سبک رهبری مشارکتی چیست و چرا مهم است؟

سبک رهبری نشان می‌دهد که رهبر نسبت به نقش خود و سایر کارکنان چه نگرشی دارد. به عبارت دیگر، سبک رهبری جو حاکم بر سازمان و نحوه تعامل رهبر را با زیردستان خود تعیین می‌کند.

رهبران می‌توانند در موقعیت‌های مختلف از شیوه‌های متفاوتی برای رهبری و هدایت تیم استفاده کنند که یکی از آن‌ها سبک رهبری مشارکتی یا دموکراتیک است.

در رهبری مشارکتی، کارکنان اجازه اظهار نظر دارند و می‌توانند در فرآیند تصمیم‌گیری مشارکت کنند، اما تصمیم نهایی توسط رهبر تیم اتخاذ می‌شود. این سبک یکی از موثرترین شیوه‌های رهبری است؛ چون بهره‌وری سازمان و رضایت شغلی کارکنان را بهبود می‌بخشد.

در گذشته، سبک رهبری دموکراتیک چندان محبوب نبود و یک راه دشوار و بحث‌برانگیز برای هدایت نیروها به شمار می‌رفت؛ اما به تدریج، به‌ ویژه به دلیل بروز مشکلاتی در بین شرکت‌ها و پس از کاهش اعتماد مصرف‌کنندگان به آن‌ها، به یک گزینه محبوب برای رهبران تبدیل شد.

اگر می‌خواهید بدانید مهم‌ترین مولفه های رهبری مشارکتی چیست و این سبک رهبری چه مزایا و معایبی دارد، این مقاله از ایده آل مگ را تا انتها بخوانید.

سبک رهبری مشارکتی چیست؟

به نحوه استفاده رهبر از قدرت و نفوذ خود یا به روشی که از طریق آن سعی می‌کند به اهداف مورد نظر سازمان یا گروه برسد، سبک رهبری می‌گویند.

سبک‌های رهبری اقتدارگرا، تفویضی، مشارکتی، تعاملی، تحول آفرین و… نمونه‌هایی از روش‌های رهبری هستند که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. این سبک‌ها از نظر میزان مشارکت کارکنان و اختیاراتی که به آن‌ها داده می‌شود، با هم متفاوت هستند.

در بعضی از شیوه‌های رهبری کارکنان نقشی در فرآیند تصمیم‌گیری ندارند و فقط باید دستورات مدیر را اجرا کنند، در حالی که در بعضی از سبک‌ها به کارکنان اجازه مشارکت و تاثیرگذاری داده می‌شود.

در سبک رهبری مشارکتی، همه کارکنان می‌توانند در جلسات طوفان فکری شرکت کرده و آزادانه ایده‌ها و نظرات خود را بیان کنند. محققان با بررسی تاثیر رهبری مشارکتی دریافته‌اند که استفاده از این شیوه رهبری می‌تواند به بهره‌وری بالاتر و افزایش روحیه گروه منجر شود.

برخلاف سبک‌هایی که در آن‌ها فقط رهبر مسئولیت تصمیم‌گیری را بر عهده دارد، سبک‌ رهبری مشارکتی کارکنان را به مشارکت تشویق می‌کنند و این تضمین را به افراد می‌دهد که در تصمیم‌گیری‌ها دخالت داشته باشند یا حداقل از نحوه اتخاذ تصمیمات مهم مطلع شوند.

شخصی که برای اداره سازمان از این سبک رهبری پیروی می‌کند، ایده‌ها و بازخورد‌های کارمندان را برای تصمیم‌گیری بهتر جمع‌آوری می‌کند. معمولا رهبری مشارکتی شامل مراحل زیر می‌شود:

  • بحث گروهی در مورد یک موضوع یا تصمیم خاص و نظارت رهبر بر این فرآیند
  • به اشتراک‌ گذاشتن اطلاعات از سوی رهبر برای کمک به تصمیم‌گیری کارکنان
  • بیان ایده‌ها و نظرات از سوی اعضای گروه
  • پردازش ایده‌ها و اطلاعات
  • تصمیم‌گیری در مورد اطلاعات و ایده‌های مطرح شده
  • اجرای تصمیم توسط همه اعضای گروه

عناصر سبک رهبری مشارکتی

رهبری مشارکتی از 6 بعد مشارکت و 6 عنصر تشکیل شده است که آن را از سایر سبک‌های رهبری متمایز می‌کند. یک سیستم رهبری مشارکتی می‌تواند شامل چند مورد از ابعاد زیر باشد یا بر اساس یک سیستم واحد شکل گرفته باشد:

  1. مشارکت در تصمیم‎‌گیری‌های کاری: معمولا در بعد اول، تصمیم‌گیری در مورد اهداف سازمان بر عهده رهبر است و زیردستان فقط در تصمیم گیری‌های مربوط به کار مشارکت می‌کنند. مشارکت در تصمیم‌گیری‌های کاری می‌تواند شامل مشورت یا انتقال قدرت واقعی به زیردستان باشد.
  1. مشارکت مشورتی: مشارکت مشورتی عموما مستلزم مشارکت عمیق‌تر زیردستان در طیف وسیعی از عملیات سازمان است. در این بعد، قدرت تصمیم‌گیری نهایی در دست رهبر باقی می‌ماند، اما زیردستان می‌توانند قبل از تصمیم‌گیری نظرات خود را مطرح کنند.
  2. مشارکت کوتاه‌مدت: سازمان‌ها می‌توانند استراتژی‌های مشارکت کوتاه‌مدت را اجرا کنند. در این بعد، زیردستان فقط به طور موقت در فرآیند تصمیم‌گیری شرکت می‌کنند. اگرچه بازه زمانی مشارکت محدود است، اما غالبا می‌تواند تاثیر بیشتری روی نتایج واقعی بگذارد.
  3. مشارکت غیررسمی: در مشارکت غیررسمی، هیچ کانال عملیاتی برای مشارکت کارکنان در تصمیم‌گیری وجود ندارد، اما در بعضی موقعیت‌های خاص زیردستان می‌توانند در تصمیم‌گیری مشارکت داشته باشند. چارچوب مشارکت غیررسمی هیچ قانون یا رویه مشخصی ندارد، اما همه چیز در جریان کار مشخص می‌شود.
  4. مالکیت کارکنان: در این بعد، زیردستان می‌توانند در بعضی از تصمیم گیری‌ها شرکت کنند، اما این کار به نقش آن‌ها در سازمان بستگی دارد. کارمندانی که در موقعیت‌های شغلی پایین‌تر قرار دارند، در مقایسه با همکارانی که از جایگاه بالاتر برخوردارند، گزینه‌های کمتری برای مشارکت دارند.
  5. مشارکت نمایندگان: در این مدل، یک چارچوب مشارکتی سه سطحی را می‌بینید که شامل رهبر، نمایندگان و کارمندان می‌شود. نمایندگان قدرت مشورتی دارند و با تاثیری که می‌توانند روی تصمیم‌گیری‌ها داشته باشند، خواسته‌های کارکنان را نمایندگی می‌کنند. در حقیقت، نمایندگان یک واسطه بین رهبر و زیردستان هستند.

تفاوت سبک رهبری مشارکتی و رهبری سنتی

رهبری سنتی متمرکز و سلسله مراتبی است، اما رهبری مشارکتی بین گروهی از افراد توزیع می‌شود یا به اشتراک گذاشته می‌شود. در حقیقت، رهبری مشارکتی یک فرآیند تعاملی و پویا بین مجموعه‌ای از افراد است که می‌تواند به بهبود توانمندی گروه منجر شود.

به طور کلی، رهبر سنتی فردی است که در راس قدرت قرار دارد و از این قدرت برای اداره سازمان استفاده می‌کند. رهبر سنتی کارکنان را راهنمایی و هدایت می‌کند و به آن‌ها می‌گوید که چه کاری انجام دهند؛ همچنین برنامه‌های استراتژیک را تنظیم می‌کند.

معمولا رهبر سنتی به کارمندان خود اهمیت چندانی نمی‌دهد و تنها هدف اصلی او رسیدن به اهداف شرکت است. به عبارت دیگر، تمرکز اصلی یک رهبر سنتی بهبود موقعیت تجاری شرکت یا سازمان است، نه کارمندانی که برای انجام این کار تلاش می‌کنند.

این سبک رهبری مشارکت کارکنان و در نتیجه بهره‌وری سازمان را کاهش می‌دهد و افراد مستقل و مدبر را دلسرد می‌کند. در عوض، کارمندانی پرورش می‌دهد که انگیزه ندارند و از مسئولیت دوری می‌کنند. چنین سازمان‌هایی در جذب و حفظ استعدادها و سازگاری با نیازهای متغیر بازار مشکل دارند.

مزایای رهبری مشارکتی

مزایای این سبک رهبری را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: مزایای ملموس و مزایای ناملموس. مزایای ملموس باعث می‌شود یک سازمان شاهد بهبودهایی در بهره‌وری، هزینه‌ها، نرخ خروج از خدمت کارکنان و میزان غیبت باشد، اما مزایای ناملموس به بهبود انگیزه کارکنان، رضایت شغلی و افزایش روحیه کاری منجر می‌شود.

سبک رهبری مشارکتی مزایای زیادی برای رهبر و اعضای تیم دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

بهبود فرآیند تصمیم‌گیری

با توجه به اینکه هیچ مدیری پاسخ همه سوالات را نمی‌داند، هنگام تصمیم‌گیری‌های مهم مشورت کردن با دیگران مفید و حتی گاهی اوقات حیاتی است. این امر به ویژه زمانی اهمیت زیادی پیدا می‌کند که تصمیمات شما مستقیما روی افراد سازمان تاثیر بگذارد.

یکی از مهم‌ترین مزایای سبک رهبری مشارکتی افزایش تعداد نظراتی است که از آن‌ها برای تصمیم‌گیری استفاده می‌شود؛ یعنی نظرات و ایده‌های متفاوت شنیده ‌می‌شود و همین فراوانی ایده‌ها می‌تواند تصمیم‌گیری را بهبود بخشد؛ چون اقدامات بر اساس مجموعه گسترده‌تری از ارزش‌ها و دیدگاه‌ها انجام می‌شود و در نتیجه گروه می‌تواند به راه حل‌های خلاقانه‌تری برسد.

از سوی دیگر، گوش دادن به نظرات دیگران باعث می‌شود فشار از روی یک فرد خاص که معمولا رهبر است، برداشته شود. به جای اینکه یک نفر مجبور باشد همه چیز را در مورد یک پروژه خاص بداند، مسئولیت‌ها بین اعضای تیم تقسیم می‌‌‌شوند و به همین دلیل می‌توان بیشترین بهره را از توانایی‌ها و دانش افراد برد.

وقتی نیاز به حل مشکلات دارید، نظرات کارمندان شما می‌تواند ارزشمند باشد. اگر به کارمندان خود اجازه ‌دهید در تصمیم‌گیری به شما کمک کنند، کیفیت تصمیمات سازمان بهبود می‌یابد.

بهبود روحیه کاری

در سبک رهبری مشارکتی به دلیل ماهیت مشارکتی تصمیم‌گیری‌ها، روحیه کاری  بهبود می‌یابد. در این سبک رهبری، حتی زمانی که تصمیم‌گیری نهایی به عهده رهبر است، زیردستان احساس می‌کنند که ارزشمند هستند، به نظرات آن‌ها بها داده می‌شود و می‌توانند در جهت‌گیری تیم یا سازمان تاثیر داشته باشند.

رهبری مشارکتی یک پیوند قوی بین رهبر و زیردستان ایجاد می‌کند و این اجازه را به همه افراد سازمان می‌دهد که هر کدام از آن‌ها به میزان متفاوتی در تصمیم‌گیری‌ها دخالت داشته باشند؛ در نتیجه، همه اعضای تیم حس می‌کنند در آینده سازمان نقش دارند.

پذیرش تصمیمات از سوی اعضا

زمانی که زیردستان بتوانند در مورد سیاست‌ها، پروژه‌ها یا فرآیندها نظر خود را اعلام کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که آن‌ها بپذیرند، حتی اگر کاملا با آن‌ها موافق نباشند. به عبارت دیگر، زیردستان تصمیمات گرفته شده را درک می‌کنند، چون پس از مشورت و بحث اتخاذ شده‌اند.

پذیرش تصمیمات توسط اعضای گروه مقاومت در برابر سیاست‌های جدید شرکت را کاهش می‌دهد و روند اجرای ایده‌های تازه را سرعت می‌بخشد. حتی در سیستم‌هایی که رهبر تصمیم نهایی را می‌گیرد، زیردستان این فرصت را دارند که در مورد آن تصمیم سوال کرده و دلیل اتخاذ را بپرسند.

با توجه به اینکه در سبک رهبری مشارکتی قبل از تصمیم‎گیری مشورت می‌شود، زیردستان برای اینکه خود را با تغییرات احتمالی تطبیق دهند، زمان بیشتری دارند.

چون خط‌ مشی‌ها و رویه‌های جدید فقط اعلام و اجرا نمی‌شوند و به همین دلیل کارمندان می‌توانند به آرامی ذهنیت خود را برای اجرای روش جدید انجام کارها تغییر ‌دهند و با آن سازگاری پیدا کنند. حذف تصمیم‌گیری‌ها و تغییرات سریع می‌تواند آرامش و ثبات بیشتری را برای کارکنان فراهم کند.

افزایش وحدت و هماهنگی

معمولا در محیط‌های اداری کارکنان با یکدیگر رقابت می‌کنند. اگرچه این امر می‌تواند بهره‌وری را افزایش دهد، اما رقابت بیش از حد ممکن است به برور رفتارهای مخرب منجر شود.

وقتی کارکنان در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت می‌کنند، غالبا فضای کار به محیطی آکنده  از همکاری تبدیل می‌شود. اعضای تیم به جای اینکه همتایان خود را به عنوان رقیب ببینند، به چشم همکارانی به آن‌ها نگاه می‌کنند که همگی اهداف مشترکی دارند.

افزایش استفلال اعضا

اگر اعضای گروه در تصمیم‌گیری‌ها حضور فعال داشته باشند، در هنگام اجرای آن تصمیم به نظارت مدیریتی کمتری نیاز دارند؛ چون بخشی از فرآیند تصمیم‌گیری بوده‌اند و دقیقا می‌دانند که باید چه کاری را به چه شکلی انجام دهند.

افزایش انگیزه و رضایت شغلی

در سازمان‌هایی که از نظرات سایر اعضا استفاده می‌شود، کارمندان متوجه می‌شوند که نه تنها ایده‌ و بازخورد آن‌ها مهم است، بلکه به مرحله اجرا هم می‌رسد.

مشارکت دادن کارکنان در فرآیند تصمیم‌گیری این پیام را به آن‌ها می‌دهد که همگی مهم و ارزشمند هستند؛ در نتیجه، انگیزه کارکنان برای اجرای تصمیمات بیشتر می‌شود.

بعضی از سازمان‌ها به کارکنانی که ایده‌های آن‌ها به افزایش درآمد یا کاهش هزینه‌های سازمان کمک کند، پاداش می‌دهند.

تا زمانی که کارمندان باانگیزه نباشند، افزایش بهره‌وری و رضایت شغلی اتفاق نمی‌افتد. در بیشتر سازمان‌هایی که از سبک رهبری مشارکتی استفاده می‌کنند، اکثر کارکنان از شغل خود راضی هستند.

چون می‌بینند پیشنهاد آن‌ها در حال اجرا یا عملی شدن است. این موضوع به افراد نشان می‌دهد که فقط یک کارمند نیستند، بلکه جزء لاینفک سازمان محسوب می‌شوند و روی تصمیمات اتخاذ شده تاثیر دارند.

حفظ کارکنان سازمان

وقتی کارکنان در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشند و این احساس در آن‌ها ایجاد شود که در تعیین مسیر سازمان نقش دارند و مجبور نیستند با تغییرات ناگهانی روبرو شوند، نسبت به سازمان احساس وفاداری بیشتری می‌کنند و به احتمال زیاد تمایل بیشتری دارند که در سازمان بمانند. حفظ کارکنان به کاهش هزینه‌های سازمان منجر می‌شود.

اصول رهبری مشارکتی

شخصی که سبک رهبری مشارکتی را انتخاب می‌کند، به دلیل دخالت دادن دیگران در فرآیند تصمیم‌گیری، به یک سری شرایط و الزامات نیاز دارد که عبارتند از:

خوب گوش کنید

صرف زمان برای گوش دادن به سایر افراد و توجه به صحبت‌های آن‌ها، یکی از مهم‌ترین عواملی است که روی کیفیت رهبری تاثیر دارد، اما اغلب فراموش می‌شود.

خوب گوش دادن به این معنی است که شما برای پرسیدن نظر دیگران و پاسخ به آن‌ها وقت بگذارید. با این کار این فرصت را در اختیار سایر اعضای تیم قرار می‌دهید که افکار و نگرانی‌هایشان را مطرح کنند و پتانسیل رهبری خود را توسعه دهند.

اطلاعات را به اشتراک بگذارید

به عنوان یک رهبر ممکن است وسوسه شوید که اطلاعات را نزد خود نگه دارید تا قدرت‌تان حفظ شود؛ اما برای اینکه کارکنان بتوانند تصویر بزرگ‌تر را ببینند و ایده‌های بهتری به شما بدهند، باید اطلاعات لازم را در اختیار آن‌ها قرار دهید.

این کار اعتماد و مسئولیت‌پذیری کارکنان را بالا می‌برد و باعث می‌شود برای رهبری شما و هدفی که برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند، احترام بیشتری قائل باشند.

همه اعضا باید از هدف سازمان مطلع باشند

اگر می‌خواهید سبک رهبری دموکراتیک داشته باشید، باید مطمئن شوید که همه اعضا هدف سازمان را می‌دانند و درک می‌کنند؛ یعنی می‌دانند چه کاری انجام می‌دهند و چرا باید برای رسیدن به یک هدف خاص تلاش کنند.

آگاهی از این موضوع به کارکنان شما کمک می‌کند که آنچه را که از آن‌ها خواسته شده، درک کنند و در مسیر رسیدن به هدف باقی بمانند.

به دیگران مسئولیتی متناسب با مهارت‌هایشان بدهید

پس از به اشتراک‌گذاری اطلاعات، گام بعدی تفویض مسئولیت‌ها و وظایف است. وقتی به عنوان یک رهبر مسئولیت‌ها را بین دیگران تقسیم می‌کنید،  این پیام را به آن‌ها می‌دهید که «من می‌دانم می‌توانید این کار را انجام دهید.»

تطبیق این مسئولیت‌ها با علایق و مهارت‌های فردی بسیار مهم است. به عنوان مثال، از کسی که می‌تواند به همه کارها به سرعت رسیدگی کند و تمایل دارد مسئولیت بیشتری را بر عهده بگیرد، نباید بخواهید یک کار تکراری انجام دهد. به عنوان یک رهبر، باید مهارت‌ها و علایق دیگران را ارزیابی کرده و با توجه به آن‌ مسئولیت‌ها را محول کنید.

مهارت نرم چیست؟ اهمیت مهارت نرم برای موفقیت

خود را در دسترس قرار دهید

اگر کارکنان به راحتی به شما دسترسی نداشته باشند، سبک رهبری مشارکتی موثر نخواهد بود. سعی کنید از طریق برگزاری منظم جلسات، تماس تلفنی یا ارسال ایمیل همیشه در دسترس کارکنان خود باشید. حتی اگر سرتان شلوغ است باید در اولین فرصت، زمانی را برای شنیدن مشکلات کارکنان تعیین کنید.

رابطه بین اعضا را بهبود بخشید

اعضای سازمان باید برای رابطه مثبت ارزش قائل باشند و به یکدیگر احترام بگذارند. اگر اعضا با هم ارتباط خوبی نداشته باشند، انسجام گروه از بین می‌رود و توانایی آن برای انجام کارهای مهم کم می‌شود.

مهارت‌های رهبری سایر اعضا را تقویت کنید

افزایش مهارت‌های سایر اعضای تیم از شما یک رهبر استثنائی می‌سازد. وقتی به بهبود توانایی‌های دیگران کمک می‌کنید، کارها را بهتر انجام می‌دهند و در نتیجه هم شما و هم سازمان سود می‌برید.

مشکلات احتمالی سبک رهبری مشارکتی

علیرغم مزایایی که برای رهبری مشارکتی بیان شد، این سبک رهبری معایبی هم دارد که عبارتند از:

زمان‌بر بودن

اجرا و پیاده‌سازی سبک رهبری دموکراتیک ممکن است زمان زیادی طول بکشد. سازماندهی یک گروه بزرگ، به دست آوردن ایده‌ها و بازخوردها، بحث در مورد اقدامات احتمالی و سپس اعلام تصمیم می‌تواند یک فرآیند طولانی باشد.

در این سبک همه این شانس را دارند که نظر خود را بیان کنند یا ایده‌های خود را ارائه دهند. هر نظر و ایده باید به طور کامل مورد بحث و بررسی قرار بگیرد تا بتوان آن را قبول یا رد کرد.

وقتی لازم است به سرعت به یک مسئله خاص رسیدگی شود یا درباره یک موضوع خاص تصمیم‌گیری شود، این سبک رهبری برای رسیدن به نتیجه خیلی طول می‌کشد و احتمالا کارساز نخواهد بود.

گاهی اوقات در سازمان‌ها بهتر است فقط کارهای لازم را انجام دهید. صرف زمان برای رسیدن به تصمیم نهایی می‌تواند به معنای کاهش بهره‌وری باشد و به زیان مالی منجر شود؛ علاوه بر این، در بعضی موارد مثل معامله کردن با اشخاص ثالث ممکن است معامله را از دست بدهید، چون سازمان برای دستیابی به شرایط مورد نظر خود زمان زیادی را صرف کرده است.

به تعویق افتادن تصمیم‌گیری

کسانی که از سبک رهبری مشارکتی استفاده می‌کنند، ممکن است در دام خطرناکی بیفتند؛ یعنی تصمیم‌گیری  را به تیم خود موکول کنند. در حالی که همیشه زمان برای این انجام کار وجود ندارد. گاهی اوقات، رهبر باید به سرعت و در لحظه برای کل تیم تصمیم بگیرد.

رهبرانی که بیش از حد به این سبک متکی هستند، ممکن است تصمیم‌گیری را به تعویق بیندازند یا وقت را بیهوده هدر دهند؛ چون منتظرند شخص دیگری ایده‌ خوب را برای آن‌ها مشخص کند.

بروز اختلاف در درون گروه

اگر رسیدن به اجماع برای تصمیم‌گیری‌ها الزامی باشد، ممکن است مشکلات مربوط به کسب موافقت همه اعضا هزینه‌ها را بالا ببرد و حتی به بروز اختلاف در بین اعضای گروه منجر شود. غالبا دستیابی به تصمیمی که همه با آن موفق باشند، کار آسانی نیست، به خصوص اگر نیروی کار تنوع زیادی داشته باشد.

اگر کارمندان احساس کنند کسی به نظرات آن‌ها گوش نمی‌دهد، به آن‌ها احترام نمی‌گذارد یا عمدا با نظر آن‌ها مخالفت می‌کند، ممکن است موضوع را شخصی بدانند و از تعامل با دیگران خودداری کنند.

همچنین اگر دائما فقط ایده‌های یکی از افراد گروه اجرا شود، سایر اعضا احساس می‌کنند که نظرات آن‌ها ارزشی ندارد و به همین دلیل از مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها خودداری می‌کنند.

هر فردی می‌تواند انگیزه‌ها و اهداف مختلفی داشته باشد که با اهداف دیگران در تضاد یا تعارض باشد. این موضوع کنترل گفتگوها و جلوگیری از شخصی شدن نظرات مختلف افراد را برای رهبر دشوار می‌کند.

اگرچه تضاد لزوما منفی نیست، اما رهبران مشارکتی باید برای مدیریت اختلافات آماده باشند. تاکید بر مهارت‌های ارتباطی فقط به رهبر مربوط نمی‌شود، بلکه زیردستان هم باید شیوه‌ها و درک و فهم خود را توسعه دهند تا گفتگوهای پربار بین اعضای تیم شکل بگیرد.

تحت تاثیر قرار گرفتن کیفیت تصمیمات

گاهی اوقات، تصمیم‌گیری مشترک می‌تواند روی کیفیت تصمیمات اتخاذ شده تاثیر بگذارد. وقتی تصمیم‌گیری به صورت گروهی انجام می‌شود، افرادی که دانش و درک آن‌ها از موضوع مورد نظر با هم متفاوت است، روی نتیجه تاثیر می‌گذارند؛ بنابراین، ممکن است بر اساس اطلاعات نادرست یا ناکافی تصمیم‌گیری شود.

درست است که وجود ایده‌های مختلف می‌تواند به تقویت خلاقیت کمک کند، اما وقتی صحبت از تصمیمات مهم می‌شود، هر چقدر افراد بیشتری نظرات خود را بیان کنند، دقت اطلاعات کمتر می‌شود.

تفاوت در میزان دانش همیشه تقصیر زیردستان نیست. گاهی اوقات، ممکن است لازم باشد به منظور حفظ امنیت سازمان اطلاعات خاصی از زیردستان پنهان شود؛ بنابراین، زیردستان مجبور هستند بدون آگاهی از همه اطلاعات ایده‌های خود را مطرح کنند.

در نتیجه، ممکن است ایده‌های مطرح شده از سوی آن‌ها با توصیه‌هایی که می‌توانستند در صورت آگاهی از همه جزئیات ارائه دهند، متفاوت باشد.

افشای اطلاعات

اگر مشکل فوق را با دسترسی بیشتر زیردستان به اطلاعات طبقه‌بندی شده حل کنید، ممکن است مشکل دیگری ایجاد شود. هر چقدر اطلاعات حساس را در اختیار افراد بیشتری بگذارید، احتمال نشت آن‌ها بیشتر می‌شود.

ممکن است زیردستان شما عمدا این اطلاعات را فاش نکنند، اما این احتمال وجود دارد که به طور تصادفی چیزی را لو بدهند یا یکی از اسناد شرکت را در فضای عمومی به اشتراک بگذارند.

اگر اطلاعات محرمانه سازمان منتشر شود، رقبای شما  از آن استفاده می‌کنند و به همین دلیل ممکن است سازمان با زیان مالی مواجه شود یا حتی اعتبار خود را از دست بدهد.

مناسب نبودن برای همه افراد

ممکن است بعضی از اعضای تیم سبک رهبری مشارکتی را مناسب ندانند و سایر شیوه‌های رهبری ترجیح دهند. شخصیت بعضی از مردم به گونه‌ای است که تمایل دارند از مسئولیت ناشی از تصمیم‌گیری اجتناب کنند. گروهی از افراد هم ممکن است از به اشتراک گذاشتن ایده‌های خود خجالت بکشند.

از سوی دیگر، ممکن است اعضای گروه در سطوح پایین‌تر برای تطبیق پیدا کردن با خواسته‌های اکثریت تیم یا مافوق خود تحت فشار اجتماعی قرار بگیرند. این مسئله نشان می‌دهد که رسیدن به یک تصمیم واقعا دموکراتیک می‌تواند سخت باشد.

کلام پایانی

در رهبری مشارکتی، شما کارکنان‌تان را در فرآیند تصمیم‌گیری مشارکت می‌دهید، در حالی که قدرت تصمیم‌گیری نهایی را برای خود حفظ می‌کنید. این سبک در جلب مشارکت سایر کارمندان موثر است، اما در شرایط خاص ممکن است معایبی داشته باشد.

به نظر می‌رسد که مزایای رهبری مشارکتی از معایب آن بیشتر است؛ با این حال، سازمان با هم متفاوت هستند و ممکن است امکان پیاده‌سازی این روش در همه آن‌ها وجود نداشته نباشد.

سبک رهبری مشارکتی برای شرکت‌هایی که فرهنگ سازمانی قوی دارند و مشاغلی که نیازمند ایده‌های خلاقانه هستند، مناسب‌تر است؛ علاوه بر این، بهتر است زمانی از این شیوه رهبری استفاده کنید که به تصمیم‌گیری‌های سریع نیاز ندارید و ارائه راه حل‌های متعدد می‌تواند نتایج خوبی را به همراه داشته باشد.

سوالات متداول

منظور از سبک رهبری مشارکتی چیست؟

رهبری مشارکتی یا دموکراتیک، سبکی از رهبری است که در آن همه اعضای تیم می‌توانند در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشند.

رهبر مشارکتی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

رهبر مشارکتی باید خوش برخورد، آرام و پرانرژی باشد، به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند، توانایی همدلی کردن را داشته باشد و بتواند به عقاید و احساسات افراد مختلف توجه کند.

مزایای رهبری مشارکتی چیست؟

باعث بهبود فرآیند تصمیم‌گیری می‌شود، همکاری بین کارکنان را افزایش می‌دهد، رضایت شغلی را بالا می‌برد و به حفظ کارکنان در سازمان کمک می‌کند.

5 | (1)
منبع indeed cleverism
ممکن است شما دوست داشته باشید
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x