5 سبک رهبری کدامند و چه ویژگی‌هایی دارند؟

همه افراد ممکن است در مقطعی از زندگی خود نقش رهبری را بر عهده بگیرند. وقتی هدایت یک جلسه یا مدیریت یک سازمان به شما واگذار می‌شود، در حقیقت نقش رهبری پیدا می‌کنید. برای اینکه بتوانید از چنین موقعیتی سربلند بیرون بیایید، باید انواع سبک رهبری و نقاط ضعف و قوت آن‌ها را بشناسید.

در حالی که رهبران بزرگ می‌توانند به دیگران برای نوآوری و تلاش جهت رسیدن به اهداف انگیزه بدهند، اشتباه مدیران کسب و کارها را به ورطه نابودی می‌کشاند.

آمارها نشان می‌دهد که 81 درصد افراد اگر مدیر قدردان داشته باشند، سخت‌تر کار می‌کنند و 24 درصد کارمندان به دلیل مدیریت ضعیف از کار خود استعفا می‌دهند.

سبک‌های مختلف رهبری از نظر اثربخشی، عملکرد کاری یا سایر عوامل موثر بر کسب وکار نتایج متفاوتی را به دنبال دارند. با ما در این مقاله از ایده آل مگ همراه باشید تا درباره انواع سبک‌های رهبری اطلاعات بیشتری کسب کنید.

سبک‌های اصلی رهبری کدامند؟

به شیوه‌ای که مدیران به کمک آن در محیط کار از اختیارات خود استفاده می‌کنند، با کارکنان تعامل برقرار می‌کنند و به اهداف خود می‌رسند، سبک رهبری می‌گویند.

استایل‌های رهبری

مطالعات نشان می‌دهد که بین سبک رهبری و عملکرد سازمانی ارتباط مستقیم وجود دارد و سبک انسان محور نتایج بهتری را به همراه دارد و باعث افزایش رضایت کارکنان می‌شود. کارمندان با‌انگیزه برای رسیدن به اهداف شرکت بیشتر تلاش می‌کنند و در نتیجه باعث رشد کسب و کار شما می‌شوند.

اینکه بدانیم چگونه رهبری کنیم، بسیار مهم است. آگاهی از این موضوع به ما کمک می‌کند که به خوبی بر افراد زیردست خود تاثیر بگذاریم و به گونه‌ای عمل کنیم که آن‌ها ما را یک رهبر کارآمد و موثر بدانند.

همیشه برای اینکه از نحوه عملکرد خود آگاه شوید، می‌توانید از اطرافیان‌تان بازخورد بخواهید؛ اما بهتر است قبل از انجام این کار از سبک رهبری خود مطلع شوید.

انتخاب سبک مناسب به شما این امکان را می‌دهد که ایرادات خود را تشخیص داده و نسبت به اصلاح آن‌ها اقدام کنید. این کار بسیار مهم است؛ چون بعضی از کارمندان ممکن است در صحبت کردن و حتی شرکت در نظرسنجی‌هایی که به صورت ناشناس انجام می‌شوند، تردید کنند.

متخصصان روش‌های رهبری را به پنج دسته طبقه‌بندی کرده‌اند که هر کدام از آن‌ها نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند و ممکن است بسته به فرهنگ و اهداف سازمان کارساز باشند یا چندان موثر نباشد. در ادامه مطلب، شما را با انواع روش های رهبری آشنا می‌کنیم.

سبک رهبری اقتدارگرا

رهبران اقتدارگرا، خودکامه یا مستبد در مورد اینکه چه کاری باید انجام شود، چه زمانی باید انجام شود و چگونه باید انجام شود، به طور شفاف انتظارات خود را مشخص می‌کنند. در این سبک بین رهبر و سایر اعضا مرز مشخصی وجود دارد و مدیریت به شدت بر فرماندهی رهبر و کنترل کارمندان متمرکز است.

سبک رهبری اقتدارگرا

رهبران اقتدارگرا تمام قدرت را در دست دارند و به طور مستقل تصمیم می‌گیرند؛ به طوری‌که یا بدون مشورت با سایر اعضای گروه تصمیم گیری می‌کنند یا فقط از تعداد کمی از افراد مورد اعتماد خود نظرخواهی می‌کنند.

این نوع رهبران از کارکنان خود انتظار دارند که دقیقا همان کاری را انجام دهند که از آن‌ها خواسته شده است و با کارمندانی که در انجام وظایف خود یا اجرای دستورات کوتاهی کنند، برخورد می‌کنند.

رهبرانی که از سبک اقتدارگرایانه استقبال می‌کنند، اعتماد کمی به کارکنان خود دارند و از آن‌ها می‌خواهند که دستورها را بدون بحث و گفتگو اجرا کنند.

مشکل این است که اگر دستورالعمل‌ نامشخص باشد یا کارمندان به دیدگاه رهبر اعتقاد نداشته باشند، نمی‌توانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند.

شما در صورت داشتن خصوصیات زیر احتمالا یک رهبر اقتدارگرا هستید:

  • اعتماد به نفس دارید.
  • باانگیزه هستید.
  • از قوانین پیروی می‌کنید.
  • قابل اعتماد هستید.
  • برای محیط‌های بسیار ساختار یافته ارزش قائل هستید.

مزایا

در مورد سبک اقتدارگرا دید منفی وجود دارد و چنین رهبرانی اغلب به‌ عنوان افراد کنترل‌‌کننده و متعصب توصیف می‌شوند؛ با این حال، از ویژگی‌های مثبت هم برخوردار هستند که معمولا نادیده گرفته می‌شوند، از جمله تاکید بر قوانین و مسئولیت‌پذیری.

مزایای سبک اقتدارگرا

اگرچه رهبری اقتدارگرا برای همه موقعیت‌ها بهترین انتخاب محسوب نمی‌شود، اما در مواردی که قوانین و استانداردها باید به طور کامل رعایت شوند و همچنین برای کارمندان کم تجربه یا بی‌تجربه که به راهنمایی زیادی نیاز دارند، مفید و موثر است. از سایر مزایای سبک اقتدارگرایانه که اغلب به آن توجه نمی‌شود، می‌توان به توانایی حفظ نظم اشاره کرد.

سبک رهبری اقتدارگرا برای سازمان‌هایی که دستورالعمل‌های سخت‌گیرانه دارند، مفید است. همچنین برای موقعیت‌هایی مناسب است که زمان کمی برای تصمیم گیری گروهی وجود دارد یا رهبر آگاه‌ترین عضو گروه به شمار می‌رود.

وقتی یک موقعیت خاص مستلزم تصمیم گیری‌های سریع و اقدامات قاطع باشد، رهبری اقتدارگرا رویکرد خوبی محسوب می‌شود.

اهمیت مدیریت زمان: چرا مدیریت زمان مهم است؟

چالش‌ها

رهبران مستبد غالبا مستعد استرس زیادی هستند، چون در قبال همه چیز احساس مسئولیت می‌کنند. همچنین به این دلیل که انعطاف‌پذیر نیستند و اغلب نمی‌خواهند ایده‌های دیگران را بشنوند، باعث رنجش تیم خود می‌شوند و آن‌ها را در مقابل خود قرار می‌دهند.

محققان متوجه شده‌اند که تصمیم ‌گیری در سبک رهبری اقتدارگرا از خلاقیت کمی برخوردار است و باعث می‌شود کارکنان احساس محدودیت کنند. علاوه بر این، تغییر از سبک اقتدارگرا به سبک دموکراتیک در مقایسه با حالت برعکس آن دشوارتر است.

مثال

قبل از عمل، جراح قوانین و فرآیندهای اتاق عمل را به دقت برای تمام اعضای تیم جراحی بازگو می‌کند. او می‌خواهد مطمئن شود که همه افراد با وظایف خود به خوبی آشنا هستند و جراحی بدون مشکل انجام خواهد شد.

سبک رهبری تفویضی

سبک رهبری تفویضی برعکس سبک اقتدارگرایانه است. رهبران تفویضی تصمیم گیری را به اعضای گروه واگذار می‌کنند و آن‌ها را بسیار کم راهنمایی می‌کنند یا اصلا راهنمایی نمی‌کنند. چون این دسته از افراد وقت زیادی را صرف مدیریت کارکنان نمی‌کنند، اغلب زمان زیادی برای کار کردن روی سایر پروژه‌ها دارند.

سبک رهبری تفویضی

تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که تحت رهبری تفویضی قرار دارند، در مقایسه با سبک اقتدارگرا و مشارکتی، دارای کمترین میزان بهره‌وری هستند.

کودکان این گروه از رهبر خواسته‌های بیشتری دارند، همکاری کمی از خود نشان می‌دهند و نمی‌توانند به طور مستقل کاری را انجام دهند.

شما ممکن است یک رهبر تفویضی باشید، اگر:

  • به طور موثر تفویض اختیار کنید.
  • به آزادی انتخاب ایمان داشته باشید.
  • منابع و ابزار کافی را فراهم کنید.
  • در صورت نیاز کنترل امور را به دست بگیرید.
  • به طور سازنده انتقاد کنید.
  • ویژگی‌های رهبری را در تیم خود تقویت کنید.

یک محیط کاری مستقل و دارای آزادی عمل را ترویج دهید.

مهم‌ترین تفاوت مدیریت و رهبری در چیست؟

مزایا

این سبک رهبری مسئولیت‌پذیری، خلاقیت و محیط کاری آرام را ترویج می‌کند و اغلب به افزایش نرخ حفظ کارکنان منجر می‌شود.

چالش‌ها

اگرچه این سبک رهبری برای گروه‌هایی که از افراد باتجربه و آموزش دیده تشکیل شده‌اند مفید است، اما در بیشتر موارد به تعریف نشدن مناسب نقش‌ها، کاهش انگیزه و در نتیجه کاهش بهره‌وری منجر می‌شود. علاوه بر این، برای کارکنان جدید و افراد تازه کار مناسب نیست؛ چون آن‌ها در ابتدای کار به راهنمایی و حمایت عملی نیاز دارند.

رهبری تفویضی باعث تشکیل گروه‌هایی می‌شود که به خوبی هدایت نمی‌شوند، دائما یکدیگر را به خاطر اشتباهات سرزنش می کنند و از پذیرش مسئولیت شخصی خودداری می‌کنند؛ در نتیجه، کار به خوبی پیشرفت نمی‌کند و گروه به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.

مثال

یک مدیر برای کارمندان خود توضیح می‌دهد که تا زمانی که بتوانند به درستی کار کنند و به تحقق اهداف گروه کمک کنند، می‌توانند برنامه کاری خودشان را تنظیم کنند؛ همچنین این اجازه را دارند که در مورد پروژه‌های خارج از سازمان تصمیم گیری کرده و در آن‌ها شرکت کنند.

تفویض اختیار به کارمندان

سبک رهبری مشارکتی

سبک رهبری مشارکتی یا دموکراتیک ترکیبی از رهبری اقتدارگرایانه و تفویضی است و معمولا موثرترین سبک رهبری به شمار می‌رود. رهبران مشارکتی هم اعضای گروه را راهنمایی می‌کنند و هم به آن‌ها اجازه می‌دهند که نظر خود را بیان کنند. در حقیقت، اعضای گروه را تشویق به مشارکت می‌کنند، اما در فرآیند تصمیم گیری حرف آخر را می‌زنند.

در سبک دموکراتیک، همه کارمندان به یک اندازه در یک پروژه نقش دارند؛ در نتیجه، احساس می‌کنند صدای آن‌ها شنیده می‌شود و مشارکت آن‌ها مهم است و به همین دلیل انگیزه و خلاقیت بیشتری از خود نشان می‌دهند. غالبا سبک رهبری دموکراتیک به افزایش مشارکت و رضایت کارکنان منجر می‌شود.

با توجه به اینکه این نوع رهبری باعث بحث و مشارکت می‌شود، برای سازمان‌هایی که روی خلاقیت و نوآوری متمرکز هستند، مانند شرکت‌های فعال در زمینه فناوری، گزینه مناسبی محسوب می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهد که کودکان در گروه مشارکتی نسبت به اعضای گروه اقتدارگرا بازدهی کمتری دارند، اما مشارکت آن‌ها از کیفیت بالاتری برخوردار است.

در صورت داشتن ویژگی‌های زیر شما یک رهبر مشارکتی محسوب می‌شوید:

  • برای بحث‌های گروهی ارزش قائل هستید.
  • هنگام تصمیم گیری تمام اطلاعات را در اختیار تیم قرار می‌دهید.
  • کارکنان را تشویق می‌کنید که ایده‌های خود را به اشتراک بگذارند.
  • منطقی هستید.
  • انعطاف‌پذیر هستید.

مزایا

در سبک مشارکتی کارمندان در مرکز توجه قرار دارند و این سبک برای حفظ ارتباط با دیگران یک رویکرد موثر محسوب می‌شود. افرادی که زیر نظر چنین رهبرانی کار می‌کنند احساس قدرت، ارزشمندی و اتحاد می‌کنند، به خوبی با شرایط کنار می‌آیند، از یکدیگر حمایت می‌کنند و هنگام تصمیم گیری با سایر اعضای گروه مشورت می‌کنند.

علاوه بر این، در این سبک کارکنان به نظارت کمتری نیاز دارند؛ چون معمولا بخشی از فرآیند تصمیم گیری هستند و می‌دانند که چه کاری را باید انجام دهند.

مزایای سبک مشارکتی

چالش‌ها

این سبک رهبری ممکن است ناکارآمد و پرهزینه باشد؛ چون سازماندهی بحث‌های گروهی بزرگ، کسب ایده‌ها و بازخوردها، بحث در مورد نتایج احتمالی و انتقال تصمیم‌ها به زمان طولانی نیاز دارد. همچنین می‌تواند به اعضای تیم که دوست ندارند ایده‌های خود را به اشتراک بگذارند، از نظر اجتماعی فشار وارد کند.

نکته منفی دیگر این است که این رویکرد ممکن است به اختلاف نظر منجر شود. اگر کارمندان با مدیر موافق نباشند و برعکس، احتمال دارد درگیری ایجاد شود.

مثال

مدیر یک فروشگاه گروهی از افراد باهوش را که به آن‌ها اعتماد دارد، استخدام کرده است. این مدیر هنگام تصمیم گیری در مورد طراحی فروشگاه ایده‌های کارکنان خود را اجرا می‌کند و فقط به عنوان ناظر روی عملکرد آن‌ها نظارت دارد، به سوالات آن‌ها پاسخ می‌دهد و امکانات لازم را برایشان فراهم می‌کند.

سبک رهبری تعاملی

سبک رهبری تعاملی رابطه بین رهبر و پیرو را به شکل یک معامله می‌بیند. وقتی فرد یک نقشی را به عنوان عضو گروه می‌پذیرد، در حقیقت پذیرفته است که از رهبر اطاعت کند. در بیشتر موقعیت‌ها، این سبک رهبری شامل رابطه کارفرما-کارمند است که در آن کارمند به ازای دریافت دستمزد وظایف مشخص شده را انجام می‌دهد.

سبک رهبری تعاملی برای سازمان‌ها یا تیم‌هایی مفید است که وظیفه رسیدن به اهداف مشخصی را دارند، به عنوان مثال باید در یک ماه به درآمد معینی برسند.

شما ممکن است یک رهبر تعاملی باشید، اگر:

  • برای ساختار یکپارچه و گروهی ارزش قائل باشید.
  • مدیریت ذره‌بینی داشته باشید.
  • واقع‌بین و عملگرا باشید.

مزایا

یکی از مزیت‌های اصلی سبک رهبری تعاملی این است که نقش‌ها را به روشنی مشخص می‌کند. به طوری‌که همه افراد می‌دانند که چه کاری را باید انجام دهند و در ازای آن چه چیزی دریافت خواهند کرد.

سبک رهبری تعاملی

این سبک به رهبران اجازه می‌دهد که در صورت نیاز نظارت بیشتری روی گروه خود داشته باشند. علاوه بر این، ممکن است اعضای گروه برای دریافت پاداش انگیزه بیشتری داشته باشند و عملکرد بهتری از خود نشان دهند.

رهبران تعاملی، دستیابی به اهداف را از طریق اهداف کوتاه‌مدت و ساختار کاملا مشخص تسهیل می‌کنند.

چالش‌ها

یکی از بزرگترین معایب سبک تعاملی این است که شرایط مناسب برای خلاقیت و تفکر خارج از چارچوب را از بین می‌برد و برای کارکنانی که با پاداش‌های مالی انگیزه پیدا نمی‌کنند، مناسب نیست. همچنین تمرکز بیش از حد روی اهداف کوتاه‌مدت و نداشتن اهداف بلندمدت می‌تواند یک شرکت را با مشکل روبرو کند.

مثال

مدیر یک شعبه بانک هر دو هفته یکبار با همه اعضای تیم خود ملاقات می‌کند تا درباره راه‌های رسیدن به اهداف ماهانه شرکت با آن‌ها صحبت کند و به 10 نفر اول که عملکرد بهتری داشته‌اند، به عنوان پاداش مقداری پول بدهد.

سبک رهبری تحول آفرین

غالبا از رهبری تحول آفرین به عنوان موثرترین نوع رهبری یاد می‌شود. این سبک اولین بار در اواخر دهه 1970 میلادی توصیف شد و بعدها توسط محققی به نام برنارد ام. باس (Bernard M. Bass) توسعه پیدا کرد.

مدیر تحول آفرین

معمولا این نوع رهبران باهوش، پرانرژی و پرشور هستند. آن‌ها نه تنها خود را متعهد می‌دانند که برای رسیدن به اهداف به گروه کمک کنند، بلکه این امکان را برای سایر اعضا فراهم می‌کنند که پتانسیل‌های خود را تحقق بخشند.

رهبران تحول آفرین توانایی ایجاد انگیزه و الهام بخشیدن به پیروان خود را دارند و می‌توانند تغییرات مثبتی را در گروه به وجود آورند.

تحقیقات نشان می‌دهد که این سبک رهبری نسبت به سایر سبک‌ها به عملکرد بالاتر و بهبود رضایت گروهی منجر می‌شود. همچنین در یک مطالعه مشاهده شد که رهبری تحول آفرین باعث بهبود رفاه و آسایش اعضای گروه می‌شود.

با توجه به اینکه رهبران تحول آفرین بیشتر وقت خود را صرف اهداف کلی می‌کنند، برای تیم‌هایی مناسب هستند که می‌توانند بسیاری از وظایف محول شده را بدون نظارت مداوم انجام دهند.

اگر شما دارای خصوصیات زیر هستید، احتمالا یک رهبر تحول آفرین محسوب می‌شوید:

  • بین شما و تیم‌تان احترام متقابل وجود دارد.
  • اعضای گروه را تشویق می‌کنید.
  • دیگران را برای رسیدن به اهداف‌شان ترغیب می‌کنید.
  • خلاق هستید.
  • درک خوبی از نیازهای سازمانی دارید.

مزایا

رهبری تحول آفرین برای ارتباط شخصی با تیم‌ خود ارزش قائل است که این موضوع می‌تواند باعث دلگرمی کارکنان شود. همچنین به جای اینکه کاملا هدف‌گرا باشد، به اصول اخلاقی اهمیت می‌دهد.

چالش‌ها

با توجه به اینکه رهبران تحول آفرین به افراد نگاه می‌کنند، احتمال دارد پیروزی تیم یا شرکت مورد توجه قرار نگیرد. همچنین این رهبران ممکن است جزئیات را نادیده بگیرند.

مثال

شخصی برای مدیریت بخش بازاریابی استخدام شده است. مدیر عامل از او می‌خواهد که اهداف جدیدی تعیین کند و تیم بازاریابی را برای رسیدن به آن اهداف سازماندهی کند.

این فرد چند ماه ابتدایی را صرف آشنایی با شرکت و کارمندان بخش بازاریابی می‌کند تا درک عمیقی از روندهای فعلی و نقاط قوت سازمان به دست آورد. پس از سه ماه، اهداف شفافی را برای هر یک از تیم‌ها مشخص می‌کند و از همه افراد می‌خواهد که مطابق با آن‌ها برای خود اهداف فردی تعیین کنند.

6 مرحله تفکر انتقادی کدامند؟

چگونه سبک رهبری مناسب را انتخاب کنیم؟

سبک‌هایی که در این مقاله درباره آن‌ها صحبت کردیم توسط بسیاری از رهبران در سراسر جهان استفاده می‌شوند. اکنون سوالی که مطرح می‌شود این است که کدامیک از سبک‌های رهبری بهتر عمل می‌کنند و چگونه باید از آن‌ها استفاده کرد.

وقتی می‌خواهید سبک رهبری خود را انتخاب کنید، باید به این موضوع توجه داشته باشید که کدام سبک برای شما مناسب‌تر است. بعضی از مهمترین سوالاتی که باید برای تعیین بهترین سبک از خودتان بپرسید، عبارتند از:

  • برای چه چیزی ارزش بیشتری قائل هستم، اهداف یا روابط؟
  • من به ساختار اعتقاد دارم یا به آزادی انتخاب؟
  • ترجیح می‌دهم به تنهایی تصمیم بگیرم یا به صورت گروهی؟
  • روی اهداف کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنم یا بلندمدت؟
  • انگیزه از توانمندسازی ناشی می‌شود یا از راهنمایی کردن؟

این‌ها تنها چند نمونه از سوالاتی هستند که باید هنگام بررسی سبک‌های رهبری از خود بپرسید تا متوجه شوید که کدام سبک برای شما بهتر است.

پیدا کردن بهترین روش مدیریت

علاوه بر این، برای توسعه سبک رهبری خود از استراتژی‌های زیر کمک بگیرید:

  • آزمایش کنید. رویکردهای متنوع را در شرایط مختلف امتحان کرده و به نتیجه آن‌ها توجه کنید. در تغییر رویکرد خود انعطاف‌پذیر باشید.
  • به دنبال یک مربی باشید. صحبت کردن با کسی که در این زمینه باتجربه‌تر از شما است، می‌تواند در مورد نحوه توسعه سبک رهبری اطلاعات بیشتری در اختیارتان قرار دهد.
  • بازخورد بخواهید. اگرچه گاهی اوقات شنیدن بعضی نکات سخت است، اما بازخورد سازنده به شما کمک می‌کند که به یک رهبر موفق تبدیل شوید. از افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید بازخورد بخواهید تا به شما صادقانه پاسخ دهند.
  • به ویژگی‌های فردی خود توجه کنید. سبک رهبری انتخابی شما نباید با شخصیت یا اخلاق‌تان در تضاد باشد. سعی کنید سبکی را انتخاب کنید که با نقاط قوت شما همسو است.

بعضی از سبک‌های رهبری برای یک شغل یا موقعیت خاص مناسب هستند؛ به عنوان مثال، رهبران اقتدارگرا در زمینه‌های نظامی عملکرد خوبی دارند؛ اما بهترین کار این است که از ترکیبی از سبک‌های مختلف استفاده کنید.

با گذشت زمان، تمرین کردن و به کارگیری هوش هیجانی خود متوجه می‌شوید که در هر کاری باید از چه سبکی استفاده کنید. به یاد داشته باشید که اکثر رهبران برای دستیابی به اهداف مختلف از سبک‌های متنوع بهره می‌برند.

ممکن است در یک نقش با استفاده از نوع خاصی از رهبری به موفقیت برسید، اما یک موقعیت دیگر به مجموعه عادات متفاوتی نیاز داشته باشد تا از عملکرد مناسب تیم شما اطمینان حاصل شود. شما با درک انواع مختلف استایل‌های رهبری می‌توانید بهترین سبک را برای وضعیت فعلی خود پیدا کنید.

کلام پایانی

وقتی این سوال مطرح می‌شود که چگونه یک گروه را رهبری کنیم ابتدا باید به بررسی انواع روش ‌های رهبری بپردازیم. در حال حاضر، استایل‌های رهبری زیادی وجود دارند که شما با توجه به ویژگی‌های فردی خود و جایگاهی که در یک سازمان دارید باید یک یا ترکیبی از آن‌ها را انتخاب کنید.

آشنایی با انواع سبک‌های رهبری و مزایا و معایب آن‌ها‌ شما را در مسیر تبدیل شدن به یک رهبر موثر قرار می‌دهد. مهم نیست که هدایت یک تیم کوچک را بر عهده گرفته باشید یا یک تیم بزرگ را، در هر صورت سبک رهبری شما روی عملکرد تیم برای رسیدن به اهداف مشخص شده تاثیر می‌گذارد.

به یاد داشته باشید که مدیران خوب انعطاف‌پذیر هستند و می‌توانند سبک رهبری خود را متناسب با تیم‌ها و محیط‌های مختلف و حتی نیازهای فردی کارکنان تغییر دهند.

سوالات متداول

سبک رهبری چیست؟

به رفتارهای یک رهبر در هدایت، ایجاد انگیزه، راهنمایی و مدیریت گروهی از افراد، سبک رهبری گفته می‌شود.

کدام سبک رهبری کارآیی بیشتری دارد؟

هر کدام از استایل‌های رهبری نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند و شما باید با توجه به شرایط بهترین نوع آن را انتخاب کنید. بیشتر رهبران موفق همزمان از چند سبک مختلف استفاده می‌کنند.

چگونه رهبری کنیم که عملکرد شرکت بهبود پیدا کند؟

به کارمندان خود این فرصت را بدهید که ایده‌ها و نظرات خود را مطرح کنند، جلسه طوفان فکری برگزار کنید، با پاداش دادن به اعضای تیم خود انگیزه بدهید و اگر یکی از کارمندان مرتکب اشتباه شد، با او صحبت کرده و راهی پیدا کنید که بتواند دفعه بعد کارها را بهتر انجام دهد.

1 | (1)
منبع verywellmind indeed bizfluent
ممکن است شما دوست داشته باشید
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x