مهارت نه گفتن چیست و چگونه آن را تقویت کنیم؟
اولین واکنش ما به درخواستهای دیگران، به صورت غریزی “بله” است! این موضوع هم در زندگی شخصی و هم موقعیت کاری ما صدق میکند. برای مبارزه با این وضعیت و بالا بردن کیفیت زندگی خود، نیاز به کسب مهارت نه گفتن داریم. بله درست خواندید؛ گاهی برای داشتن احساس خوشبختی و موفقیت، باید قاطعانه بگوییم نه!
خیلی از ما در گوشه خاطرات خود، تجربههای تلخی داریم که سرمنشا آنها، گفتن بله بوده است. این بله را ممکن است به دوستان، همکارها، اعضای خانواده و … گفته باشیم! بهرحال، همه قبول داریم که اگر در آن موقعیت یک نه محکم میگفتیم، هرگز آن اتفاق یا تجربه تلخ شکل نمیگرفت.
وقتی همیشه در حال بله گفتن هستید، قدرت را از خودتان گرفته و به دیگران واگذار کردهاید! پس بیایید در این مقاله از مجله اینترنتی ایده آل مگ با ما همراه باشید تا با افزایش مهارت نه گفتن کنترل و مدیریت زندگی خود را به صورت کامل، در دست بگیریم.
چرا از نه گفتن میترسیم؟
بسیاری از ما عادت کردهایم تا جایی که ممکن است، با همه چیز موافق باشیم! به عنوان مثال، اگر کسی از ما تقاضای پول قرض کردن داشته باشد، موافقت میکنیم؛ حتی اگر خودمان مشکل مالی داشته باشیم. این یک مشکل بزرگ است؛ اینطور فکر نمیکنید؟
دلایل زیادی برای ترسیدن از نه گفتن وجود دارند:
- اجتناب از درگیری: بسیاری از ما میخواهیم در صورت امکان از بحثهای تقابلی اجتناب کنیم. بنابراین، موافقت با دیگران، به واکنش پیشفرض ما تبدیل میشود.
- برای دوست داشتنیتر شدن: ما اغلب به درخواستهای دیگران جواب مثبت میدهیم؛ فقط به این دلیل که جذابتر به نظر برسیم.
- ترس از طرد شدن: گاهی اوقات ما احساس میکنیم با گفتن اولین نه، فرد مقابل را برای همیشه از دست میدهیم.
همه این موارد در نهایت ما را به فردی تبدیل میکنند که به سختی میتوانیم با درخواستهای دیگران مخالفت کنیم. و احتمالا با من هم عقیده هستید که پذیرش خواستههایی که بر خلاف میل ما هستند، چه فشار روانی سنگینی را به ما تحمیل میکند!
بعضی از افراد، به دلیل ترس از دست دادن موقعیتهای احتمالی، همیشه بله میگویند! تصور کنید مدیر شما یک درخواست دارد و شما کاملا نگران هستید که با مخالفت کردن، یک فرصت بزرگ را برای اثبات خودتان به او، از دست میدهید! این اتاق حتی ممکن است در روابط خانوادگی و دوستانه شما هم رخ دهد.
سایر دلایلی که باعث میشوندد از نه گفتن ترس داشته باشیم عبارتند از:
- در فرهنگ خانوادگی ما، نه گفتن یک بی ادبی تلقی شده است.
- از اینکه خودخواه دیده شویم ترس داریم.
- احساس میکنیم نه گفتن باعث میشود رابطه ما به خطر بیفتد.
- فکر میکنیم که نه گفتن باعث شکستن دل طرف مقابل میشود.
- ممکن است بعد از نه گفتن، احساس پشیمانی و عذاب وجدان داشته باشیم.
- …
اگر شما هم مهارت نه گفتن را کسب نکردهاید، قطعا یک یا چند مورد از نکات بالا را در خود احساس میکنید. اگر اینچنین است اصلا نگران نباشید؛ زیرا زمان تغییر فرا رسیده است و قرار است از امروز، قدرت نه گفتن را کسب کنید.
چرا به مهارت نه گفتن نیاز داریم؟
یک اصل مهم را به خاطر بسپارید: غیر ممکن است همیشه همه را از خودتان راضی نگهدارید و اصولا، لزومی هم ندارد که همه از شما راضی باشند! اگر سرنوشت افراد موفق را بررسی کنید، احتمالا همه آنها در موقعیتهای مختلف، به راحتی دست رد به سینه دیگران زدهاند؛ حتی نزدیکترین افراد!
به صورت کلی، به سه دلیل زیر بهتر است آموزش نه گفتن را به صورت یک مهارت به دست بیاورید:
- نه گفتن باعث میشود بتوانید مرزهای زندگی خود را تعیین کنید. اگر همیشه در حال بله گفتن باشید، قطعا افرادی هستند که از این ویژگی شما به نفع خودشان، سواستفاده کنند.
- رد درخواستهای غیر منطقی دیگران باعث میشود زمان بیشتری برای رسیدن به زندگی شخصیتان و حرکت در مسیر موفقیت داشته باشید.
- مهارت نه گفتن باعث میشود روی زندگی خود کنترل داشته باشید و همین عامل به صورت مستقیم، اعتماد به نفس شما را تا حد زیادی تقویت میکند.
چنانکه پائولو کوئیلو نویسنده سرشناس میگوید:
وقتی به طور مداوم به دیگران بله میگویید، مطمئن باشید که به خودتان همیشه نه میگویید.
هرچقدر که وقت خود را به اجابت خواستهها و درخواستهای دیگران اختصاص دهیم، به همان نسبت برای خودمان و رسیدن به زندگی شخصیمان کمتر وقت داریم! بنابراین مشخص است که عدم توانایی نه گفتن، به صورت مستقیم ما را از آرزوهای خود دور میکند!
استیو جابز موسس شرکت اپل هم در مورد فواید مهارت نه گفتن میگوید:
بسیاری از افراد تصور میکنند تمرکز به معنی بله گفتن به چیزهایی است که قصد داریم روی آنها تمرکز کنیم؛ در حالی که اصلا اینچنین نیست! وقتی به یک درخواست غیر معقول بله میگویید، همزمان به 100 ایده جذاب دیگر، نه گفتهاید!
بنابراین نه تنها در مقابل دیگران، که گاهی حتی باید به برخی از ایدهها و تفکرات خود هم نه بگوییم! همه ما میدانیم که نه گفتن خوب است؛ اما زمانی که باید به آن عمل کنید، ماجرا کمی سختتر میشود! دقیقا به همین دلیل است که میگوییم نه گفتن یک مهارت است که باید آن را کسب کنید.
چه وقت هایی باید نه بگوییم؟
تا به اینجا در مورد اهمیت نه گفتن صحبت کردیم و با اهمیت مهارت نه گفتن در زندگی آشنا شدیم. حال سوال اینجاست که آیا باید همیشه نه بگوییم؟ قطعا خیر! ما باید بدانیم که چه درخواستهایی را رد کنیم و در چه شرایطی با آغوش باز، پذیرای درخواستهای دیگران باشیم.
قبل از هر چیز، باید تصمیم بگیرید که چه چه چیزی برای شما اهمیت دارد؛ به آن بله بگویید و سایر موارد را رد کنید. البته توجه داشته باشید که تعریف آنچه مهم است، میتواند گسترده و متغیر باشد. گاهی حتی ممکن است اهمیت در انجام درخواست دیگران باشد و نه در اولویتبندی شخصی شما!
بنابراین خیلی هم سختگیر نباشید و سعی کنید در هر لحظه و در هر موقعیت، یک اولویت بندی صریح و شفاف برای خود داشته باشید. اینجاست که میتوانید به راحتی تشخیص دهید که چه درخواستهایی باید رد شوند و پذیرفتن کدام خواستهها، خللی در زندگی شما ایجاد نمیکند.
ما هم با شما موافق هستیم که بعضی از درخواستها را واقعا نمیتوان رد کرد؛ حتی اگر اصلا مایل به انجام آنها نباشیم! در این شرایط راهی جز پذیرش ندارید و نباید بابت آن، احساس ناراحتی داشته باشید. اما زمانهایی که میتوانید نه بگویید، به راحتی از مهارت نه گفتن خود استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: مهارت نه گفتن در کودکان
انواع تعهد
به صورت کلی دو نوع تعهد داریم:
- تعهد اول که به تعهد درونی معروف است بر اساس قراردادها شکل میگیرد و ما نقشی در آن نداریم. در حقیقت، ما با پذیرش برخی از قراردادها (مانند قرارداد کاری، قرارداد اجاره خانه، ورود به دانشگاه، ازدواج و …) ملزم به رعایت برخی از قواعد و تعهدها هستیم.
- تعهد دوم که تعهد بیرونی نام دارد، بر اساس رفتارهای خود ما شکل میگیرد. به عنوان مثال، وقتی چندین بار پشت سر هم درخواست یک نفر را میپذیریم، خود را در یک تعهد میبینیم که احساس میکنیم باید حتما به او بله بگوییم.
اگر میخواهید زمانهای مناسب برای نه گفتن را پیدا کنید، به تعهدهای بیرونی خود دقت کنید. چه وقتهایی فقط بر اساس تعهدهای خودساخته در حال پذیرش درخواست دیگران هستید، آن زمانها دقیقا جایی است که باید از مهارت نه گفتن خود استفاده کنید.
چگونه قدرت نه گفتن خود را تقویت کنیم؟
به مهیجترین قسمت این مقاله رسیدیم. اکنون میخواهیم به معرفی نکاتی بپردازیم که با رعایت و عمل کردن به آنها، میتوایند مهارت نه گفتن خود را تا حد زیادی تقویت کنید:
گزینه های جایگزین را پیشنهاد کنید
اگر همچنان از نه گفتن میترسید، سعی کنید کمی آن را ملایمتر کنید. گاهی اوقات میتوانید به جای رد قطعی درخواست طرف مقابل، یک گزینه جایگزین پیشنهاد دهید. اینگونه نه سیخ سوخته است و نه کباب!
به عنوان مثال، فرض کنید حسابی خسته شدهاید و شب قصد دارید استراحت کنید؛ اما همسر شما پیشنهاد میدهد که به رستوران بروید. شما میتوانید قاطعانه بگویید که خستهاید و اصلا حوصله رستوران رفتن ندارید؛ اما این جواب، قطعا باعث ناراحتی همسرتان و عذاب وجدان شما در آینده میشود!
به عنوان یک جایگزین، به او بگویید که عزیزم بهتر نیست به جای رفتن به رستوران، از بیرون غذا سفارش دهیم و وقت خود را به دیدن یک فیلم خوب اختصاص دهیم؟ اینگونه هم استراحت میکنید، هم یک نه ملایم گفتهاید و هم همسر شما ناراحت نشده است.
البته محدویتهایی برای این روش وجود دارند. گاهی اوقات درخواست طرف مقابل آنقدر غیر منطقی است که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد و تنها یک نه قاطع به کار شما میآید. در این شرایط، نباید به گزینههای روی میز فکر کنید و تنها راه نجات شما، بهرهمندی از مهارت نه گفتن است.
به آنها توضیح دهید که چرا نمیتوانید موافقت کنید
صرف نظر از اینکه چه کسی از شما درخواست میکند (دوست، همکار، همسر، پدر، مادر و …)، ممکن است از شنیدن نه از زبان شما، ناراحت شود. بهترین راه برای جلوگیری از این اتفاق، این است که دلیل مخالفت خود را توضیح دهید.
توضیح دادن همیشه میتواند راهگشا باشد. بسیاری از سوتفاهمها و ناراحتیها با یک دقیقه توضیح، به سادگی رفع میشوند. اگر به دلیل ناراحت شدن دیگران از نه گفتن هراس دارید، توضیح دادن را به عنوان یک سلاح قدرتمند، مد نظر داشته باشید.
تصور کنید مادر شما میخواهد امشب به دیدن او بروید، در حالی که شما از قبل یک دوست را به منزل خود دعوت کردهاید. تنها یک دقیقه توضیح کافیست تا به مادر عزیزتر از جان خود بگویید که رد درخواست او نشان دهنده بیاحترامی نیست؛ بلکه شما به خاطر قولی که از قبل دادهاید، مجبور به نه گفتن هستید.
برای نه گفتن بیش از حد منتظر نمانید
وقتی زمان نه گفتن میرسد، بهتر است بدون معطلی و کش دادن ماجرا، درخواست طرف مقابل را رد کنید. گاهی وقتها مطمئن هستیم که یک درخواست را در میکنیم، اما موضوع را کش میدهیم که شاید یک روش خوب برای بیان مخالفت خود پیدا کنیم! مطمئن باشید که با گذشت زمان، نه گفتن سخت و سختتر میشود.
دوست شما از شما میخواهد تا آخر هفته یک مبلغی را به او قرض بدهید. شما مطمئن هستید که نمیتوانید این پول را قرض بدهید؛ اما میگویید تا چند روز دیگه به او خبر میدهید! این اشتباه بزرگ است؛ زیرا در این شرایط، انتظار او با گذشت زمان، از شما بیشتر و بیشتر میشود.
بهترین راه این است که در همان لحظه اول، به دوست خود بگویید که متاسفانه نمیتوانید این پول را به او قرض بدهید؛ زیرا از توانایی شما خارج است. سرعت عمل دقیقا همان چیزی است که به مهارت نه گفتن شما کمک میکند.
به جای بهانه و احساسات، از منطق استفاده کنید
افراد باهوش در زمان نه گفتن از دلایل منطقی استفاده میکنند. هرچقدر که احساسات بیشتری را در تصمیم خود دخیل کنید، ناراحتی و توقع طرف مقابل از شما بیشتر میشود! بهانههای غیر قابل پذیرش هم فقط نه گفتن شما را سختتر میکنند.
اگر دوست شما از شما میخواهد ماشین خود را برای آخر هفته به او قرض بدهید، خیلی منطقی به او بگویید که خودتان قصد مسافرت رفتن دارید و نمیتوانید این کار را برای او انجام دهید. این دلیل خیلی بهتر از این است که بگویید که ماشین خراب شده است و …
هرگز فورا بله نگویید
تجربه ثابت کرده است که در اکثر مواقعی که بدون فکر کردن و در سریعترین زمان ممکن با یک درخواست موافقت کردهایم، بعدا پشیمان شدهایم! همیشه سعی کنید مقداری زمان بخرید تا شرایط را بسنجید و در صورت مهیا بودن موقعیت، یک درخواست را قبول کنید.
تکرار این مهارت بسیار مهم است؛ شما باید بارها و بارها در چنین موقعیتهایی قرار بگیرید تا عجله کردن و پاسخهای آنی را از پیشفرض ذهنی خود خارج کنید.
کلام آخر
بسیاری از افراد، برای رد کردن درخواستهای دیگران مشکل دارند و در بیشتر مواقع و حتی بر خلاف میل خود، بله میگویند. اگر شما هم در این دسته افراد قرار میگیرید، حتما باید قدرت نه گفتن خود را افزایش دهید.
در این مقاله به بررسی مهارت نه گفتن و روشهای تقویت آن پرداختیم. در صورتی که همچنان در این رابطه سوال یا ابهامی دارید، حتما در بخش نظرات با ما در میان بگذارید تا در اولین فرصت، پاسخگوی شما عزیزان باشیم.