از کجا بفهمیم با یک فرد خودشیفته ازدواج کرده ایم؟
همه انسانها در مورد ازدواج و شروع زندگی مشترک رویاپردازی میکنند؛ اما گاهی این رویاها میتواند با انتخاب نادرست شریک زندگی تبدیل به کابوس شود. زندگی مشترک با افراد خودشیفته، اگر روش تعامل با آنها را بلد نباشید، ممکن است با آنچه در خیال داشتهاید، تفاوت زیادی کند.
افراد خودشیفته چه ویژگیهایی دارند؟
به طور خلاصه افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیسیستها، به غیر از خود، فرد دیگری را نمیبینند. این افراد توجه ویژهای به نیازهای خود داشته و فقط خواستههای خود را در اولویت قرار میدهند.
خودشیفتهها درک غیرواقعی و غیرعادی از خود داشته و نیازهای دیگران اهمیت چندانی برای آنها ندارد. در واقع این گروه علاقه زیادی دارند که مورد تحسین قرار بگیرند. به بیان دیگر تعریف و تمجید، غذای روح افراد خودشیفته است.
چنین افرادی رویاها و آرزوهای زیادی دارند و در بیشتر مواقع در رویاهای خود زندگی میکنند. به همین دلیل رویا را واقعیت تلقی کرده و خود را فردی متفاوت از دیگران در نظر میگیرند.
در برخی موارد دیده شده است که افراد خودشیفته برای اینکه رویای خود را در نظر دیگران واقعی جلوه دهند متوسل بهدروغ و نیرنگ میشوند؛ به همین دلیل توانایی خاصی برای اغواکردن دیگران دارند.
نکته مهم این است که خودشیفتهها بهشدت حسود بوده و توان روبهروشدن با افراد ثروتمندتر، زیباتر و باهوشتر از خود را ندارند.
بیشتر بخوانید: چگونه با یک آدم خودشیفته حرف بزنیم؟ چالشها و راهکارها
علیرغم تمام ویژگیهای افراد خودشیفته که در بالا به آنها اشاره شد، این دسته از افراد، بسیار حساس بوده و اعتمادبهنفس پایینی دارند. خودشیفتهها به دلیل تنشهای فراوانی که میان رویا و واقعیت دارند بسیار مستعد افسردگی هستند.
به همین دلیل ازدواج با افراد خودشیفته میتواند آسیبهای جدی را به نهاد خانواده وارد کند.
باتوجهبه مواردی که اشاره شد، قبل از اقدام برای ازدواج بهتر است افراد را در موقعیتهای مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار دهید. با کمی دقت، کمتر در زندگی مشترک به مشکل برخورد خواهید کرد.
بااینحال ممکن است با چنین فردی ازدواج کرده باشید. در ادامه با مشکلات ازدواج با افراد خودشیفته بیشتر آشنا خواهیم شد.
آیا ازدواج با افراد خودشیفته اشتباه است؟
افراد خودشیفته در ابتدای رابطه رفتارهای محبتآمیز فراوانی را از خود نشان میدهند. شدت این رفتارها به حدی است که هر فردی را شیفته خود کرده و زمینههای عشق را در وجود فرد مقابل ایجاد میکند. اما این رفتار ادامهدار نیست. به بیان دیگر افراد خودشیفته بهقدری بر روی خود و تامین نیازهای خود تمرکز دارند که نمیتوانند نیازهای دیگران یا سایر اعضای خانواده را بهخوبی درک کنند.
فرد خودشیفته در روابط خود بهویژه با همسر و اعضای خانواده بسیار کنترلگر است. چنین فردی حسادت زیادی نسبت به تواناییها و موقعیتهای سایر افراد دارد. به همین دلیل بسیار کمطاقت بوده و بهراحتی دچار استرس میشود. ضمن اینکه رفتارهای فرد خودشیفته خانواده را دچار تنش کرده و آرامش آنها را از میان میبرد؛ بنابراین ازدواج با فرد خودشیفته میتواند اشتباه بوده و مشکلات زیادی را برای همسر و فرزندان به همراه داشته باشد.
از کجا بفهمیم همسرمان خودشیفته است؟
باید در نظر داشت که نشانههای فرد خودشیفته ممکن است در نگاه اول قابلتشخیص نباشد. در ادامه با ویژگیهای این دست افراد بیشتر آشنا میشویم.
- افراد خودشیفته دائما شما را دچار شک میکنند
چرا نمیتوانی شوخی را تحمل کنی؟ من هیچوقت این را نگفتم! چرا همیشه اینقدر عصبانی هستی؟ تو پارانوئیدی. چرا نمیتوانی گذشته را رها کنی؟ هیچکس مثل من تو را دوست نخواهد داشت. این عبارات میتواند نمونهای از گفتههای یک فرد خودشیفته باشد. در همه این موارد همسر خودشیفته، شما را به شک انداخته و حس گیجی نسبت به مسایل را در شما ایجاد میکند. علاوه بر این، ازدواج با افراد خودشیفته میتواند منجر به ازدستدادن توانایی تصمیمگیری درست شود.
- همسر خودشیفته در تلاش است حس حسادت را در شما شعلهور کند
همسر خودشیفته ممکن است در مورد یکی از دوستان خود با اشتیاق فراوان صحبت کند. همچنین امکان دارد شروع به تعریف و تمجید از فردی کند که شما از او متنفر هستید. این مساله بهصورت اتفاقی رخ نمیدهد بلکه یک حرکت استراتژیک است. در واقع او با هدف شعلهور کردن حس حسادت در شما این کار را انجام میدهد. علاوه بر این، افراد خودشیفته این نوع رفتارها را بهمنظور کنترل فرد مقابل یا تقویت عزتنفس خود انجام میدهند.
- همسر خودشیفته مهارتهای فرزندپروری شما را مورد انتقاد قرار میدهد
یکی از مشکلات ازدواج با افراد خودشیفته این است که در بیشتر موارد این افراد هر گونه رفتار نامناسب فرزندان را به عدم مهارتهای فرزندپروری همسرشان نسبت میدهند. در اغلب موارد خودشیفتهها بهاندازه همسرشان در تربیت فرزندان دخالت نمیکنند. بهطوریکه کار و فعالیتهای خارج از منزل را بهانهای برای فرار از مسوولیت تربیت فرزند در نظر میگیرند. در واقع، اگر شوهر خودشیفته تامینکننده نیازهای مالی زندگی باشد یا درآمد بیشتری نسبت به همسر خود داشته باشد، اغلب از آن بهعنوان یک استدلال برای مراقبتنکردن از فرزندان استفاده میکند.
- فرد خودشیفته نظر خانواده شما را به خود جلب میکند
طبق تعریف، خودشیفتهها افرادی فاقد مهارت همدلی هستند. به همین دلیل بهراحتی نمیتوانید با همسر خودشیفته خود درددل کرده و از مسایل خود با او صحبت کنید؛ بنابراین جای تعجب نیست که به والدین خود پناه برده یا به افراد دیگری از رفتار همسر خود شکایت کنید. همسر خودشیفته با دانستن این موضوع ممکن است قبل از اینکه فرصتی برای صحبت با خانواده و دوستان خود پیدا کنید، به سمت خانواده شما رفته و نظر مثبت آنها را نسبت به خود جلب کند. یک خودشیفته ممکن است تظاهر کند که شما اخیراً کمی «خسته» شدهاید. در این صورت در ابتدا به رفتار مشکلساز شما اشاره کرده و سپس شما را مقصر مسایل نشان میدهد.
- همسر خودشیفته بهراحتی اعتراف میکند
شناسایی افراد خودشیفته در واقع بسیار آسان است. فقط کافی است از آنها بپرسید که تا چه حد با این جمله موافق هستید: «من یک خودشیفته هستم.» همچنین از او بخواهید که فرد خودشیفته را تعریف کند. توجه داشته باشید که در این صورت، فرد خودشیفته به توصیف ویژگیهای شخصیتی خود پرداخته و بیشتر خود را تشریح میکند.
ازدواج با افراد خودشیفته میتواند چه پیامدهایی داشته باشد؟
بهطورکلی ازدواج با افراد مختلف با اختلالات شخصیتی گوناگون میتواند پیامدهای مختلفی داشته باشد. شاید بتوان گفت که سختترین نوع ازدواج، سپریکردن زندگی با همسر خودشیفته است. این افراد به دلیل ویژگیهای شخصیتی که دارند، میتوانند بهراحتی زمینه افسردگی را در دیگران فراهم کنند. در این بخش، با پیامدهای ازدواج با فرد خودشیفته بیشتر آشنا میشویم:
- همسر خودشیفته حس دوست داشته نشدن را در شما بیدار میکند
ممکن است بعد از ازدواج با افراد خودشیفته اغلب احساس بیمهری کنید. همسر خودشیفته ممکن است نتواند از شما حمایت کرده یا احساسات حقیقی خود را بروز دهد. عشق یا محبتی که همسر خودشیفته از خود نشان میدهد اغلب فقط برای تامین نیازهای خود است. ممکن است رفتارهای همسرتان در اوایل ازدواج موجب شود که حس کنید، او را دوست دارید. حتی ممکن است این حس را در شما ایجاد کند که برای او مهمترین فرد جهان هستید. اما با گذشت زمان، این احتمال وجود دارد که شروع به نادیدهگرفتن شما کرده و حس بیارزشی را در شما ایجاد کنند.
بهطورکلی همسر خودشیفته در ایجاد احساس علاقه و نفرت در افراد نزدیک بهویژه همسر خود طوری برخورد میکند که فرد دچار گیجی شده و متوجه میزان علاقه همسر نسبت به خود نمیشود. فرد خودشیفته نسبت به همسر خود علاقه زیادی نشان میدهد. درعینحال، طوری برخورد میکند که احساس کنید لایق عشق نیستید و هیچکس جز او نمیتواند شما را دوست داشته باشد.
این تعارض شما را به وابستگی عاطفی سوق داده و احتمال ترک زندگی را کاهش میدهد. اگر در مورد رفتار همسرتان ابراز نگرانی میکنید یا به ترک او فکر میکنید، احتمالا با وعدههای تغییر رفتار، ارائه هدایا و توجه بیشتر، زمینهای را فراهم میکند که شما از تصمیم خود منصرف شوید. در مواردی که تلاشها بینتیجه باشد، ممکن است اقدام به تهدید کند.
- همسر خودشیفته مستعد خیانتکردن است
خودشیفتهها به دلایل مختلف، از جمله عدم همدلی، خیانت میکنند. وقتی یک همسر خودشیفته خیانت میکند، متوجه چگونگی تاثیر رفتارش بر دیگران نیست. اغلب افراد خودشیفته بدون توجه به احساسات دیگران، تمایل دارند در لحظه زندگی کرده و در درجه اول به خواستههای آنی خود اهمیت میدهند.
وقتی شریک زندگی شما خیانت میکند، طبیعی است که به دنبال علت این اتفاق باشید. اما بهتر است بدانید که خیانت همسرتان تقصیر شما نیست. افراد معمولی بعد از خیانت تا حدودی احساس گناه میکنند، این در حالی است که وقتی یک فرد خودشیفته خیانت میکند، کمتر احتمال دارد که تاثیرات خیانت بر روی شریک زندگی خود در نظر بگیرد.
- همسر خودشیفته بهراحتی از همسر یا خانواده خود بهرهبرداری مالی میکند
در نظر داشته باشید که این افراد در بهرهبرداری مالی از همسرشان مهارت دارند. شاید بتوان علت این اتفاق را اینگونه توصیف کرد که پول مهمترین مانع برای ترک یک رابطه نامناسب است. اگر با یک خودشیفته ازدواج کردهاید، در ابتدا ممکن است از درآمد خود برای کمک به پرداخت هزینههای زندگی استفاده کنید. در ادامه این روند، مجبور خواهید بود که همه هزینههای زندگی را به عهده بگیرید. درحالیکه همسر خودشیفته، از پرداخت هزینه امتناع میکند یا ممکن است هر پولی را که به دست میآورد برای خود پسانداز کند.
فرد خودشیفته همچنین ممکن است از پول بهعنوان راهی برای تنبیه شریک زندگی خود استفاده کند. اگر همسر خودشیفته شما فردی ظالم و آزارگر باشد، ممکن است از هرگونه پرداخت وجه به اعضای خانواده دریغ کند. برای چنین فردی اهمیتی ندارد که خانواده چه نیازی به پول یا وسایل مختلف دارد. اگر چنین همسری دارید بهترین روش این است که همیشه مبلغی را برای هزینههای مهم زندگی بهصورت پنهانی پسانداز داشته باشید.
- همسر خودشیفته در برابر هرگونه اقدام شما مقاومت میکند
یکی دیگر از نشانههای ازدواج با افراد خودشیفته این است که فرصت هیچگونه اقدام و فعالیتی به شما داده نمیشود. همسر خودشیفته در برابر هرگونه پیشرفت و تغییر مطلوبی مقاومت کرده و اجازه پیشرفت را به شما نمیدهد. این افراد توان دیدن فردی بالاتر از خود را ندارند. به همین دلیل تمام تلاش خود را میکنند که همسر خود را تحقیر کرده و همیشه خود را برتر از دیگران نشان دهند. البته باید در نظر داشت که افراد خودشیفته بسیار بیشتر از دیگران در عذاب هستند، بااینحال حفظ ظاهر کرده و تمام تلاش خود را برای برتر نشاندادن خود انجام میدهند.
در برخی موارد همسر خودشیفته نمیتواند حضور فرد دیگری را در زندگی تحمل کند. به همین دلیل مقاومت بسیاری در برابر تولد نوزاد از خود نشان میدهد. در بسیاری از موارد همسر خودشیفته اینگونه القا میکند که نمیخواهد همسر خود را خسته و نامرتب ببیند. درحالیکه واقعیت این است که حضور فرزند، باعث کمشدن توجه نسبت به همسر خودشیفته میشود. به همین دلیل علاقهای به بچهدارشدن ندارد.
- احساس انزوا میکنید
برای همه افراد در طول عمر تغییرات بزرگ و مهم اتفاق میافتد. دراینبین، ازدواج مقولهای است که موجب جدایی فرد از دوستان میشود. تولد نوزاد هم میزان جدایی و فاصلهگرفتن از جمع دوستان را بسیار بیشتر میکند. بسیار دیده شده است که از طریق ازدواج با افراد خودشیفته فرایند انزوا بهآهستگی و غیرملموس رخ میدهد. افراد خودشیفته برای این کار اصولا از روشهای بسیار خوب و حساب شدهای استفاده میکنند. در برخی موارد همسر خودشیفته با ارائه دلایلی این سوال را در ذهن شما ایجاد میکند که چرا از ابتدا با چنان فردی دوستی کردهاید. این موضوع بهویژه در مورد دوستانی که با رفتار همسر خودشیفته شما مخالف هستند بیشتر صدق میکند. چنین رفتارهایی باعث میشود که هر روز بیشتر از قبل از دوستان خود جدا شده و بعد از مدتی کوتاه خود را تنها و منزوی مییابید.
- در زندگی مشترک با افراد خودشیفته هدایا و صحبتهای عاشقانه به اتمام میرسد
قبل از ازدواج با افراد خودشیفته ممکن است با رفتارهای مختلفی مانند تحسین، یادداشتهای عاشقانه مداوم، دریافت گل و هدایای غافلگیرکننده مواجه شوید. اما پس از ازدواج به طور ناگهانی همه چیز متوقف میشود. میتوان گفت که توسط رفتارهای قبل از ازدواج تسخیر شده و شاید حس کنید دیگر نیازی به آشنایی بیشتر یا برگزاری مراسم خواستگاری نداشته باشید. البته بعد از ازدواج این نمایشهای عجیبوغریب زمانی که همسرتان خواستهای از شما دارد، ممکن است مجدد از سر گرفته شود. بهعنوانمثال ممکن است از پیشنهاد سفر ناگهانی متعجب شوید. بهتر است این را بدانید که همسر خودشیفته شما با ارائه چنین پیشنهادی، منتظر دریافت خواستهای از شماست.
چگونه همسر خودشیفته خود را اصلاح کنیم؟
خودشیفتهها معمولا دیگران را منشا مشکل دانسته و هیچ یک از رفتارهای خود را عامل ایجاد مساله نمیدانند. این افراد بیشتر اوقات احساس میکنند که همه رفتارها و برخوردهایشان کاملا درست و عادی بوده و منشا مشکلات از رفتارهای دیگران است. البته این به معنای آن نیست که هیچ راهی برای برخورد با این افراد وجود ندارد. زندگی با همسر خودشیفته میتواند فوقالعاده دشوار باشد. بااینحال، انجام اقداماتی برای شناسایی و کاهش اثرات منفی رفتارهای افراد خودشیفته، میتواند به بهبود شرایط روانی و فضای حاکم بر منزل کمک کند. در اینجا چند نکته برای برقراری ارتباط با همسر خودشیفته ارائه میشود:
- در زمان بحث با همسر خودشیفته به موارد مختلف توجه کنید
افراد خودشیفته از نظر خود، ابدا اشتباه نمیکنند. به همین دلیل، بحثکردن با آنها تقریبا غیرممکن است. روش هوشمندانه بعد از ازدواج با افراد خودشیفته این است که مسیری برای متقاعدکردن همسر خود پیدا کنید. موضوعاتی را یادآور شوید که با ایدههای خوب همسرتان، به بهترین شکل انجام شدهاند. تلاش کنید نقاط مثبت و رفتارهای درستشان را برجسته جلوه دهید.
فراموش نکنید که در این روش ابدا توهین نکنید و هرگونه توهین از جانب همسر خودشیفته را هم نادیده بگیرید. افراد خودشیفته از توهین بهعنوان روشی برای تحقیر دیگران استفاده میکنند. هدف اصلی از توهین توسط فرد خودشیفته، شروع درگیری و تنش است. بهتر است وارد این بازی نشوید تا احتمال وقوع دعوا کمتر شود.
- رابطه خود را با همسر خودشیفته تقویت کنید
افراد خودشیفته از هر روشی برای تحقیر دیگران استفاده میکنند. در اغلب موارد، همسران افراد خودشیفته برای داشتن زندگی آرام رشد و پیشرفت خود را نادیده میگیرند. در این صورت فرد خودشیفته بهراحتی اقدام به توهین کرده و در برخی موارد همسر خود را از حق طبیعی که دارد منع میکند. بهترین روش برای مقابله با همسر نارسیسیست کمکگرفتن از مشاور است. روانشناسان و مشاوران بهخوبی شما را راهنمایی خواهند کرد که در کنار فرد خودشیفته کمتر آسیبدیده و زمینه رشد خود را بهتر فراهم کنید. برای شناسایی نیازهای خود وقت بگذارید، آنها را به طور واضح با شریک زندگی خود در میان بگذارید و هر چند وقت یکبار که نیاز دارید دوباره آنها را بیان کنید.
- اطلاعات خود را در مورد نارسیسیسم افزایش دهید
هرچه بیشتر با ویژگیهای افراد خودشیفته آشنا باشید، بهتر میتوانید رفتار همسر خود را درک کنید. با بالابردن اطلاعات خود، تکنیکهای روانشناختی بهتری را برای مقابله با همسر خود شناسایی خواهید کرد. در این صورت زندگی هم برای شما و هم سایر اعضای خانواده آسانتر خواهد شد. خودشیفتهها از تاکتیکهای مختلف برای برآوردن نیازهای خود استفاده میکنند. به همین دلیل بهراحتی به دیگران آسیب وارد میکنند. وقتگذاشتن برای شناخت و درک تاکتیکهای مناسب میتواند به شما کمک کند که بدانید چگونه رفتارهای ناسالم را در صورت وقوع متوقف کنید.
- روابط خود را با دیگران حفظ کنید
بعد از ازدواج با افراد خودشیفته، بسیاری از خانوادهها ترجیح میدهند روابط خود را با دیگران کم کرده یا قطع رابطه کنند. این روش بدترین راهبردی است که خانواده افراد مبتلا به خودشیفتگی از خود بروز میدهند. دقت داشته باشید که بهصورت کلی داشتن روابط دوستانه خارج از ازدواج بسیار مهم است. ممکن است در هنگام ارتباط با سایر افراد، از جانب همسر خودشیفته خود مورد اهانت قرار گیرید. بهتر است در برابر اینگونه رفتارها مقاومت کرده و رابطه خود را با دیگران ادامه دهید. همچنین وقتی یک خودشیفته شروع به سرزنش میکند، سعی میکند دیگران را بترساند تا به خواسته خود برسد. اگر شریک زندگی شما در حالت عصبانی قرار دارد، بهتر است به او فضایی بدهید تا یاد بگیرد چگونه خود را آرام کرده و این چرخه را بشکند.
- نیازهای خود را شناخته و روی برآوردهشدن آنها تمرکز کنید
از ویژگیهای اصلی افراد خودشیفته، تحقیر دیگران است. به همین دلیل تمام تلاش خود را میکند که دیگران و خواستههای آنها را نادیده بگیرد. وقتی در برابر همسر خودشیفته خود تسلیم شده و نیازهای شریک زندگی خود را بر نیازهای خود و سایر اعضای خانواده اولویت میدهید، دری را برای رنجش و فرسودگی در رابطه باز میکنید. به همین دلیل برای داشتن زندگی بهتر، زمانی را برای شناخت نیازهای خود اختصاص دهید. البته در نظر داشته باشید که همان گونه که به خواستهها و نیازهای خود اهمیت میدهید، برای خواستههای شریک زندگی خود هم ارزش قائل بوده و برای رفع نیازهای او در حد توان تلاش کنید.
- بپذیرید که فرد خودشیفته ویژگیهای شخصیتی خاصی دارد
بهتر است این را بدانید که هرکس ویژگیهای شخصیتی خاص خود را دارد. اگر فردی را برای ازدواج انتخاب کردید، باید ویژگیهای مثبت و منفی او را به طور کامل بپذیرید. نمیتوانید شریک زندگی خود را تغییر دهید یا اعمال او را کنترل کنید. تلاش برای تغییر او فقط باعث خستگی شما و ناامیدی از ادامه زندگی میشود. شریک زندگی خود را با همه خصوصیات خوب و بد بپذیرید و بدانید که اگر شریک زندگی شما بسیار چالشبرانگیز است یا تمایلی به سازش ندارد، ترک رابطه اشکالی ندارد.
و در نهایت از کجا بفهمیم با یک فرد خودشیفته ازدواج کردهایم؟
اصولا بعد از ازدواج، ویژگیهای شخصیتی افراد بیشتر خود را نشان میدهد. از میان همه این ویژگیها، خودشیفتگی از جمله مواردی است که برای برخی از افراد بهراحتی قابلتشخیص نیست. همسران خودشیفته معمولا انتقاد یا پیشنهاد را نمیپذیرند؛ بنابراین جای تعجب نیست که بعد از هر موضوعی، چالش و استرس بزرگی را ایجاد کنند. وقتی برای رفتار آنها جا باز میکنید، ناخواسته به خودشیفتهها اجازه میدهید تا بر زندگی شما تأثیر گذاشته و آن را کنترل کنند.
در این فرایند، ممکن است شروع کنید به نادیدهگرفتن یا انکار آنچه برای شما مهم است، از جمله امیدها، رویاها و نیازتان به عشق بیقیدوشرط. بهطورکلی یک فرد خودشیفته ممکن است شریک زندگی خود را در اوایل رابطه تحقیر کند، علاوه بر اینکه با پیشرفت رابطه، این افراد فقط بر خواستهها و نیازهای خود متمرکز میشوند. باتوجهبه مشکلاتی که ازدواج با افراد خودشیفته به همراه دارد، بهتر است قبل از هرگونه اقدامی، بهدقت رفتارهای شریک عاطفی خود را در موقعیتهای مختلف بررسی کرده و تصمیم درستی بگیرید.
سوالات متداول
ازدواج با افراد خودشیفته چه پیامدهایی دارد؟
بهطورکلی زندگی با افرادی که دچار اختلالات مختلف هستند، بسیار دشوار است. پیامدهای ازدواج با فرد خودشیفته میتواند شامل موارد مختلفی باشد؛ از جمله این افراد بهراحتی خیانت میکنند، مانع پیشرفت همسر خود شده و به بهانههای مختلف او را تحقیر میکنند، در برخی موارد ممکن است از همسر خود بهرهکشی مالی کنند و به دلایل مختلف نیازهای اعضای خانواده را نادیده بگیرند. ضمن اینکه مهمترین اصل در زندگی افراد خودشیفته رفع نیازهای خود آنها است. به همین دلیل از هر روشی برای تامین خواستههای خویش استفاده میکنند.
چگونه میتوان فرد خودشیفته را از سایر افراد تشخیص داد؟
افراد خودشیفته در همه حال خود را برتر از دیگران میبینند، برای رسیدن به خواستههای خود از هر روشی استفاده میکنند و مهارت خاصی در تحقیر دیگران دارند. این افراد بهراحتی به کسی محبت نمیکنند. درصورتیکه از فرد خودشیفته محبت دریافت کردید، اطمینان داشته باشید که در پس این محبت، خواستهای نهفته است. بهطورکلی هر اقدام فرد خودشیفته، برای رفع نیازهای خود و رسیدن به خواستههای خود است.
آیا میتوان فرد خودشیفته را درمان کرد؟
با توجه به ویژگیهای افراد خودشیفته، بهراحتی نمیتوان برای درمان این افراد اقدام کرد. بهترین روش این است که اعضای خانواده، اطلاعات خود را در زمینه این بیماری افزایش دهند. با افزایش آگاهی در زمینه خودشیفتگی بهتر میتوانید رفتارهای این افراد را شناسایی کرده و تکنیکهای مقابله با آنها را بهتر اجرا کنید.