چگونه هوش هیجانی را تقویت کنیم؟
پاسخ به سوال هوش هیجانی چیست موضوع بحث ما است. حتما در طول زندگی با افرادی مواجه شدهاید که موعد تحویل پروژه حالشان خوب باشد، مهمانیهای شلوغ را در نهایت خوش خلقی مدیریت کنند و احساساتتان را بدون آنکه چیز زیادی بگویید، کاملا بفهمند.
این ویژگيها برمیگردد به هوشی در این افراد که امروز آن را بهعنوان هوش هیجانی میشناسیم. هوش هیجانی کاملا به معنای قدرت یادگیری در مورد خود و بهکار بردن این خرد در دنیای اطراف است.
منابع معتبر نشان میدهند که هوش هیجانی بالا میتواند با بهبود سلامت روان و روابط، رضایت شغلی و عملکرد تحصیلی بهتر مرتبط باشد. در ادامه با ما در ایده آل مگ همراه باشید تا ببینیم هوش هیجانی چیست و چه مولفههایی دارد.
EQ یا هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی (Emotional Intelligence یا Emotional Quality) به توانایی درک، کنترل و ارزیابی احساسات فردی اشاره میکند. به عقیده برخی از محققان امکان تقویت هوش هیجانی یا آموزش آن به دیگران وجود دارد، در حالی که برخی دیگر ادعا میکنند این ویژگی در فطرت انسان است.
قدرت بیان و کنترل احساسات واقعا ضروری است، اما توانایی درک، تفسیر و پاسخ به احساسات دیگران هم همان اندازه مهم ایست. دنیایی را تصور کنید که در آن نمیتوانید ناراحت بودن دوستتان یا عصبانی بودن همکارتان را بفهمید.
روانشناسان از این توانایی به عنوان هوش هیجانی یاد میکنند و برخی از آنها معتقدند که این هوش بهمراتب مهمتر از IQ است و بیشتر روی موفقیت زندگی فرد تاثیر میگذارد.
نگاه کلی به تاریخچه هوش هیجانی
تا سال 1990 هیچ خبری از اصطلاح هوش هیجانی در زبان عامیانه نبود؛ اما از همان روزها رفته رفته توجه بیشتری به سمت آن جلب شد که هوش هیجانی چیست؟ و چه کاربردی دارد. البته نه به این اسم!
هوش هیجانی چه زمانی معرفی شد؟
در اوایل دهه 1930 یک روانشناس به اسم ادوارد تورندایک مفهوم «هوش اجتماعی» را توانایی کنار آمدن با دیگران توصیف کرد. در طول دهه 1940، دیوید وکسلر پیشنهاد کرد که مؤلفههای هوش هیجانی میتوانند نقش مهمی در موفقیت زندگی افراد داشته باشند.
مسیر تحول مفهوم
دهه 1950 شاهد ظهور یک مکتب فکری جدید به اسم روانشناسی انسانگرایه و متفکرانی مثل آبراهام مزلو بودیم که توجه بیشتری به راههای ایجاد قدرت عاطفی نشان دادند.
در اواسط دهه 1970 مفهوم هوش چندگانه توسط هوارد گاردنر مطرح شد و این ایده را بیان کرد که هوش انسان چیزی بهمراتب بزرگتر از یک توانایی واحد و کلی است.
ظهور
اینکه در سال 1985 اصطلاح «هوش عاطفی» برای اولین بار توسط وین پین مورد استفاده قرار گرفت. دو سال بعد در مقالهای که در مجله منسا منتشر شد، کیت بیزلی از اصطلاح «ضریب عاطفی» برای تعریف هوش هیجانی استفاده کرد.
پیتر سالوی و جان مایر در سال 1990 مقاله خود را با عنوان «هوش هیجانی» در مجله تخیل، شناخت و شخصیت منتشر کردند. آنها هوش هیجانی را اینگونه تعریف کردند:
توانایی نظارت بر احساسات و عواطف خود و دیگران، تمایز قائل شدن بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت افکار و اعمال فردی
این مفهوم در سال 1995 بعد از انتشار کتاب دانیل گولمن رایجتر شد و از همان زمان تا امروز نهتنها توجه عموم را به خود جلب کرد، بلکه در زمینههای آموزش و تجارت هم بهکار گرفته شد.
علت ضرورت و اهمیت هوش هیجانی چیست؟
فکر میکنید علت اهمیت هوش هیجانی چیست؟ حتما در اطرافیان خود کسانی را می شناسید که از نظر تحصیلی درخشان هستند و در عین حال از نظر اجتماعی ناتوان و در کار یا روابط شخصی خود ناموفق هستند.
توانایی فکری یا بهره هوشی شما (IQ) به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی کافی نیست. ضریب هوشی شاید کمک کند وارد دانشگاه شوید، اما این هوش هیجانی است که کمک میکند استرس و احساسات را هنگام مواجهه با امتحانات نهایی مدیریت کنید.
بهبود عملکرد فرد در مدرسه یا محل کار
هوش هیجانی بالا میتواند به شما کمک کند تا پیچیدگیهای اجتماعی محل کار را کنترل کنید، دیگران را رهبری کنید، انگیزه بدهید و در حرفه خود بهترین باشید.
با تقویت هوش هیجانی در کودکان و نوجوانان نیز می توان نحوه عمکلرد آن ها در مدرسه و در فضای دوستان را نیز بهبود بخشید.
امروزه بسیاری از شرکتها هوش هیجانی را به اندازه توانمندیهای فنی مهم ارزیابی می کنند و قبل از استخدام یک تست EQ میگیرند.
تقویت سلامت جسمانی
اگر شخصی نمیتواند احساسات خود را مدیریت کند، احتمالا مشکل کنترل استرس هم دارد. این مسئله با خطرات جدی سلامتی همراه است.
استرس کنترل نشده فشار خون را بالا میبرد، سیستم ایمنی را سرکوب میکند، خطر حملات قلبی و سکته را افزایش میدهد، زمینه ناباروری را ایجاد میکند و روند پیری را تسریع میکند. برای تقویت هوش هیجانی اول باید مدیریت استرس را یاد بگیرید.
بهبود سلامت روان با هوش اجتماعی
احساسات کنترل نشده و استرس علاوه بر آسیب به جسم، میتوانند بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارد و او را در برابر اضطراب و افسردگی آسیبپذیر کنند.
اگر نمیتوانید احساسات خود را درک کنید، با آنها احساس راحتی کنید یا مدیریتشان کنید، در ایجاد روابط قوی هم دچار مشکل میشوید. این مسئله به نوبه خود میتواند فرد را غرق در احساس تنهایی و انزوا کرده و هرگونه مشکل سلامت روان را تشدید کند.
ایجاد روابط محکمتر
بهنظر شما رابطه روابط محکمتر با هوش هیجانی چیست؟
کسی که بتواند احساساتش را درک و کنترل کند، راحتتر میتواند با بیان آنها با دیگران احساس همدردی کند. اتفاقی که به ارتباط موثرتر و روابط قویتر در محل کار و در زندگی شخصی ختم میشود.
زمینهساز هوش اجتماعی
اینکه به عنوان یک انسان با احساسات خود هماهنگ باشید، یک هدف اجتماعی را محقق میکند و آن ارتباط شما با دنیای اطرافتان است.
هوش اجتماعی این توانایی را به شما میدهد تا دوست را از دشمن تشخیص دهید، علاقه فرد دیگری را به خود بسنجید، استرس را کم کنید، سیستم عصبی خود را با ارتباطات اجتماعی متعادل کنید و احساس دوست داشتن و شادی کنید.
راه اندازهگیری هوش هیجانی چیست؟
ارزیابیهای مختلفی برای سنجش سطح هوش هیجانی افراد معرفی شده است. این آزمونها به دو نوع تقسیم میشوند:
- آزمونهای خودگزارشی
- آزمونهای توانمندی
آزمونهای خودگزارشی سادهترین و رایجترین گزینه برای سنجش هوش هیجانی افراد محسوب میشوند. در این آزمونها فرد برای پاسخدهی به سوالات آزمون، رفتارهای خود را رتبهبندی میکند.
اما آزمونهای توانمندی هوش هیجانی چیست؟ در این آزمونها افراد به موقعیتهای مختلف پاسخ میدهند و بعد مهارتهایشان ارزیابی میشود. این آزمونها اغلب افراد را ملزم میکنند که تواناییهای خود را نشان دهند، بعد یک شخص ثالث وظیفه تعیین سطح هوش هیجانی فرد را به عهده میگیرد.
متخصصان سلامت روان به این دو روش سطح هوش هیجانی مراجعان خود را اندازه میگیرند:
- تست هوش هیجانی مایر سالوی – کاروسو (MSCEIT/MEIS) یک آزمون مبتنی بر توانمندی است که چهار شاخه مدل EI مایر و سالوی را میسنجد. افراد در این آزمون وظایفی را انجام میدهند که برای ارزیابی توانایی درک، شناسایی، فهم و مدیریت احساسات طراحی میشوند.
- پرسشنامه شایستگی عاطفی و اجتماعی (ESCI) بر اساس یک ابزار قدیمیتر به نام پرسشنامه خودارزیابی تهیه میشود و در آن نزدیکان فرد به توانمندیهای او در شایستگیهای عاطفی مختلف امتیاز میدهند. این آزمون مخصوصا برای ارزیابی تواناییهای اجتماعی و عاطفی افراد طراحی شده است.
مؤلفههای اصلی هوش هیجانی چیست؟
چهار مولفه اصلی هوش هیجانی عبارتاند از:
۱- منظور از خود مدیریتی در هوش هیجانی چیست؟
انسان تحت فشار استرس کنترل احساساتش و قدرت عمل متفکرانه را از دست میدهد. برای اینکه بتوانید هوش هیجانی خود را درگیر کنید، باید از احساساتتان استفاده کنید و تصمیمات سازندهای در مورد رفتار خود بگیرید.
میتوانید با انتخابهای درست احساسات و رفتارهای تکانشی خود را کنترل کنید، احساسات خود را به روشهای سالم مدیریت کنید، ابتکار عمل داشته باشد، به تعهدات خود عمل کنید و با شرایط سازگار شوید.
۲- منظور از خودآگاهی در هوش هیجانی چیست؟
منظور از خودآگاهی در هوش هیجانی چیست؟ مدیریت استرس اولین قدم برای داشتن هوش هیجانی است. اما توانایی انسان برای مدیریت اصلیترین احساسات انسانی مثل خشم، غم، ترس و شادی معمولا به کیفیت و ثبات تجربیات عاطفی اولیه زندگی او بستگی دارد.
اگر والدین احساسات فرد را در دوره نوزادی درک کرده باشند، در بزرگسالی این احساسات به داراییهای ارزشمند زندگی او تبدیل خواهند شد.
ارتباط با احساسات خود کلید درک تأثیر آنها بر افکار و اعمال ما است. ذهنآگاهی (Mindfulness) تمرین تمرکز عمدی بر لحظه حال است و مشغلههای فکری انسان را به سمت درک لحظه حال سوق میدهد. ذهن آگاهی شما آرام و متمرکز میکند و بستر مناسبی برای خودآگاهی فراهم میکند.
۳- منظور از تقویت مهارتهای اجتماعی با هوش هیجانی چیست؟
انسان به وسیله مهارتهای اجتماعی میتواند نشانههای ارتباط غیرکلامی اطرافیان خود را شناسایی و تفسیر کند و بفهمد دیگران در لحظه چه احساسی دارند. در یک کلام همدلتر بهنظر میرسد.
دقت کنید که توجه به دیگران نهتنها از خودآگاهی شما کم نمیکند. بلکه با صرف زمان و تلاش برای توجه به دیگران، بینشهای خوبی در مورد وضعیت عاطفی، ارزشها و باورهای خود به دست خواهید آورد.
۴- منظور از مدیریت روابط با هوش هیجانی چیست؟
اما بپردازیم به این که منظور از مدیریت روابط با هوش هیجانی چیست؟
اولین قدم همکاری خوب با دیگران، داشتن آگاهی عاطفی و توانایی درک احساساتی است که در لحظه تجربه میکنند. با استفاده از ارتباطات غیرکلامی آنچه فکر میکنید و احساس میکنید را منتقل کنید و برای این کار از بدن و ماهیچههای صورتتان استفاده کنید. همین پیامهای غیرکلامی که برای دیگران میفرستید، نقش مهمی در بهبود روابط شما ایفا میکنند.
از شوخ طبعی و بازی برای کاهش استرس استفاده کنید و یاد بگیرید که تعارض را فرصتی برای نزدیک شدن به دیگران بدانید. حل تعارض به روش های سالم و سازنده میتواند اعتماد بین افراد را تقویت کند.
نحوه استفاده از مؤلفههای اصلی در تقویت هوش هیجانی
هوش عاطفی را میتوان به روشهای مختلفی در زندگی روزمره به کار برد. چند روش مختلف برای تمرین هوش هیجانی عبارتاند از:
- توانایی انتقادپذیری و مسئولیتپذیری
- توانایی برخاستن و حرکت بعد از ارتکاب اشتباه
- توانایی نه گفتن در مواقع لازم
- توانایی بهاشتراکگذاری احساسات خود با دیگران
- توانایی حل مشکل طوری که به نفع همه باشد
- همدلی با دیگران
- داشتن گوش شنوا
- آگاهی کامل نسبت به دلیل اقداماتی که انجام میدهید
- قضاوت نکردن دیگران
انسان برای آنکه بتواند ارتباط برقرار کند، باید از هوش هیجانی خوبی برخوردار باشد. برخی از کارشناسان معتقدند که این توانایی حتی بیشتر از IQ میتواند تعیینکننده موفقیت یک انسان باشد.
دامهای بالقوه هوش هیجانی چیست؟
بهنظر شما دامهای هوش هیجانی چیست؟ این هوش چه نقاط تاریکی میتواند داشته باشد؟
افرادی که از هوش هیجانی پایینتری برخوردار هستند، معمولا در طول زندگی با مسائل و به اصطلاح دامهایی روبرو میشوند که بر حوزههای مختلف زندگی آنها از جمله کار و روابطشان تأثیر میگذارند.
فرادی که مهارتهای عاطفی کمتری دارند، بیشتر وارد مشاجره میشوند، روابط با کیفیت پایینتری دارند و خیلی نمیتوانند سازگار شوند. پایین بودن هوش هیجانی معایب زیادی دارد که اصلا قصد نداریم آنها را انکار کنیم؛ اما گاهی هوش هیجانی بالا هم چالشهایی به دنبال دارد:
- تحقیقات نشان میدهد افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند، از قدرت خلاقیت و نوآوری کمتری برخوردار هستند.
- کسانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، بهخاطر ترس از آسیب رساندن به احساسات دیگران نمیتوانند بازخورد منفی ارائه بدهند.
- برخی از افراد از هوش هیجانی بالا در راستای فریب دیگران استفاده میکنند.
کلام آخر
این شما هستید که احساساتتان را کنترل میکنید، نه آنها شما را! کافی است همین مهارت را یاد بگیرید تا کیفیت زندگیتان بهبود پیدا کند. هر چه بهتر این مهارت قویتر، کیفیت زندگی هم بیشتر.
برخی از افراد ذاتا با هوش هیجانی به دنیا میآیند؛ در حالی که برخی باید کمی بیشتر روی آن کار کنند. با این حال نتیجهای که بهدست میآید، کاملا ارزش تلاش و وقتی که میگذارید را دارد. زیرا میتواند بسیاری از زمینههای زندگیتان را بهبود ببخشد.
پرسشهای متداول
هوش عقلی به معنی یعنی توانایی یادگیری واقعیتهای جدید یا کسب اطلاعات عمومی بیشتر و هوش هیجانی به معنی تعادل بین احساسات و منطق است.
هوش هیجانی با بهبود عملکرد فرد در مدرسه یا محل کار، تقویت سلامت جسم و روح او، برقراری ارتباطات محکمتر و بالا بردن سطح هوش اجتماعی به انسان کمک میکند.
چهار مولفه مهم هوش هیجانی عبارتاند خود مدیریتی، خود آگاهی، مهارتهای اجتماعی و مدیریت روابط