چگونه با یک آدم خودشیفته حرف بزنیم؟ چالشها و راهکارها
آیا تابهحال با کسی همکلام شدهاید که هر بار تلاش کند مکالمه را به نفع خود تغییر دهد یا همه چیز را به نفع خود پیش ببرد؟
در واقع شما ممکن است با یک فرد «خودشیفته مکالمهای» روبرو شده باشید.
این اصطلاح توسط یک جامعهشناس به نام چارلز دربر بیان شده است. دربر خودشیفته مکالمهای را فردی توصیف میکند که اغلب مکالمه را در دست گرفته و به نظرات دیگران توجهی ندارد.
در اختیار گرفتن مکالمه ممکن است نشاندهنده عزتنفس پایین یا حتی به دلیل احساس ناامنیهای اساسی در وجود فرد باشد. اگر مخاطب چنین مکالمهای هستید، این موضوع میتواند خستهکننده باشد.
خودشیفتهها چه نشانههایی دارند؟
دکتر چارلز دربر ویژگیهای افراد خودشیفته مکالمهای را توضیح میدهد و روشهای پاسخ دادن به چنین افرادی را هم نشان میدهد.
1. سؤالی از شما نمیپرسند
وقتی از چنین افرادی سوالی میپرسید، با خوشحالی به یک گفتگوی طولانی درباره هرآنچه که در زندگیشان اتفاق افتاده، میپردازند. زمانی که صحبتهایشان تمام میشود، بدون آنکه به شما فرصت حرفزدن بدهند یک موضوع جدید را برای گفتوگو پیش میکشند.
در این شرایط بهتر است به آرامی مکالمه را به مسیر یک گفتگوی متوازنتر هدایت کنید. از یک تکنیک به نام «ریسه بندی در مکالمه» استفاده کنید.
در این روش کلمات کلیدی یا موضوعاتی که آنها مطرح کردهاند را شناسایی کنید و در پاسخهای خود به کار ببرید. بهعنوانمثال، «به نظر میآید یک آخر هفته پر اتفاق داشتهای. همچنین…». این باعث میشود که بتوانید وارد مکالمه شده و مسیر مکالمه را در جهت موردعلاقه خود تغییر دهید.
2. از پر حرفی خود غافل هستند
این گروه از افراد زمانی که راجع به موضوع موردعلاقهشان حرف میزنید، بهندرت به شما فرصت حرفزدن و بیان نظر را میدهند.
در این موقعیت ممکن است احساس کنید که فقط یک تماشاگر برای مونولوگهای جدید او هستید.
در چنین موقعیتی بهتر است از عبارت «چند تا نکته هم در مورد این موضوع دارم» یا «خوشحال میشوم اجازه دهی تجربیات خودم را برایت بگویم» استفاده کنید.
این روش قاطعانه و درعینحال مودبانهای برای روبرو شدن با یک شخصیت خودشیفته است. این راهحلی است که میتوان برای هدایت مکالمه به سمت تبادلنظر دو طرف از آن استفاده کرد.
اگر حتی با این روش هم نتوانستید ترمز یکسره حرفزدن او را بکشید، یک استراتژی خروج آماده کنید. بهعنوان نمونه، پاسخ به یک تماس تلفنی یا یک جلسه کاری که لازم است در آن شرکت کنی، میتواند مکالمه را بهراحتی پایان دهد.
3. فقط راجع به علایق خود صحبت میکنند
زمانی که مکالمه از موضوع موردنظر آنها منحرف میشود، افراد خودشیفته گفتاری راهی پیدا میکنند تا آن را دوباره به نقطه موردنظرشان برگردانند.
بهعنوانمثال، شما با هیجان درباره تعطیلات هفته بعد در اسپانیا صحبت میکنید. ناگهان به خودتان میآیید و متوجه میشوید که در حال گوشدادن به صحبتهای او درباره سفر سال گذشتهاش به ایتالیا هستید.
بیشتر بخوانید: از کجا بفهمیم با یک فرد خودشیفته ازدواج کرده ایم؟
در این موقعیت بهتر است از تکنیک «من نیاز به مشورت دارم» استفاده کنید. این روش شامل پرسش مستقیم از فرد و همچنین ترغیب او برای ادامه صحبت در مورد موضوع قبلی است.
بهعنوانمثال، «به نظر میآید که اوقات خوبی در ایتالیا داشتهای. آیا درباره مسافرت نکتهای داری که بتوانم در سفر به اسپانیا از آن استفاده کنم؟»
همچنین میتوانید از رویکرد «قدردانی و ورود» استفاده کنید: «این به نظر خیلی عالی است! چیزی که تلاش میکردم در مورد وضعیت خودم با تو در میان بگذارم این است که…». در این روش شما از او بابت صحبتهایش قدردانی کرده و به احساس خودشیفتگی او پاسخ دادهاید.
4. کنایهزدن
برخی اوقات این افراد در زمان صحبت از اصطلاحات تحقیرآمیز استفاده میکنند. حتی ممکن است نسبت به صحبتهای شما بیتفاوت بوده و واکنش خوبی از خود نشان ندهند.
البته در برخی موارد هم در زمان مکالمه نمیتوان هدف افراد را به درستی تشخیص داد. ممکن است این احساس در شما ایجاد شود که میخواهند نشان دهند که داناترین فرد در جمع هستند.
بیشتر بخوانید: اختلال شخصیت چیست؟ انواع اختلال شخصیت + راههای درمان
اگر در این موقعیت گرفتار شدید، بهتر است مرزهای خود را مشخص کرده و از واکنش دفاعی پرهیز کنید. میتوانید بگویید: «خوشحال میشوم که این مکالمه را ادامه دهیم. البته تا زمانی که احترام به یکدیگر حفظ شود.»
اگر در جمعی هستید، میتوانید با رویکردی شبیه به «علی تجربههایی در این زمینه دارد. علی، نظر تو چیست؟» به افراد دیگر کمک کنید تا وارد مکالمه شوند.
5. به طور مداوم سعی میکنند خود را بهتر از دیگران نشان دهند
هرگاه یک دستاورد را با آنها در میان میگذارید، آنها با دستاورد بزرگتر و بهتر خود مقایسه میکنند.
به عنوان مثال، در مکالمات خود ممکن است اینگونه بگویید: «بالاخره توی شغلم ترفیع گرفتم!» و آنها پاسخ میدهند: «وقتی من ترفیع گرفتم، اتاق شخصی و ماشین شرکت را هم به من دادند.»
در این شرایط بهترین رویکرد این است که فرد را متوجه رفتار خود کنید. بهعنوان نمونه میتوانید بگویید: «متوجه شدهام که هر وقت حرف میزنیم، مکالمه ما به رقابت تبدیل میشود. واقعا دوست دارم بدون ایجاد حس رقابت و برتری، حرف بزنیم.»
به یاد داشته باشید که شما هیچوقت مجبور نیستید مکالمهای که از آن خوشتان نمیآید را ادامه دهید.