پرده اسرار برافتاد؛ حافظ که بود؟
شاید به جرات بتوان گفت هیچ ایرانی وجود ندارد که حافظ را نشناسد یا یکبار تفالی به دیوان او نزده باشد.
دیوان حافظ قرنهاست عضو ثابت خانههای ایرانی است. همه افراد، پیر و جوان و زن و مرد بارها حافظ را به شاخه نباتش قسم دادهاند تا رازها را برایشان آشکار کند.
برای همین هم او را لسانالغیب گفتهاند؛ کسی که میتوانسته اسرار پشت پرده را ببیند و دیگران را از آن آگاه کند.
اما برعکس اشعارش، زندگینامه حافظ همیشه در پردهای از ابهام بوده است. کسی چیز زیادی از او نمیداند. با این حال، حافظ از آن دست شاعرانی است که شهرتش از مرزها فراتر رفته و تمامی جهانیان با آن آشنا هستند.
شور عاشقانه حافظ در کنار عرفان نابش در اشعارش جاری شده و او را تبدیل به شاعری جاودانه کرده است.
اما زمانه چندان با حافظ سازگاری نداشته و روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. ایده آل مگ زندگینامه حافظ را به صورت کامل برای شما تهیه کرده است. با ما همراه باشید.
حافظ که بود
خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی، یکی از بزرگترین شاعران ایرانی پارسی زبان بوده که آوازه اشعارش در تمامی جهان پیچیده است.
تنها اثر به جای مانده از حافظ، دیوان غزلیات اوست که در انتهای آن چندین قصیده، دو بیتی و رباعی نیز وجود دارد.
اشعار حافظ به بیش از سی زبان ترجمه شده است. غزلیات او نه تنها الهام بخش تمامی شاعران پارسی زبان بوده، بلکه بسیاری از بزرگان ادبیات اروپا از جمله گوته و آندره ژید نیز از او تاثیر گرفتهاند.
وضعیت فرهنگی و سیاسی ایران در زمان حافظ
حافظ در قرن هشتم هجری زندگی میکرده است. زمانی که ایران بدترین و سیاهترین روزهای خودش را میگذراند.
قوم مغول تمامی خاک ایران را به تاراج برده و آرامش را از مردم گرفته بود. تمام کتابها سوزانده شده و زبان و ادب پارسی ممنوع شده بود.
در این زمان حافظ در شیراز به دنیا آمد. هرچند حاکمان مصلحت اندیش فارس با پسران چنگیزخان به توافق رسیدند و خاک این سرزمین از حمله آنها در امان ماند، اما وضعیت سیاسی و فرهنگی کشور بر آنجا نیز تاثیرگذار بود.
در این دوره اتابکان فارس بر این منطقه حکومت میکردند. اتابک سعد زنگی، پنجمین حاکم این سلسله، با ایجاد حکومتی عادلانه و حمایت از هنر، توانست شیراز را به مرکز علمی و ادبی دوران مغول تبدیل کند.
در این همین زمان بود که شاعران بزرگی چون حافظ، سعدی و عبید زاکانی پا به عرصه نهادند. بسیاری از دانشمندان و شاعران شهرهای دیگر مانند خواجوی کرمانی نیز به شیراز آمده و ماندگار شدند.
بیشتر بخوانید: تحقیق درمورد سعدی – زندگینامه سعدی
بعد از اتابکان، سلسله آل اینجو، آل مظفر و تیموریان به حکومت رسیدند. شیخ ابواسحاق از حاکمان آل اینجو، حاکم محبوب حافظ بوده و روی کار آمدنش را به مردم مژده داده بود.
بعد از مرگ او و با روی کار آمدن امیرمبارزالدین، شیراز با یک دوره خفقان سه ساله روبهرو شد. سپس پسرش شاه شجاع بر او شورید و آسایش را دوباره به شیراز بازگرداند.
زندگینامه حافظ حاکی از این است که او یک شاعر آزاداندیش بوده که به سیاست اهمیت میداده و واهمهای از اظهار نظر درباره شرایط زمانه نداشته است.
در دوره حکومت سه ساله امیرمبارزالدین، حافظ بارها و بارها در اشعارش با زبان تند به او تاخته و عملکردش را نقد کرده است. مثلا این بیت شعر را همزمان با روی کار آمدن او سروده است:
زهد افراطی امیرمبارزالدین سبب شده بود که شاعران و نویسندگان دوران به او لقب محتسب را بدهند. حافظ نیز بارها از این لقب در اشعارش استفاده کرده و به رفتار ریاکارانه و ظلمهای او تاخته است.
زندگینامه حافظ
زندگینامه حافظ با وجود اینکه از شاعران برجسته زمان خود بوده، کاملا مبهم است و جایی ثبت نشده است.
قسمتهای کمی از زندگینامه حافظ وجود دارد که آن هم از پیشگفتارهایی که بر کتاب او نگاشته میشده، به دست آمده است.
بسیاری از داستانهایی که درباره حافظ وجود دارد، ساخته طرفداران اوست.
آنچه میتوان به طور قطع درباره زندگینامه حافظ گفت این است که او در بین سالهای 720 تا 750 هجری قمری به دنیا آمد. نام او محمد و لقبش شمسالدین است.
حافظ، تخلص شعری اوست که در زمان حیاتش از آن استفاده میکرده است. در دوران حافظ، چهارده روایت مختلف از قرآن وجود داشته که حافظ میتوانسته همگی آنها را از حفظ بخواند. به همین جهت تخلص حافظ را برای خود برگزید.
القاب دیگر او مانند خواجه، لسان الغیب و ترجمان الاسرار را بعد از مرگ به او دادهاند.
بیشتر بخوانید: تحقیق درباره فردوسی ؛ زندگینامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
پدر حافظ تاجری بزرگ از اهالی شیراز بوده است. زمانی که او خانوادهاش را ترک میکند، برادران بزرگتر حافظ نیز از شیراز رفته و او تنها در کنار مادرش میماند.
آنها وضعیت مالی خوبی نداشتند و مادرش مجبور میشود او را پیش خانوادهای دیگر بفرستد. ولی حافظ از آن خانه فرار کرده و نزد مادر برمیگردد.
سپس در یک نانوایی شاگردی میکند تا امورات خود و مادرش را بچرخاند. در نزدیک نانوایی، مکتبخانهای قرار داشته که میل به تحصیل را در حافظ زنده میکند.
حافظ بخشی از دستمزدش را برای تحصیل کنار میگذارد و موفق میشود قرآن خواندن و نوشتن را یاد بگیرد.
او همچنین به بسیاری از علوم زمانه مانند فنون ادبی، حکمت، فلسفه، موسیقی و دستگاهها و پردههای موسیقی تسلط داشته و این مساله در اشعارش انعکاس یافته است.
متاسفانه چیزی درباره همسر و فرزندان حافظ ثبت نشده است. هرچند اشعار او نیز کاملا مبهم است و هیچ اشاره مستقیمی به زندگی شخصیاش ندارد، اما به نظر میرسد برخی از ابیات او درباره همسر و فرزندانش باشد.
همسر حافظ که افسانهها او را شاخه نبات مینامند، گویا خیلی زود حافظ را در زندگی تنها گذاشته و به دیار باقی شتافته است. حافظ در یکی از اشعارش به اندوه مرگ او اشاره کرده و میگوید:
آن یار کـــزو خــانه ما جای پــــری بـــــود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود
از چنگ منش اختر بد مهر بدر برد آری چه کنم دولت دور قمری بود
دو فرزند حافظ نیز در کودکی و نوجوانی از دنیا رفتهاند. حافظ درباره مرگ فرزندانش چنین میسراید:
و همچنین این بیت:
شغل حافظ نیز از جمله موارد دیگری است که اطلاع زیادی درباره آن در دسترس نیست.
گویا او در نوجوانی، کنار شغل نانوایی به رونویسی کتاب نیز میپرداخته است. در دوره حاکمانی چون شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی هم شغلهای حکومتی داشته که نوع آن مشخص نیست.
در برخی منابع گفته شده که حافظ مسئول دارالذکر مسجد عتیق بوده است. آنجا محلی بوده که نسخههای قرآن را نگه میداشتهاند و حافظان قرآن نیز بیشتر وقت خود را در آنجا میگذراندهاند.
حافظ بیشتر دوران عمر خود را در شیراز سپری کرده و اشعارش میگویند که عاشق این شهر بوده است.
او سالهای آخر عمر خود سفری کوتاه به یزد و اصفهان داشت. در نهایت چراغ زندگی حافظ در سال 792 هجری قمری خاموش گشت و در شیراز به خاک سپرده شد.
گرایشهای فکری و مذهبی حافظ
حافظ را میتوان یک صوفی، عارف، حکیم، فیلسوف و شاعر دانست. حافظ همه اینها بود و هیچ کدام از آنها نبود. او شاعری آزاداندیش بوده که با همه گروههای همدورهاش نشست و برخاست داشته است.
هرچند او صوفی بود ولی در اشعارش صوفیان فریبکار را نقد میکند. در اشعار او تجلیات فلسفی و حکیمانه نیز وجود دارد.
با این حال او بیشتر خودش را یک رند خراباتی میداند که مرام قلندران را ستایش میکند.
قلندریان گروهی از اهل تصوف بودند که تظاهر به گناه میکردند تا دیگران آنها را ملامت کنند. گمان میکردند که سرزنش دیگران آنها را به درجات بالای عرفان میرساند.
حافظ در بسیاری از اشعارش به مرام قلندریه اشاره کرده و آنها را مدح میکند. مانند این شعر:
حافظ در اشعارش بارها به قرآن اشاره کرده و گفته هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم. اما در هیچ کدام از اشعارش اشارهای به شیعه یا سنی بودن او نشده است.
با این حال این بیت او در وصف امام علی (ع) است:
آثار حافظ
یگانه اثر به جای مانده از حافظ، دیوان اشعار اوست که حدود 500 غزل دارد. در انتهای این دیوان شعرهای دیگری در قالب قصیده، مثنوی، رباعی و دو بیتی نیز وجود دارد که عدهای معتقدند متعلق به حافظ نیست.
حافظ شاعری کم کار بوده و تلاشی برای جمعآوری اشعارش نکرده است. بعد از مرگ او دوستش محمد گلندام که خود نیز شاعر بوده، اقدام به جمعآوری دیوان او میکند.
اشعار حافظ به زبان پارسی است اما برخی ابیات به زبان عربی نیز در آن وجود دارد.
دیوان حافظ به بسیاری از زبانهای زنده دنیا از جمله انگلیسی، آلمانی، روسی، فرانسه، هلندی، دانمارکی، چینی، سوئدی، پرتغالی، اسپانیایی و غیره ترجمه شده است.
علت برتری حافظ بر سایر شعرا
تفال به حافظ از آن دست اعمالی است که مخصوص یک قشر خاص نیست. همه مردم جامعه با هر سطحی از دانش و هر طرز فکری این کار را انجام داده و معمولا هم جوابشان را میگیرند.
دلیل این اتفاق این است که اشعار حافظ تلفیقی از عشق و عرفان است. او افکار بزرگترین عارفان و فیلسوفان زمان خود یعنی مولوی، خیام و سعدی را گرفت و یک سبک خاص و منحصربهفرد را به وجود آورد.
غزلهای سعدی عاشقانه هستند و غزلهای مولانا عارفانه. آنها تا انتهای مسیر عشق و عرفان پیش رفته بودند و نمیشد اثری بالاتر از آنها آفرید.
بیشتر بخوانید: تحقیق درباره مولانا برای دبستان
اینجا بود که حافظ این دو مضمون را با هم یکی کرد و بهترین اشعار را تقدیم جهانیان نمود. به همین جهت قهرمان شعرهای حافظ هم معبود الهی است و هم معشوق زمینی.
گذشته از آن، حافظ در بکارگیری آرایههای ادبی زبان فارسی، صور خیال و موسیقی در شعر نیز نهایت خلاقیت را به خرج داده که باعث شده تا اشعارش موزون و دلپذیر باشند.
در کنار همه اینها طنز شیرینی که در برخی اشعارش جاری است، اثرپذیری آن را دوچندان کرده است.
حافظ از چه کسانی تاثیر پذیرفته است؟
حافظ با بسیاری از شاعران و فیلسوفان و عارفان آشنا بوده و آثار آنها را خوانده و تاثیرپذیرفته است. قرآن یکی از مهمترین منابع الهام بخش حافظ بوده و خودش نیز بارها به آن اشاره کرده است.
شاهنامه فرودسی، فلسفه خیام، عرفان مولانا و غزالی نیز جزء آثاری بوده که حافظ از آنها تاثیر بسیاری گرفته است.
البته حافظ دیوان شاعران هم دوره خود مانند سعدی، خواجوی کرمانی، عبیدزاکانی، نظامی، انوری، خاقانی و غیره را مطالعه میکرده و الهام میگرفته است.
میراث حافظ در ادبیات و فرهنگ جهان
شاید بتوان گفت که هیچ شاعر ایرانی به اندازه حافظ محبوبیت جهانی ندارد. بیشتر شاعران و نویسندگان برتر جهان، حافظ را میشناسند و در آثارشان از او یاد میکنند.
ویکتور هوگو نویسنده فرانسوی چنان شیفته اندیشه و شعر حافظ بوده که میگوید: «شاعر، کاش در سرزمین خسروها، در سرزمین نور و آفتاب و در میان عنبر و عود چشم به جهان گشوده بودی.»
او دیوان شعرش را نیز با یک بیت از دیوان حافظ شروع کرده است.
گوته از نامداران ادبیات اروپا و یکی از ارکان چهارگانه ادبیات جهان است. گوته بزرگترین طرفدار حافظ است.
او دیوان شرقی خود را با الهام از اشعار حافظ نگاشت. گوته در وصف حافظ میگوید: «حافظا، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست.
تو آن کشتی هستی که مغرورانه باد در بادبان افکنده است تا سینه دریا را بشکافد و پای بر سر امواج نهد و من آن تخته پارهام که بیخودانه سیلی خور اقیانوسم.»
نیچه، آندره ژید، رادولف امرسون و بسیاری از شاعران اروپایی، از اندیشه حافظ و اشعار او الهام گرفتهاند.
البته تاثیرگذاری حافظ تنها محدود به اروپاییها نبوده و بسیاری از شاعران پارسی زبان در شبه قاره هند، پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان نیز از او الهام گرفتهاند.
شاعران بزرگی مانند اقبال لاهوی، رابیندرانات تاگور، بیدل دهلوی و غیره آشکارا از وی تمجید کردهاند.
حتی بسیاری از نویسندگان عرب زبان و ترک زبان هم سعی کردهاند تا بر اساس دیوان حافظ، اشعاری را بسرایند.
تحقیق کوتاه دانشآموزی درباره حافظ
در پایان، خلاصهای از زندگینامه حافظ در قالب یک تحقیق دانشآموزی کوتاه آورده شده است.
خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی در سال 720 هجری قمری در شهر شیراز به دنیا آمد. دوران زندگی او مصادف با حمله مغولها به ایران بود.
در آن سالها حاکمان فارس توانسته بودند با مغولها به توافق رسیده و مانع ویران کردن سرزمین فارس شوند. با این وجود شیراز دارای وضعیت سیاسی آشفتهای بود و چندین حکومت به روی کار آمدند.
برخی از این حاکمان که افرادی هنردوست بودند از شاعران و نویسندگان حمایت کرده و سبب شدند تا شیراز تبدیل به مرکز علم و ادب آن زمان شود.
پدر حافظ یکی از تاجران ثروتمند شیرازی بود که خانوادهاش را رها کرده و از شیراز رفته بود. بعد از مدتی دو برادر بزرگتر او نیز از شیراز رفتند و حافظ با مادرش تنها ماند.
حافظ در نوجوانی به عنوان شاگرد نانوایی مشغول به کار شد. او همزمان در یک مکتبخانه نیز خواندن و نوشتن را یاد میگرفت و در کنار آن به رونویسی از کتابها میپرداخت تا بتواند هزینه زندگی و تحصیلش را بپردازد.
وقتی بزرگ شد، به دلیل داشتن سواد خواندن و نوشتن، توانست وارد شغلهای حکومتی شود. در همین زمان بود که با همسر افسانهای خود شاخه نبات ازدواج کرد.
زندگینامه حافظ با خاطرات خوب و تلخ زیادی آمیخته است. او دو فرزند جوانش و همسر خود را خیلی زود از دست داد و تنها ماند.
حافظ بیشتر سالهای عمرش را در شیراز ماند و با اشعارش عملکرد بد حاکمان زمان را نقد کرد.
او جزء بزرگترین شاعران زمانه خود و بعد از آن بود. حافظ آغازگر یک سبک جدید در ادبیات فارسی است که از تلفیق شعرهای عارفانه و عاشقانه به وجود آمده است و همین باعث شده تا او شاعر خاص و ویژهای برای ایرانیان و مردم سراسر جهان باشد.
دیوان حافظ به زبانهای زیادی ترجمه شده و بسیاری از شاعران و نویسندگان مطرح دنیا مانند گوته و ویکتور هوگو، به تحسین او لب گشودهاند.
حافظ در سال 792 هجری قمری در شیراز از دنیا رفت. آرامگاه او در این شهر یکی از زیباترین مکانهای دیدنی ایران و جهان است.
سالانه گردشگران زیادی از همه جا برای زیارت او به شیراز میآیند. روز 20 مهر نیز در تقویم به نام روز حافظ نامگذاری شده است.