بهتر جایگاه این دو ماده در بدن، تفاوت آنها را با هم بررسی کنیم.
تفاوت میان دوپامین و سروتونین
سروتونین یکی دیگر از انتقال دهندههای عصبی موجود در مغز است. با این حال، بیش از ۹۰ درصد منبع تولید کل این ماده در سلولهای انتروکرومافین روده قرار دارند و به تنظیم فعالیت دستگاه گوارش کمک میکنند.
سروتونین علاوه بر کمک به هضم، در تنظیم موارد زیر نیز موثر است:
- چرخه خواب و بیداری
- خلقوخو و احساسات
- متابولیسم و اشتها
- شناخت و تمرکز
- فعالیت هورمونی
- تنظیم دمای بدن
- لخته شدن خون
با این تفاسیر، اگرچه هر دو هورمون پیامها را بین نورونهای مغز منتقل میکنند و بر خلقوخو و تمرکز تأثیر میگذارند اما در نهایت اهداف اصلی آنها با هم تفاوت دارد.
به عنوان مثال، دوپامین سیگنالهایی را بین نورونهایی که حرکات و هماهنگی بدن را کنترل میکنند، ارسال میکند. این انتقال دهنده عصبی همچنین یک منبع قابل اعتماد است تا احساس لذت در مغز ایجاد شود و رفتارهای مربوط به این حس را هدایت کند.
خوردن برخی غذاها، مصرف داروهای غیرقانونی و انجام رفتارهایی مانند قمار، همگی میتوانند باعث افزایش سطح این هورمون در مغز شوند.
در مقابل، سروتونین هم میتواند بر خلقوخو و احساسات افراد تأثیر بگذارد، اما بیشتر به تنظیم عملکردهای گوارشی مانند اشتها، متابولیسم و تنظیم رفتار روده کمک میکند.
دوپامین چه کاری در بدن انجام میدهد؟
زمان بررسی این مهم که دوپامین چیست، توضیحاتی درباره کارایی این هورمون در بدن دادیم. اما اجازه دهید در این بخش این مسئله را بیشتر بررسی کنیم.
پزشکان میگویند که دوپامین بر بسیاری از عملکردهای عصبی، شناختی و رفتاری در بدن تأثیر مستقیم دارد، از جمله:
- تحرک و خوشحالی
- تقویت حس خوشی
- افکار و احساسات مثبت
- انگیختگی
- تنظیم برخی هورمونها و غدد
میتوان اینگونه اذعان کرد که این هورمون بر همه چیز تأثیر میگذارد، از طرز تفکر و حرکت ما گرفته تا شیوه به یاد آوردن و رفتارهایمان.
حضور این انتقال دهنده عصبی به میزان خیلی کم یا خیلی زیاد میتواند مشکلات متعددی را ایجاد کند. توجه داشته باشید که علائم کمبود دوپامین در افراد مختلف متفاوت است و ممکن است افراد تجربههای مختلفی مانند از دست دادن تعادل، تغییر وزن، گرفتگی عضلات، انرژی کم، اضطراب، توهمات، میل جنسی کم و غیره را داشته باشند.
همچنین در حالی که سطوح بالای دوپامین میتواند تمرکز، انرژی، میل جنسی و توانایی شما برای تمرکز را افزایش دهد، میتواند منجر به رفتارهای رقابتی و پرخاشگرانه هم بشود و علائمی از جمله اضطراب، مشکل خواب و استرس را ایجاد کند.
دوپامین و شادی
دوپامین و شادی دو نام به هم پیوستهاند. جالب است بدانید که رابطه این دو با هم سالها مورد توجه پژوهشگران بوده و راهکارهایی برای ماندگاری این ارتباط نیز توصیه شده است.
در دانشگاه هاروارد تحقیق در مورد آنچه که یک زندگی را شاد میکند (توسط رابرت والدینگر)، بیش از ۷۵ سال طول کشید تا تکمیل شود.
در این سالها زندگی ۷۲۴ داوطلب و همچنین شرکای آنها و سایر اعضای خانواده مورد بررسی قرار گرفت و تعداد کل افراد مورد مطالعه را به بیش از ۲۰۰۰ نفر رساند.
همچنین مشخص شد که حفظ روابط مثبت به افراد کمک میکند روند پیری را کاهش دهند و آنها را قادر میسازد تا زندگی طولانیتری داشته باشند.
این تحقیق علاوه بر دوپامین و سروتونین (قبلا در مورد آن صحبت شد) هورمونهای دیگری را نیز در شاد بودن انسان دخیل میداند که به این شرح هستند.
- اکسی توسین: نام دیگر آن را «هورمون عشق» گذاشتهاند زیرا تولید آن در موقع زایمان، شیردهی و پیوند قوی بین والدین و کودک ضروری است. همچنین میتواند به تقویت همدلی، اعتماد و پیوند در روابط کمک کند. این سطوح ارتباطی به طور کلی با محبت فیزیکی افزایش مییابند.
- اندورفین: این هورمونها مسکن طبیعی بدن ما هستند و بدن آنها را در پاسخ به استرس یا ناراحتی تولید میکند. هنگامی که ما در فعالیتهای خوشحال کننده مانند غذا خوردن، ورزش کردن یا داشتن رابطه جنسی شرکت میکنیم، سطوح این هورمونها افزایش مییابند.
عواملی که باعث تولید هورمون های شادی میشوند
با توجه به این موارد، ما باید همیشه در تلاش باشیم تا رابطه بین این هورمونها با شادی درونیمان قطع نشود. به این معنا که میتوان با انجام برخی فعالیتها، باعث ترشح بیشتر هورمونهای شادی شد تا استفاده از داروها شیمیایی برای به تعادل رساندن آنها را در نظر نگرفت.
برخی از مهمترین عوامل که باعث تولید هورمونهای شادی مانند دوپامین در بدن ما میشوند، به این شرح هستند.
۱. ورزش را فراموش نکنید
ورزش نه تنها ما را به تناسب اندام رسانده و سالم نگه میدارد، بلکه از بیماری و انحطاط نیز محافظتمان میکند. فعالیتهای ورزشی باعث میشوند تا تولید هورمونهای مختلف بیشتر شده و ما حال بهتری را تجربه کنیم. این هورمونها عبارتند از:
- هورمونهای رشد (برای ترمیم و رشد بسیار مهم هستند).
- تستوسترون (به طراوت و تقویت بدن کمک کرده و باعث رشد عضلات میشود).
- انسولین و هورمونهای تیروئید (در تنظیم سطح گلوکز خون و کمک به متابولیسم مهم هستند).
علاوه بر این، ورزش میتواند به مغز در تولید هورمونهای مرتبط با شادی کمک کند. با انجام حرکتهای ورزشی مناسب، سروتونین که میتواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند و اندورفین که مستقیما با شادی مرتبط است، تولید بیشتری خواهند داشت.
به این معنی که میتوانند به کاهش درد فیزیکی یا علائم آسیب در عضلات ما کمک کنند. زیرا خواص شیمیایی آنها شبیه به مورفین است که برای تسکین درد استفاده میشود.
اما گفتیم که مهمترین این هورمونها، دوپامین، هورمونی است که مسئول ایجاد احساس خوب در ما است. اگر بتوانیم به اهداف ورزشی یا وزن دلخواه خود برسیم، این هورمون به مقادیر بیشتری در بدن ما تولید میشود.
۲. مشارکت در انجام فعالیتهایی که لبخند بر لبان شما می نشاند
بازدید از مکانهای جدید، درخواست یک ماساژ آرامشبخش یا شرکت در فعالیتهایی که لبخند بر لبان شما مینشاند، خواه با اعضای خانواده، دوستان یا عزیزان باشد، خواه به تنهایی، همگی میتوانند از استرس و مشکلاتی که ممکن است در زندگی روزمره ما انباشته میشوند، کم کنند.
بعلاوه، نگه داشتن لبخند بر روی صورت در هنگام مواجهه با شرایط سخت میتواند به تولید سروتونین و اندورفین در بدن کمک کند که هر دوی آنها مستقیما با شادی مرتبط هستند.
۳. قرار گرفتن در معرض نور خورشید
علاوه بر دریافت ویتامین D از ماهیهای مختلف، جگر ماهی و زرده تخم مرغ، قرار گرفتن بدن در معرض نور خورشید در ساعات اولیه صبح یا عصر (مراقب باشید در ساعات ۱۰:۰۰ تا ۱۵:۰۰ از نور خورشید دوری کنید)، علاوه بر اینکه به بازسازی پوست کمک میکند، روی روان ما هم تاثیر مثبتی میگذارد.
ویتامین D نه تنها به قوی نگه داشتن استخوانها و سیستم ایمنی بدن ما کمک میکند، بلکه به طور غیرمستقیم تولید سروتونین و حتی دوپامین را تحریک میکند. حالا دیگر میدانید که این هورمونها قادر به کاهش علائم مرتبط با افسردگی هستند.
۴. خوردن شکلات (در حد اعتدال)
پزشکان اذعان دارند که مصرف حدود ۵۰ تا ۱۰۰ گرم شکلات تلخ (معادل ۳۰۰ تا ۶۰۰ کالری) ۱ تا ۲ بار در هفته میتواند به افراد کمک کند تا اعصاب آرامتری داشته باشند.
اگرچه شکلات تلخ حاوی حداقل مقادیر شکر و شیر است، اما هنوز هم نباید آن را کاملا سالم در نظر گرفت؛ بنابراین باید فقط در حد اعتدال مصرف شود.
۵. غذاهای حاوی تریپتوفان مصرف کنید
تریپتوفان به عنوان یک اسید آمینه ضروری شناخته میشود که بدن به تنهایی قادر به تولید آن نیست. تریپتوفان را میتوان از خرمای خشک، شیر، کره، بادام زمینی، زرده تخم مرغ، گوشت، بوقلمون، ماهی، بادام، موز، پنیر و سایر غذاهای پر پروتئین به دست آورد.
بدن میتواند از این ماده برای کمک به تولید سروتونین و دیگر هورمونهایی مانند دوپامین استفاده کند. این هورمونها در فرایندهای عصبی که به ما احساس شادی میدهند، بسیار موثر عمل میکنند.
علاوه بر این، تریپتوفان در کنار اسید فولیک و آهن به بدن در تولید گلبولهای قرمز هم کمک میکند.
۶. محبت به حیوانات یا گیاهان
ممکن است متوجه شده باشید که سطح استرس شما هنگام بازی با حیوانات خانگی یا آبیاری گلهای باغچه کاهش مییابد.
این اتفاق به این دلیل است که رابطه ما با گربهها، سگها و انواع گیاهان که به ما حس خوبی میدهند، میتواند تولید هورمونهای مرتبط با شادی را در بدن افزایش دهد. از جمله سروتونین و اکسی توسین (هورمونی که با عشق و روابط محبت آمیز مرتبط است).
۷. در آغوش گرفتن و بوسیدن یکی از عزیزانمان
از در آغوش گرفتن و بوسیدن انسانهایی که برایمان عزیز هستند؛ مانند پدر، مادر، فرزند و همسرمان، میتوان برای نشان دادن عشق، مهربانی و محافظت از رابطه استفاده کرد.
لازم به توضیح مجدد نیست که اندورفینها، دوپامین و اکسی توسین با روابط ما مرتبط بوده و به ما کمک میکنند تا با سایر انسانها پیوند محبت آمیزی برقرار کنیم.
۸. مدیتیشن
مدیتیشن نوعی تسکین روحی است که میتواند بعد از یک روز پر از موقعیتهای عاطفی با عصبی مفید باشد. مدیتیشن، با تنفس عمیق و بازدم آهسته، میتواند به شما کمک کند تا به تدریج ذهن خود را از شر هرگونه افکار منفی که ممکن است در آن روز انباشته کرده باشید، خلاص کنید.
تنها ماندن با افکار مثبت (کنار گذاشتن نوشخوارهای ذهنی) برای چند لحظه میتواند به شما کمک کند تا آگاهی لازم برای پذیرش برخی موقعیتهای دشوار را به دست آورید و دیدگاه مثبتتری به زندگی داشته باشید.
همچنین ثابت شده است که مدیتیشن برای حداقل ۳۰ دقیقه تولید کورتیزول را کاهش میدهد، هورمونی که در مواقع استرسزا تولید میشود و اندورفین را جایگزین آن میکند که مسئول به وجود آوردن احساس آرامش است.
اندورفین همچنین احساس شادی و طراوت در ذهن ما ایجاد میکند، روند پیری را کند کرده و سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند. این هورمون در کنار دوپامین همزمان امواج مغزی را تنظیم میکند تا ذهنی آرام برای خواب بهتر در شب داشته باشیم.
دوپامین و عشق
پس از این توضیحات باید برای ما مشخص باشد که وقتی میان دوپامین و شادی ارتباط مستقیمی وجود دارد حتما میان دوپامین و عشق هم ارتباطی دیده میشود.
بیشتر مردم وقتی به عشق فکر میکنند، به قلب خودشان رجوع میکنند. کارتهای روز ولنتاین، جعبههای آب نبات به شکل قلب، آهنگهای عاشقانه؛ همه آنها بر آنچه در سینه ما میتپد، تمرکز دارند. اما ما میدانیم اندام دیگری هم وجود دارد که مستقیما با تجربه عشق مرتبط است: مغز.
دوپامین در مغز چه ربطی به عشق دارد؟
عشق ممکن است با قلب مرتبط باشد، اما در مغز شکوفا میشود. وقتی عشق را تجربه میکنیم، به خصوص در اوایل، مغز مقادیر زیادی دوپامین را همراه با سایر هورمونها آزاد میکند.
عشق یک ویژگی اعتیادآور دارد، همانطور که هر کسی که آن را تجربه کرده است میتواند تأیید کند. احساس سرخوشی که با آزاد شدن این هورمون در بدن ایجاد میشود؛ به میزانی است که با مصرف کوکائین مقایسه شده است.
در یک مطالعه، اسکن عملکردی مغز یا اسکن MRI، بر روی افرادی انجام شد که تصاویر شریک عشقی خود را مشاهده میکردند. این پژوهش نشان داد که چندین ناحیه مغز مملو از این انتقال دهنده عصبی است. هورمون ذکر شده همان چیزی است که مسئول تغییرات بدنی مرتبط با جاذبه جنسی است.
وقتی در اطراف فردی هستید که احساسات عاشقانه شدیدی نسبت به او دارید، ممکن است متوجه شوید که نبضتان تند میزند، تنفستان کم عمق شده یا گونههایتان گرم میشوند. اینها همه فرایندهای بیولوژیکی هستند که تا حدی به دلیل افزایش سطح این ماده شیمیایی ایجاد میشوند.
در این وضعیت کورتیزول و نوراپی نفرین نیز ممکن است افزایش یابد و باعث شود ما یک احساس فوریت را در ذهن خود تجربه کنیم. به این صورت که بخواهیم به کرّات در مورد شخصی که احساسات عاشقانه به او داریم، فکر کنیم.
شاید این مجموعه اتفاقات به نظر شما عجیب باشد اما میتوان گفت این هم از آن دسته شگفتیهای خلقت است که ما تنها به یک بخش (مرتبط با فعالیتهای مغز و دوپامین) آن پرداختیم.
وقتی یک رابطه تمام میشود چطور؟
پایان یک رابطه یک تجربه دردناک و برای هر فرد منحصر و متفاوت است، به خصوص اگر این رابطه در یک دوره زمانی طولانی ایجاد شده باشد و هر دو نفر همچنان به یکدیگر اهمیت بدهند.
این خستگی و ناراحتی به دلیل پیوندهای قوی است که در مغز ایجاد میشود. هنگامی که یک رابطه به پایان میرسد، به خصوص اگر طرف مقابل آن را پایان دهد، سطح هورمونهای شادی در مغز به طور موقت کاهش مییابند.
علاوه بر این، هورمونهای استرس افزایش خواهند داشت؛ زیرا مغز تلاش میکند آنچه از دست رفته را بازگرداند. این اتفاق میتواند در برخی موارد منجر به افسردگی بالینی در فرد شود.
مسیرهای عصبی که در طول رابطه ایجاد شدهاند به سختی شکسته میشوند و مغز ممکن است به معنای واقعی کلمه برای مدت کوتاهی به سمت تنهایی و انزوای خود خواسته عقب نشینی کند.
این تمایل همان چیزی است که برخی از افراد را وادار میکند تا برای تسکین درد خود با خاطرات ارتباط برقرار کرده و برای مدتی در همان فضای ذهنی باقی بمانند.
وقتی سطح سروتونین شما خیلی پایین میآید، میتواند باعث تعدادی از مشکلات سلامت روان از جمله اختلالات روانی و وسواس فکری شود. پس مراجعه به پزشک در این موقعیتها را یک امر ضروری بدانید.
دوپامین و اعتیاد
تا به حال به این سوال برخوردهاید که چرا مردم حتی پس از تجربه عواقب جدی قانونی، پزشکی، اجتماعی یا مالی به مصرف بیش از حد الکل و سایر مواد مخدر ادامه میدهند؟
این سوالی است که برای سالها ذهن متخصصان و محققان در زمینههای مختلف مرتبط با اعتیاد را به خود مشغول کرده است. در نهایت پیشرفتهای علوم عصب شناسی و زیست شناسی به دانشمندان این امکان را داده است که ریشههای فیزیکی مصرف و وابستگی به مواد را بهتر درک کنند تا بتوانند ریشههای روانی آن را درمان کنند.
با مطالعه و درک ویژگیهای بیولوژیکی افراد در وابستگی به مواد، دانشمندان و پزشکان توانستند با توسعه درمانهای پزشکی و دارویی به طور قابل توجهی نتایج بهبود افراد را افزایش دهند.
رابطه میان اعتیاد و هورمونهای بدن چگونه است؟
مغز برای انجام تمام عملکردهایی که خود آنها را ضروری میداند، از تنفس ریهها گرفته تا ایجاد یک الگوریتم حساب دیفرانسیل و انتگرال، از یک سیستم ارتباطی پیچیده که سلولهای درختی نام دارند کمک میگیرد.
این سیگنالهای الکتریکی توسط مواد شیمیایی یا همان دوپامین کنترل میشوند که از درون نورونها ترشح شده و در مغز به سایر نورونهای اطراف فرستاده میشوند تا آنها را فعال (یا غیر فعال) کنند.
نورونها این انتقال دهندههای عصبی را از طریق گیرندهها جذب میکنند. هر انتقال دهنده عصبی مانند یک کلید است و با گیرنده خاص خود ارتباط دارد که مانند یک قفل عمل میکند.
مغز برای حفظ تعادل، میتواند این «قفلهای» گیرنده را تغییر دهد تا با انتقالدهندههای عصبی دیگر در زمانی که یک انتقالدهنده عصبی خاص در سیستم وجود دارد یا به اندازه کافی وجود ندارد، تنظیم شود.
در حالی که انواع مختلفی از انتقال دهندههای عصبی وجود دارد، هر نورون فقط برای تولید یک یا دو نوع خاص طراحی شده است. به طور کلی، نورونها بر اساس انتقال دهندههای عصبی که تولید و دریافت میکنند، گروه بندی میشوند، به همین دلیل است که مناطق خاصی از مغز عملکردهای خاصی را تنظیم میکنند.
دوپامین چه ربطی به اعتیاد دارد؟
با توجه به عملکرد مغز در اتصال نورونها برای تعریف رابطه اعتیاد و دوپامین باید بگوییم که بر اثر چرخه این هورمون در مغز انسان با اولین مصرف مواد مخدر، احساس لذت به وجود خواهد آمد. احساسی که ناشی از تحریک الکتریکی مناطق خاصی از مغز است باعث میشود تا فرد این عمل را رضایت بخش تلقی کرده و با آن ادامه دهد.
ناحیه تگمنتال شکمی (VTA)، هسته اکومبنس (NAc) و توده سیاه (SN) که همگی در نزدیکی جلوی مغز قرار دارند مکانهای مناسبی برای گردش انتقال دهندههای عصبی هستند تا حس خشنودی در عمل به فرد منتقل شود.
البته میدانیم که هدف بیولوژیکی این مکانیسم تشویق رفتارهای حفظ کننده زندگی (مانند غذا خوردن در هنگام گرسنگی) با ایجاد یک احساس لذت بخش در هنگام وقوع رفتار ضروری است.
تحقیقات نشان داده است موادی که بیشتر توسط انسان مورد سوء استفاده قرار میگیرند (از جمله مواد افیونی، آمفتامینها، الکل، نیکوتین و کوکائین) یک واکنش عصبی شیمیایی ایجاد میکنند که به میزان قابل توجهی دوپامین را در بدن فرد آزاد میکند. به همین دلیل است که ترک اعتیاد (در واقع ترک این نوع از لذت جویی) برای افراد بسیار دشوار است.
علائم وعوارض کمبود دوپامین چیست؟
علائم کمبود دوپامین را در ابتدای متن با هم مرور کردیم تا آگاهی نسبی در مورد آنها داشته باشید. اما در این بخش این علائم را مورد بررسی قرار میدهیم تا با یک مرور ساده بخش «عواملی که باعث تولید هورمونهای شادی میشوند» بدانید که تعادل این ماده در بدن تا چه میزان مهم است و راهکارهای پیشنهادی را جدی بگیرید.
عوارض کمبود دوپامین را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد.
- بیماری پارکینسون
- افسردگی
- روانگسیختگی
- توهمات
این ماده همچنین در کاهش انگیزه و رفتارهای ما نقش مهمی دارد. ژن SLC6A3 دستور العملهایی را برای ایجاد پروتئین ناقل این هورمون در مغز ارائه میکند. این پروتئین مولکولهای انتقال دهنده عصبی را از غشاهای نورون عبور میدهد.
سندرم یاد شده، سیگنال دهی این هورمون را مختل میکند و بر توانایی بدن برای تنظیم تعادل در رفتار، تأثیر میگذارد. توجه داشته باشید که این سندرم علائمی مشابه علائم بیماری پارکینسون ایجاد میکند، از جمله:
- لرزش، اسپاسم و گرفتگی عضلات
- مشکل در خوردن، بلع، صحبت و حرکت کردن
- اختلال در هماهنگی و مهارت
- حرکات غیرارادی یا غیرعادی چشم
- کاهش حرکات صورت یا هیپومیمی
- مشکل در خوابیدن
- عفونتهای مکرر پنومونی
- مشکلات گوارشی (رفلاکس اسید و یبوست)
بیماری پارکینسون
بد نیست هر کدام از این معضلات را به صورت جداگانه بررسی کنیم تا درک علائم کاهش دوپامین راحتتر شود. در ابتدای امر باید بدانید که بیماری پارکینسون یک نوع اختلال دژنراتیو سیستم عصبی مرکزی است. این بیماری میتواند باعث سفتی عضلات، لرزش و مشکلاتی در تعادل بدن و هماهنگی اعضای آن شود.
علت اصلی بیماری پارکینسون از بین رفتن سلولهای تولید کننده دوپامین در مغز است. با کاهش سطح این هورمون، کنترل حرکت برای مغز دشوارتر میشود.
بیش فعالی
ADHD یک اختلال عصبی رشدی است که از دوران کودکی شروع میشود اما میتواند تا بزرگسالی ادامه پیدا کند. افراد مبتلا به ADHD ممکن است در تمرکز، توجه یا کنترل رفتار تکانشی خود مشکل داشته باشند.
کارشناسان دقیقا نمیدانند چه چیزی باعث ADHD میشود، اما برخی فکر میکنند سطوح پایین انتقال دهندههای عصبی (Dopamine) ممکن است در این امر نقش داشته باشد و این مسئله را نوعی از عوارض کمبود دوپامین معرفی میکنند.
به نظر میرسد افراد مبتلا به ADHD نسبت به سایرین، سطوح انتقال دهندههای متفاوتی در مغز دارند. این تفاوت ممکن است به این دلیل باشد که نورونها در بدن این افراد دارای غلظتهای بالاتری از انتقالدهندههای دوپامین هستند. در واقع اگر انتقال دهنده بیشتری وجود داشته باشد، سطح این هورمون را در مغز کاهش میدهد.
سوء مصرف مواد مخدر
قبلا هم به این موضوع اشاره کردیم که میان هورمون مورد نظر ما و سوء مصرف مواد مخدر ارتباطاتی وجود دارد. استفاده مکرر از محرکها میتواند فعال سازی و سیگنال دهی سلولها و انتقال دهندههای عصبی را تغییر دهد.
افرادی که از مواد مخدر سوء استفاده میکنند نیز کاهش قابل توجهی در گیرندههای این نوع هورمون دارند که تجربه ترک اثرات مثبت آن را برای فرد دشوارتر میکند.
رژیم غذایی
رژیم غذایی ممکن است بر سطح تولید این ماده شیمیایی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، برخی از محققان این فرضیه را مطرح میکنند که چربی اشباع شده ممکن است التهاب را افزایش دهد و باعث اختلال در سیستم تولید این هورمون شود.
در نتیجه کمبود پروتئین در رژیم غذایی افراد میتواند به این معنی باشد که آنها تیروزین کافی را به دست نمیآورند. این ماده که یک اسید آمینه است به ساخت دوپامین در بدن کمک میکند.
چاقی
انسان ژنی دارد که محققان آن را «ژن توده چربی و مرتبط با چاقی (FTO)» مینامند. افرادی که انواع خاصی از این ژن را دارند بیشتر در معرض ابتلا به چاقی هستند. برخی از دانشمندان معتقدند که این امر ممکن است به این دلیل باشد که ژن FTO بر هورمون دوپامین و عملکرد سیستم مغز تأثیر میگذارد.
یک مطالعه قدیمیتر در سال ۲۰۱۵ به رفتار و اسکنهای مغزی افراد مبتلا به این گونههای ژنی پرداخت و شواهدی یافت که ممکن است پردازش مغز را تغییر دهند و بر کنترل رفتار ما تأثیر بگذارند. آنها حدس میزنند که این ژن ممکن است در اعتیاد افراد نیز نقش داشته باشد.
علائم و عوارض افزایش دوپامین در بدن
همانطور که قبلا هم اشاره کردیم یکی از مهمترین علائم افزایش این هورمون در بدن، اعتیاد است. اما بد نیست در این بخش نگاهی هم به بیماری اسکیزوفرنی و ارتباط آن با هورمون مورد نظر داشته باشیم.
این بیماری دومین و یکی از خطرناکترین عوارض بالا رفتن سطح این ماده شیمیایی در بدن است. به بیان دیگر، عوارض افزایش دوپامین میتوانند با وجود سطوح بالای این ماده شیمیایی در بدن دیده شوند.
در اصل سطوح افزایش یافته دوپامین ناشی از نوشیدن الکل، مواد مخدر، قمار، بازیهای ویدیویی یا استفاده از رسانههای اجتماعی میتواند اثرات تحریککننده این هورمون را زیاد کند.
این «هیجان» حاصل از روند رو به رشد هورمون ما را به ادامه آن فعالیت مضر تشویق کرده و در نهایت میتواند منجر به بروز انواع اعتیاد شود.
چگونه دوپامین باعث علائم اسکیزوفرنی می شود؟
در بدترین وضعیت ممکن اثرات تحریکی و از کنترل خارج شده این انتقال دهند عصبی، میتواند باعث اسکیزوفرنی شود. نواحی مغزی که با این هورمون کار میکنند، میتوانند بیش از حد فعال شوند و فعالیت بیش از حد سلولهای مغز را تشویق کنند و باعث توهم و هذیان در فرد شوند.
خوب است بدانید دو نوع علائم اسکیزوفرنی وجود دارد که افزایش دوپامین ممکن است باعث ایجاد آنها شود: اسکیزوفرنی مثبت و منفی. علائم نوع مثبت این بیماری شامل هذیان و توهم است. علائم نوع منفی شامل کاهش فعالیت اجتماعی، دامنه عاطفی و عملکرد شناختی است.
علائم اسکیزوفرنی مثبت
علائم مثبت این بیماری مجموعه علائمی هستند که به نظر میرسد خارج از فرد موجودیت پیدا میکنند. اینها میتواند شامل هذیان، توهم یا اختلالات فکری باشند که فرد از محیط اطراف آنها را دریافت کرده و به درون خود میکشاند.
برای مثال فکر کردن زیاد به رفتار دیگران و دلیل تراشی برای هر اتفاق کوچک. هورمون دوپامین از طریق تأثیراتش بر گیرندههای زیرگروه A (D3) نورونهای مغز، به ایجاد علائم مثبت کمک میکند.
هنگامی که این گیرندهها توسط هورمون مورد نظر فعال میشوند، نورونها را بیش از حد تحریک میکنند. این امر میتواند منجر به علامت مثبت این بیماری شود.
شواهدی برای این ایده از مطالعاتی به دست میآید که نشان میدهد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی سطوح پایینتری از گیرنده D3 نسبت به افراد سالم دارند.
علائم اسکیزوفرنی منفی
در حالی که علائم مثبت آنهایی هستند که به نظر میرسد از محیط بیرون میآیند، علائم منفی این بیماری به نظر درونی هستند.
مکانیسمهایی که به علائم منفی کمک میکنند با سطوح دوپامین در سیستم لیمبیک مرتبط هستند. افزایش بیش از حد این هورمون منجر به افزایش فعالیت گیرندههای آن میشود و تحریک بیش از حد مشابه آنچه در علائم مثبت مشاهده میشود، ایجاد خواهد شد.
برخی از محققان پیشنهاد میکنند که این نوع از بیشفعالی، مهار نورونها را کاهش میدهد و منجر به کاهش رفتار اجتماعی و نقصهای شناختی میشود.
نکته مهم
دانشمندان تا به امروز بیش از ۱۰۰ نوع انتقال دهنده عصبی مختلف را شناسایی کردهاند. اگرچه این انتقال دهندههای عصبی عملکردهای متفاوتی دارند و بر قسمتهای مختلف بدن تأثیر میگذارند، همه آنها در یکی از دستههای زیر قرار میگیرند:
- انتقال دهندههای عصبی تحریکی
- انتقالدهندههای عصبی بازدارنده (احتمال انجام هر نوع عملی را در سلول کاهش میدهند که منجر به تأثیری شبیه آرامش بر بدن میشود).
- انتقال دهندههای عصبی تعدیلی (میتوانند همزمان پیامهایی را به چندین نورون مختلف ارسال کنند. آنها همچنین میتوانند با سایر انتقال دهندههای عصبی ارتباط برقرار کنند).
دوپامین یک انتقال دهنده عصبی تحریک کننده است که با سلولهای مغز ارتباط برقرار میکند و آنها را تشویق میکند تا به شیوهای لذت بخش، هیجان انگیز و سرخوشانه عمل کنند. ماهیت تحریک کننده این هورمون نیز یکی از دلایلی است تا این پیام رسان شیمیایی به ما انگیزه دهد.
این ماده شیمیایی با تشویق سلولهای مغز ما به انجام اقدامات خاص، بر رفتار ما تأثیر میگذارد. این پیام رسان شیمیایی بسته به گیرندههای موجود در خود میتواند عملی را تشویق و یا از آن جلوگیری کند.
فراموش نکنید که تولید زیاد از حد این هورمون حتما با استفاده از روشهای درمانی مخالف است. اما شما کار خودتان را انجام دهید و از این ورطه بیرون بیایید.
دیگرعلائم افزایش دوپامین در بدن
در کنار موارد ذکر شده، سطح بالای این هورمون در بدن میتوان عوارض دیگری هم داشته باشد. از جمله:
بی قراری
کسانی که دوپامین بالا دارند ممکن است احساس بی قراری و تحریک بیش از حد درونی داشته باشند. در حالی که میزان کافی این هورمون در بدن به افراد کمک کند تا آرام بمانند، سطوح بالا و غیرعادی آن میتواند باعث شود فرد از درون عصبی و به اصطلاح در خود فرورفته باشد. این افراد در برخی مواقع مدتها در یک اتاق در بسته مینشینند و با اطرافیان ارتباط ندارند.
اضطراب
برخی از افراد ممکن است با افزایش سطح این هورمون در بدنشان احساس اضطراب کنند. این مسئله ممکن است به دلیل اختلال عملکرد گیرنده هورمون و همچنین مناطق خاصی از مغز باشد که افزایش هورمون را تجربه میکنند.
به طور کلی به همین دلیل است که برخی از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی با استفاده از مهارکنندههای بازجذب دوپامین (DRIs) احساس اضطراب بیشتری میکنند.
لذت گرایی
شاید بسیاری از مردم ندانند که احساس لذت گرایی یا رفتار لذت جویانه در آنها به دلیل تولید بیش از حد این هورمون است. لذتگرایانه در افرادی که دوپامین کمی دارند به صورت دیگری دیده می شود.
آنها از اموری که درگیر آن هستند (مانند افسردگی) خشنود هستند. این خشنودی به معنای شادی نیست. آن با تمایل شدید به این نوع احساسات نمیخواهند وضعیت خود را تغییر دهند.
شیدایی
کسانی که شیدایی یا هیپومانیا را تجربه میکنند ممکن است تا حدی با افزایش دوپامین تحریک شوند. شیدایی با کاهش نیاز به خواب، احساس شادی، پرحرفی، رفتار اجتماعی، رفتار تکانشی (مانند افزایش میل خرید) مشخص میشود.
استرس
اگر جزو آن دسته از افرا هستید که سطوح بالایی از استرس را تجربه میکنند (مانند آنهایی که شکست عاطفی خوردهاند) ممکن است تولید این هورمون در بدن شما افزایش پیدا کند.
اشاره کردیم که این ماده توسط سیستم عصبی سمپاتیک که «خطر» را حس میکند، تولید میشود. البته این سیستم میتواند تولید آدرنالین را هم آغاز کرده و باعث شود که احساس هوشیاری و آرامش شما کمتر باشد. در نهایت عدم تعادل این دو ماده است که استرس فرد را بالا میبرد.
پارانویا
افرادی که دارای شرایطی مانند اسکیزوفرنی پارانوئید و اختلال شخصیت پارانوئید هستند، با تعداد گیرندههای این هورمون در بدن خود مشکل دارند.
حتی کسانی که شرایط روانی عجیبی ندارند هم زمانی که از داروهای خاص استفاده میکنند، با احتمال افزایش سطح این هورمون مواجه هستند.
آگونیست های دوپامین
منظور از آگونیستها، آن دسته از داروهای شیمیایی است که میتوانند این هورمون را تحریک کنند. در نتیجه استفاده از آنها تنها زیر نظر پزشک توصیه میشود و برای کسانی مناسب است که دچار کاهش سطح این ماده شیمیایی در بدن خود هستند.
فراموش نکنید که این داروها فرمولاسیونهایی مختلفی دارند و هر زمان که پزشک استفاده از آنها را به شما پیشنهاد کند، شما را از تداخلات دارویی بالقوه آگاه خواهد کرد. برخی از عوارض جانبی آگونیستها به این شرح است.
- خواب آلودگی بیش از حد در طول شبانه روز
- گیجی یا توهمات بصری
- فشار خون پایین یا سبکی سر
- تورم و تغییر رنگ پاها
- اختلال حرکات ارادی
- رفتارهای اجباری (مانند خرید کنترل نشده، قمار، غذا خوردن و میل جنسی)
از آنجایی که آگونیستها قسمتهایی از مغز را که تحت تاثیر این هورمون قرار دارند، تحریک میکنند. در واقع، مغز را فریب میدهند تا فکر کند هورمون مورد نیاز خود را دریافت میکند. به طور کلی، آگونیستها به اندازه کاربیدوپا-لوودوپا قوی نیستند و ممکن است کمتر باعث ایجاد دیسکینزی شوند.
جدای از کاربیدوپا – لوودوپا، آگونیستها اغلب برای درمان علائم حرکتی بیماری پارکینسون (PD)، تجویز میشوند.
انواع آگونیستها
- پرامیپکسول (Mirapex®)
- پرامیپکسول دی هیدروکلراید با رهش طولانی مدت (Mirapex ER®)
- روپینیرول (Requip®)
- قرص روپینیرول با رهش طولانی (Requip® XL™)
- تزریق آپومورفین هیدروکلراید (APOKYN®)
- آپومورفین هیدروکلراید (KYNMOBI™)
- سیستم ترانس درمال روتیگوتین (Neupro®)
آنتاگونیست های دوپامین
برخلاف آگونیستها، آنتاگونیست دستهای از داروها هستند که به گیرندههای این هورمون متصل شده و آنها را مسدود میکنند. در واقع این داروها برای افرادی مناسب هستند که دچار عوارض افزایش هورمون مد نظر شدهاند.
همچنین بسیاری از داروهای ضد روان پریشی از دسته آنتاگونیستها هستند و گیرندههای این انتقال دهنده عصبی را در مغز مسدود میکنند. داروهایی که با این نام شناخته میشوند عبارتند از:
- تورازین یا لارگاکتیل (کلرپرومازین)
- رگلان (متوکلوپرامید)
- فنرگان (پرومتازین)
- اینونگا (پالیپریدون)
- ریسپردال (ریسپریدون)
- سروکل (کوتیاپین)
- کلوزاریل (کلوزپین)
به یاد داشته باشید که برخی از آنتاگونیستهای دوپامین برای چندین هدف بالینی دیگر از جمله به عنوان ضد التهاب، در درمان سندرم تورت و برای توقف سکسکه استفاده میشوند. انسداد گیرنده این هورمون توسط داروها با سندرم بدخیم نورولپتیک هم مرتبط است.
مهار کننده های جذب دوپامین
مهار کنندههای جذب دوپامین هم مجموعهای از داروهای شیمیایی هستند که با استفاده از آنها میتوان سطح تولید این هورمون را به حد متعادل رساند.
یکی از مهمترین این داروها آمفتامین است که در کنار بسیاری از مشتقات فوری خود (به عنوان مثال، آمفتامینهای جایگزین) مهارکننده غیررقابتی و رقابتی پروتئینهای ناقل این هورمون (DAT)، ناقل سروتونین (SERT) و ناقل نوراپی نفرین (NET) هستند.
البته آمفتامین تاثیر نسبتا کمی بر سروتونین دارد اما برای کنترل دیگر انتقال دهندههای عصبی توصیه میشود. به همین دلیل است که آن را جزو مهارکنندههای جذب یا همان NDRI طبقه بندی میکنند.
در نتیجه این کنترل، مونوآمینها از سلول خارج میشوند و به شکاف سیناپسی میروند؛ بنابراین آمفتامین و مشتقات آن دارای مشخصات دارویی هستند که بسیار متفاوت از NDRIهای کلاسیک عمل میکنند و امروزه بیشتر مورد توجه پزشکان قرار گرفتهاند.
بد نیست بدانید که انواع دیگری از مهارکنندههای جذب دوپامین هم وجود دارند که استفاده از هر کدام باید طبق دستورات پزشک انجام شود. این موارد عبارتند از:
- بوپروپیون (ولبوترین)
- دزوکسی پیپرادرول (۲-DPMP)
- دکس متیل فنیدات (فوکالین)
- دیفمتورکس (کلئوفیل)
- دی فنیل پرولینول (D2PM)
- تامترالین (CP-24,411)
- و غیره.
کلام آخر
در این متن سعی کردیم با توضیح مفصل این سوال که دوپامین چیست، جایگاه و نقش این هورمون را در زندگی انسانها بررسی کنیم.
همانطور که در ابتدای متن هم اشاره شد، برخی از افراد معتقدند که کم یا زیاد شدن این مواد شیمیایی است که موجب شادی، عشق و یا اضطراب و استرس ما میشود.
حالا وقت آن است که شما به ما بگویید زمانی که از این احساسات سخن به میان میآید به قلبتان فکر میکنید یا با مغز سر و کار دارید؟
سوالات متداول
بله. مطابق با پژوهشهای عملی میزان متعادل این دو ماده شیمیایی میتواند در شادی ما تاثیر به سزایی داشته باشد.
همانطور که گفتیم استفاده از راههای طبیعی مانند ورزش، مراوده با افرادی که دوستشان داریم و محبت کردن به دیگران میتواند در افزایش این هورمونها دخیل باشد.
کاهش سطح تولید این ماده در بدن میتواند اختلالاتی را به وجود آورد که افسردگی یکی از آنها است.