افراد زیادی برای درک تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی تلاش میکنند. این امر تا حدودی به این دلیل است که همپوشانی زیادی بین این دو وجود دارد. همچنین به این دلیل است که بسیاری از روانشناسان در حوزههای مختلفی کار میکنند.
به این معنی که روانشناسی بالینی و مشاوره را به عنوان بخشی از کار خود انجام میدهند. علاوه بر این، اصطلاح “بالینی” اغلب به طور کلی استفاده میشود. به این معنا که یک روانشناس را توصیف میکند که فارغ از اینکه او چه آموزشهایی را طی کرده است، مجوز ارائه خدمات مستقیم را داشته باشد.
در این مقاله از مجله اینترنتی ایده آل مگ به بررسی تعریف روانشناسی بالینی و روانشناسی عمومی خواهیم پرداخت. همچنین در ادامه مهمترین تفاوتهای این دو مفهوم را بیان میکنیم؛ با ما همراه باشید.
فهرست مطالب
مهمترین تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی
روانشناسی عمومی (مشاوره) یکی دیگر از زیرمجموعههای جدید روانشناسی نیست. در واقع اصطلاح دیگری است که بطور کلی برای شناسایی رشته روانشناسی به کار میرود.
تفاوت روانشناسی عمومی و بالینی در این است که روانشناسی عمومی بررسی رفتارهای ذهنی و عملکردهای روانشناختی است. در حالی که روانشناسی بالینی نه تنها یک مطالعه علمی است، بلکه یک قدم جلوتر است؛ و به ارزیابی و سپس درمان بیماریهای روانی میپردازد.
به زبان ساده، کاربرد اصول و مفاهیم روانشناسی به عنوان روانشناسی بالینی شناخته میشود. هدف روانشناسان بالینی استفاده از روشهای علمی و اصول روانشناسی برای درمان کسانی است که از مشکل یا مشکلات روانی رنج میبرند.
روانشناسان بالینی تجربه و پیشینه انجام تستهای روانشناختی، تحقیق، مشاوره و درمان را دارند. هدف اکثر روانشناسان بالینی پیشنهاد یک دوره اصلاح عمل یا درمان برای بهبود بهزیستی روان بیماران است.
تاریخچه روانشناسیهای بالینی و عمومی
مهم است كه به تاریخچه دو تخصص نگاهی بیندازیم. زیرا این امر باعث پیشرفت راههای آموزش نیز میشود. هر دو نوع روانشناسی، بر رواندرمانی و مشاوره تمرکز دارند. بالینی از کلمه یونانی “kline” به معنی تختخواب گرفته شده است.
در واقع، از لحاظ تاریخی، روانشناسی بالینی در کنار تختخواب بیمار ارائه میشود. از طرف دیگر مشاوره از لغت لاتین “Consulere” گرفته شده است، به معنی مشاوره. این یک تفاوت بسیار گسترده و اولیه بین این دو زمینه است.
با این حال، این تفاوتها با گذشت زمان به طرز چشمگیری کاهش یافته است. به همین دلیل است که مشخص کردن تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی در این زمینه، دشوارتر میشود.
در واقع، با تکامل این دو تخصص، آنها اغلب با هم همپوشانی داشته و درهم تنیده شدهاند. حدود ۱۰۰ سال پیش، ابتدا علم روانشناسی به درستی در مورد مشکلات دنیای واقعی، از جمله بیماری روانی و مشکلات یادگیری به کار گرفته شد. این زمانی است که ما شروع به دیدن کلینیکهای روانشناختی، جایی که خدمات درمانی کلنگر ارائه شده است، کردیم.
در همین زمان بود که روانشناسان بالینی شروع به ارائه رواندرمانی کردند که فقط روانپزشکان قبل از آن قادر به ارائه آن بودند. تا به امروز، همپوشانی بین دو رشته فوقالعاده است. حال بیایید نگاهی بیندازیم به تفاوتهای اساسی بین این دو.
محیط کار روانشناس عمومی
بسیاری از زمینههای مختلف روانشناسی مانند تکاملی، غیرطبیعی، بالینی، اجتماعی، شناختی، آموزشی و غیره وجود دارد. بنابراین محیط کار به این بستگی دارد که زیر حوزه روانشناسی شما کدام باشد.
اما در بیشتر موارد شما مشغول بهبود زندگی بیماران از طریق مشاوره، آزمایش روانشناسی، تهیه برنامه، تهیه برنامههای تحقیقاتی کمّی و کیفی و غیره خواهید بود.
روانشناسان عمومی همچنین با هزاران کارمند که از استرس شغلی رنج میبرند، برخورد میکنند. در بعضی مواقع ممکن است برای ارائه مشاوره برای مقابله با استرس، به یک دفتر مراجعه کنید. بنابراین محیط کار به حوزه شما در روانشناسی عمومی بستگی دارد.
محیط کار روانشناس بالینی
اکنون برای یک روانشناس بالینی محیط کار تقریباً از پیش تعریف شده است. یک روانشناس بالینی اغلب در مراکز پزشکی، کلینیکها، بیمارستانها، شرکتهای چند ملیتی، مؤسسات دانشگاهی و مناطق مشابه کار میکند.
وظایف شغلی عمومی برای روانشناسان بالینی ممکن است شامل، درمان اختلالات روانشناختی؛ انجام آزمایشات دارویی؛ تهیه برنامههایی برای معالجه و جلوگیری از اختلالات اجتماعی و تشخیص بیماری باشد.
از آنجا که مراقبتهای بهداشتی به طور فزایندهای در حال افزایش است، ما تمایل به دیدن روانشناسان بالینی و مشاورهای داریم که در یک محل مشغول به کار هستند.
با این حال، تفاوتهای قابلتوجهی وجود دارد. یک روانشناس مشاوره اغلب در یک دانشگاه مشغول به کار است و خدمات مشاورهای ارائه میدهد. از طرف دیگر یک روانشناس بالینی بیشتر در بیمارستانها مشغول به کار است. این تفاوت گرایش بین دو رشته را برجسته میکند.
مسیر روانشناس بالینی یا عمومی شدن
برای اینکه خود را روانشناس عمومی بنامید، ابتدا باید از یک برنامه معتبر مدرک دانشگاهی دریافت کنید. با این وجود فقط با یک مدرک کارشناسی روانشناسی، شما فقط میتوانید شغلهایی در سطح ورود به این حوزه از قبیل دستیار، معاون پژوهشی یا دستیار عمومی روانشناسی داشته باشید، که این یک شروع است.
برای پیشرفت و بالا رفتن از نردبان، به تجربه و آموزش تکمیلی مانند مدرک کارشناسی کارشناسی ارشد یا دکتری نیاز دارد. داشتن مدرک فوق لیسانس ممکن است به شما امکان دهد تا یک رشته در زمینه روانشناسی عمومی را تحصیل کنید.
دکتری برای تکمیل مدرک کارشناسی ارشد به شما قدرت چانهزنی قابلتوجهی در بازار کار را برای مقامهای برتر در رشته شما اعطا میکند.
با مدرک کارشناسی در روانشناسی بالینی، میتوانید برای گذراندن دوره کارشناسی ارشد یا دکترای روانشناسی بالینی اقدام کنید. همچنین نیاز به صرف صدها ساعت در کلینیکها و کمک به روانشناسان ارشد برای به دست آوردن تجربه کافی خواهید داشت.
کدام یک را باید انتخاب کنید؟
تحصیل در روانشناس عمومی برای کسانی که مایل هستند احساس کاملی از تلاش داشته باشند و پایه و اساس محکمی را برای سالهای آینده ایجاد کنند بسیار عالی است. همچنین به عنوان یک پله برای تخصص در آینده به کار میآید.
کسانی که مایل به درگیر شدن در تحقیقات هستند نیز میتوانند حرفه روانشناس عمومی را انتخاب کنند. از طرف دیگر، اگر شما تمایل به همکاری با بیماران، همکاری با متخصصان پزشکی، و مسئولیت مستقیم سلامت روانی و رشد یک فرد را داردی، پس میتوانید روانشناس بالینی را انتخاب کنید.
جهتگیریهای تئوری روانشناسی بالینی و عمومی
در تحقیقات اخیر مشخص شده است که هر دو رشته در مورد نظریههایی که مورد مطالعه قرار میگیرند، با هم همپوشانی زیادی دارند.
با این حال، برخی از تفاوتها نیز برجسته شده است. در روانشناسی بالینی، افراد بیشتر روی ترغیبهای روانکاوی و مسائل رفتاری متمرکز میشوند. در حالی که روانشناسی مشاوره در جهت سنتهای اومانیستی و مشتری مداری است.
از نظر گرایش نظری، دانشجویان بالینی تحقیقات روانشناسی را ترجیح میدهند، در حالی که دانشجویان مشاوره نسبت به رفتارهای شناختی گرایش دارند.
هر دو در فعالیتهای تحقیق و نظارت شرکت میکنند. با این حال، یک روانشناس مشاوره عمدتاً با ارزیابی حرفهای و شغلی درگیر میشود، در حالی که یک روانشناس بالینی به دنبال آموزش ارزیابی و پیشبینی خواهد بود.
حوزههای تحقیقاتی روانشناسی بالینی و عمومی
در حوزههای تحقیقاتی دو رشته تفاوتهای چشمگیری وجود دارد. روانشناسان بالینی از شرایط روانی و روحی حمایت میکنند. در حالی که روانشناسان مشاوره ارزیابی حرفهای و روانشناسی متقابل فرهنگی را ترجیح میدهند.
در عین حال، لازم به ذکر است که وقتی اختلاف بین دو حوزه مورد بررسی قرار گرفت، همه به همان حوزههای تحقیقاتی دانشکده اشاره میکنند.
کلام پایانی
همانطور که مشاهده میکنید تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی برای مشخص کردن حقیقت بسیار پیچیده است. زیرا همپوشانی زیادی بین این دو وجود دارد. این مسئله حتی وقتی واضحتر میشود كه در نظر بگیریم كه هر ۵۰ ایالت آمریکا هر دو را “روانشناس مجاز” میدانند.
آنچه میبینیم این است که به نظر میرسد روانشناسان مشاوره بیشتر به رویکرد انسانگرایانه علاقه دارند و مستقیماً با مشکلات رفتاری برخورد میکنند که در جامعه وجود دارد. از طرف دیگر روانشناسان بالینی، بیماریهای روانی جدیتر را ترجیح میدهند. جایی که به طور کلی بستری شدن در بیمارستان لازم است.
ممکن است که شیوهها به تکامل خود ادامه دهند و در نهایت به یکی تبدیل شوند. اگرچه به همان اندازه ممکن است که خطوط دوباره روشنتر شوند. همانطور که نشان داده شده است، در طول تاریخ، این دو رشته قبل از حرکت دوباره در جهات مختلف، اغلب از مسیرهای مختلفی عبور کردهاند و این ممکن است دوباره اتفاق بیفتد.