راه های غلبه بر بلاتکلیفی چیست؟
اگر درگیر استفاده مداوم از عبارت «مطمئن نیستم» شدهاید، در حال تجربه شرایط عدم تصمیم گیری هستید. در واقع شما در یک وضعیت بلاتکلیفی قرار دارید و ناتوانی در تصمیمگیری، حتما استرس و اضطراب زیادی را به شما تحمیل میکند.
این مسئله میتواند از عوامل مختلفی مانند عدم اعتماد به نفس، سندرم فریبکاری یا حتی ناامیدی نشات گرفته باشد. در هر صورت باید برای رفع این وضعیت چارهای اندیشید.
در این مقاله از مجله اینترنتی ایده آل مگ قصد داریم به بررسی زوایای مختلف بلاتکلیفی و چند راهکار موثر برای غلبه بر این احساس ناخوشایند بپردازیم. لطفا تا پایان با ما همراه باشید.
بلاتکلیفی چیست؟ (تعریف)
بلاتکلیف بودن در یک تعریف جامع و کامل، وضعیتی است که ما را با ناتوانی در تصمیمگیری مواجه میکند. عدم توانایی در تصمیم گیری میتواند بر زندگی شخصی و حرفهای ما تأثیر منفی بگذارد.
اگر هنوز از عواقب این وضعیت آگاه نیستید، بد نیست بدانید که این مهم میتواند منجر به افسردگی حاد و خانه نشینی افراد شود.
پس مهم است که با در نظر گرفتن اقدامات پیشگیرانه، مطمئن شوید که وضعیت خود را تغییر داده و بلاتکلیف بودن را کنار میگذارید. غلبه بر چنین احساسی فرایندی مستمر برای بالا بردن آگاهی خود و شناسایی منبع مشکلات را لازم دارد.
بلاتکلیفی از منظر روانشناسی
آیا تا به حال برای شما چنین مشکلی پیش آمده که بین دو مسئله یا مورد خاص نتوانید یکی را انتخاب کنید؟ این نوع عدم توانایی در تصمیم گیری میتواند از کوچکترین موارد (مانند فیلم دیدن) شروع شده و تا مسائل بزرگتر ادامه داشته باشد.
با وجود اینکه بلاتکلیفی جنبه روانشناختی دارد به تدریج بر جسم ما نیز تاثیر گذاشته و با استرس و اضطرابهایی که به همراه میآورد ما را در فعالیتها روزمره نیز ناتوان کند.
آیا بلاتکلیفی یک اختلال است؟
روشن است که مسائلی مانند بلاتکلیف بودن بیماری نیستند. این موارد میتوانند نوعی اختلال در روند تصمیمات ما باشند که با تمرین و تکرار برخی راهکارها رفع خواهند شد.
میدانیم که تصمیم گیری یک مهارت حیاتی برای زندگی همه ما است که انتخابهای آگاهانه را به همراه دارد. ما با تصمیمات درست و واضح میتوانیم دیگران را قانع کنیم که نظرمان نسبت به برخی مسائل چیست و چگونه پیش خواهیم رفت.
بلاتکلیفی و افسردگی
بلاتکلیف بودن در بیماران مبتلا به افسردگی به قدری رایج است که به عنوان یکی از علائم «اختلال افسردگی اساسی» در راهنمای تشخیصی و آماری DSM (کتابچه راهنمای متخصصان سلامت روان برای تشخیص اختلالات روانی)، گنجانده شده است.
اما نکته اینجاست که چرا افراد مبتلا به افسردگی با عدم توانایی در تصمیم گیری دست و پنجه نرم میکنند؟ این مسئله حتما دلایل متعددی دارد.
به عنوان مثال، زمانی که فردی افسرده است، احساس میکند که دیگر چیزی برای او مهم نیست؛ بنابراین، ممکن است به طور خاص به تصمیمات مشخص و واضح تمایلی نداشته باشد. این نوع بی تفاوتی نسبت به زندگی، همراه با ناامیدی، منجر به انفعال در تصمیم گیری و بلاتکلیفی خواهد شد.
بلاتکلیفی و اضطراب
وقتی احساس اضطراب دارید، نمیتوانید درست فکر کنید. همچنین در مورد نحوه ارزیابی گزینهها نیز اطمینان کمتری خواهید داشت.
علاوه بر این، اگر از قبل مضطرب هستید و باید تصمیم مهمی بگیرید، ممکن است خود را به عنوان یک فرد بلاتکلیف در یک حلقه اضطراب بیابید.
این حالت روانی سخت و دشوار، ما را در یک مسیر دو طرفه قرار میدهد. این مسیر یا بهتر است بگوییم تنظیمات مغزی، ممکن است به دلیل ارتباط زیاد قشر جلوی مغز با آمیگدال باشد.
آمیگدال ناحیهای از مغز است که ترس و اضطراب را به وجود آورده و کنترل میکند. در واقع، مجموعهای از شواهد حاکی از آن است که تغییرات در مدار قشر آمیگدال – پیش فرونتال در بلاتکلیف بودن و اضطراب نقش مهمی دارند.
بلاتکلیفی و OCD
اختلال وسواس با نظم بیش از حد، افکار غیرمنطقی و ترسهای بی اساسی که منجر به اعمال اجباری میشود، مانند تمیز کردن مکرر همان سطح یا قسمتی از بدن و موارد دیگر از این دست، همگی در دسته اختلالات OCD قرار میگیرند. اغلب افراد وسواسی، ناتوانی قابل توجهی در تصمیم گیری نشان دارند.
چه چیزی باعث بلاتکلیفی میشود؟
بلاتکلیفی مانند هر چالش روانی دیگر میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. در ادامه برخی از این دلایل مهم را با هم مرور میکنیم.
ترس از شکست
یکی از دلایل رایج در این امر، ترس از شکست در تصمیمات و فعالیتها است. ترسی که از انجام کار اشتباه ناشی میشود و میتواند ما را به یک فرد منفعل تبدیل کند.
به عنوان مثال، حتی پس از اینکه تحقیقات خود را انجام دادید، بازار را مطالعه کردید و شبیه سازیها را اجرا کردید، همچنان احساس میکنید که پس از ارائه ایده شکست خواهید خورد. توانایی شما در تصمیم گیری مستقیما تحت تاثیر اضطراب یا ناراحتی در مورد آینده است.
نفوذ والدین
ریشه بلاتکلیف بودن برخی افراد تصمیمات نا به جای والدین آنها است. به گفته روانشناسان اگر شخصی با والدینی بزرگ شده باشد که امیال قدرت طلبانه دارند، ممکن است فرصتی برای تصمیم گیری مستقل نداشته باشند.
به این ترتیب، هنگامی که به آنها فرصت انتخاب داده میشود، به دنبال شخص دیگری میگردند تا آن انتخاب را برای آنها انجام داده یا مسیر را آسان کند.
کمال گرایی
کمال گرایی میتواند به مشکلات سلامتی متعددی از جمله اضطراب، افسردگی و ناامیدی منجر شود. در قسمتهای قبلی دانستیم که این موارد با بلاتکلیفی هم در ارتباط هستند.
وقتی کسی دائما گزینههای خود را به عنوان «درست» و «نادرست» طبقه بندی میکند، ممکن است با فکر کردن بیش از حد، نتواند تصمیمات لحظهای بگیرد و خود را فردی فلج شده تصور کند.
این نوع مسائل در ذهن افراد کمال گرا به یک رفت و برگشت مداوم منجر میشوند؛ زیرا آنها همیشه در تلاش برای کشف انتخاب صحیح و بهترین گزینهها هستند. در اصل این افراد با مهارت تصمیم گیری مشکل داشته و توانایی انتخاب یک گزینه معمولی را ندارند.
نگرانی از طرز فکر دیگران
جامعه نقش مهمی در ساختن و شکل دادن نوع تفکر ما ایفا میکند. چه بخواهیم آن را باور کنیم یا نه، نیروهای خارجی موقعیت غالبی را در زندگی ما اشغال میکنند.
استرس ناامید کردن دیگران (همکاران، مدیر یا خانواده) میتواند ما را از تصمیم گیری باز دارد. قبول کنید که آنچه دیگران در مورد ما فکر میکنند بر کاری که انجام میدهیم، ارجحیت دارد و راه حلهای ملموس و نتایجی که به دقت در نظر گرفته شدهاند را تحت الشعاع قرار میدهد.
جزئینگری بیش از حد
این مورد هم میتواند ما را دچار وسواس فکری کرده و تیشه به ریشه تصمیمات قاطعانه ما بزند. توجه بیش از اندازه به جزئیات یک فعالیت یا مسئله، میتواند ما را دچار استرس، اضطراب بیش از اندازه و بلاتکلیفی کرده و تصمیمهای واضح و روشن را کنار بزند.
در این وضعیت ما دچار تفکر بیش از حد (overthink) شدهایم که خلاصی از آن میتواند مسیر پیشرفت ما را تسریع کند.
نداشتن اعتماد به نفس
اعتماد به نفس جزء کلیدی در تصمیم گیریهای ما است. شاید کسی بداند که برای دستیابی به اهدافش باید به کدام سمت حرکت کند؛ اما عدم اعتماد به نفس او را از حرکت باز میدارد.
افرادی که دچار کمبود اعتماد به نفس هستند، همیشه به خود و تصمیماتی که میگیرند شک داشته و با تردیدهای مکرر، مسیر موفقیت خود را از بین میبرند.
نداشتن دانش کافی روی موضوع
در کنار تمام موارد ذکر شده، نداشتن دانش و مهارت کافی در حل مسئله و یا انجام فعالیت نیز میتواند دلیل برای بلاتکلیف بودن یک فرد باشد.
برخی افراد ممکن است اعتماد به نفس و مهارت لازم برای تصمیم گیری سریع را داشته باشند. اگر اینطور باشد، فرد زمان با بلاتکلیف بودن روبروست که به سادگی اطلاعات کافی در مورد موضوعی را در اختیار ندارد.
نمونههایی از عدم تصمیم گیری| بلاتکلیفی
بلاتکلیف بودن میتواند در همه زمینههای زندگی ما ظاهر شود و زوایای مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. در ادامه چند نمونه رایج از این مسئله را مرور میکنیم تا درک این مسئله برایتان راحت باشد.
عدم تصمیم گیری به دلیل گزینههای بسیار زیاد
گاهی وجود گزینههای مختلف باعث میشود تا ما احساس بلاتکلیفی کنیم. مثلا گزینههای مختلف برای طبخ غذا، خرید ماشین، لباس برای پوشیدن و مواردی از این دست میتوانند چنین حسی را به ما انتقال دهند.
عدم تصمیم گیری در روابط
ناتوانی در تصمیم گیری برای ادامه رابطه و یا قطع آنها نیز میتواند نوع دیگری از بلاتکلیف بودن را به ما نشان دهد. گاهی ما به دلیل وابستگی زیاد یا ترس از تنها بودن روابطی را ادامه میدهیم که زهرآگین بوده و فرصتهای مناسبی را از ما میگیرند.
بلاتکلیفی شغلی
این وضعیت برای بیشتر کسانی که فعالیت ناهماهنگ با علایق خود انجام میدهند رخ خواهد داد. کسانی که به دلیل امرار معاش باید فعالیتی را ادامه دهند که دوست ندارند؛ اما گویی در وضعیتی گرفتار شدهاند که راه چاره دیگری هم نیست. بلاتکلیف بودن در این وضعیت میتواند بدترین حالت ممکن باشد.
چگونه بر عدم تصمیم گیری غلبه کنیم
همانطور که اشاره کردیم روشها و راهکارهای مختلفی برای غلبه بر این احساس وجود دارد. این روشها اینگونه معرفی شدهاند:
تصمیم گیری به صورت شخصی
تمرین مهارت نه گفتن را فراموش نکنید. اینکه بتوانید خودتان تصمیم بگیرید شاید به ظاهر ساده باشد؛ اما حس اعتماد به نفس و استقلالی که به دست میآورید حتما ارزش این تمرین و تکرار را چند برابر میکند.
افزایش اعتماد به نفس
برای رفع بلاتکلیفی به دنبال راهکارهای افزایش اعتماد به نفس خود باشید. هر چقدر بیشتر به خودتان اعتماد کنید، کمتر دچار شک و تردید شده و انتخابهای به موقع خواهید گرفت.
پذیرفتن اینکه همه چیز در کنترل شما نیست
به جامعه، آدمها و وضعیتی که در آن قرار دارید با دقت نگاه کنید. رویا پردازی را کنار گذاشته و به این مهم فکر کنید که کدام یک را میتوان تغییر داد و از کنار کدام موارد باید عبور کرد. گاهی رها کردن بهترین انتخاب است.
صحبت کردن با صدای بلند
بگذارید دیگران فکر کنند شما دیوانهاید. چه ایرادی دارد؟ با خودتان به صدای بلند حرف بزنید و گزینههای روی میز را بررسی کنید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید. حتی میتوانید خودتان را در یک جمع تصور کرده و در حال کنفرانس دادن باشید.
کم کردن گزینهها برای تصمیم گیری
تمامی گزینههایی که در ذهن دارید را یادداشت کرده و یکی یکی آنها را خط بزنید. هر کدام که هزینه بیشتری لازم دارد. هر کدام که وقت زیاد و نتیجه کمتری میخواهد. هر کدام که انرژی مضاعفی از شما میگیرد و غیره.
جوانب مثبت و منفی موضوع رو مشخص کنید
اگر هنوز نمیتوانید تصمیم بگیرید، یک لیست ساده مثبت/ منفی تهیه کنید. اما نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که آن را یادداشت کنید. سنجیدن ذهنی جوانب مثبت و منفی به سادگی بر عدم تصمیم گیری میافزاید.
از زیر سوال بردن تصمیم نهایی بپرهیزید
برای رفع بلاتکلیفی، مهم است وقتی تصمیم نهایی گرفته شده، دنبال گزینه دوم نباشید. همچنین به خودتان تمرین کنید که پذیرش نتیجه این تصمیم وظیفه شماست.
تصمیمات خود را تایید کنید
میتوانید برای تایید تصمیمات خود از جملات مثبت استفاده کنید. مثلا به خودتان بگویید: «من تصمیم بزرگی گرفتم. عواقب آن را میپذیرم تا تجربه جدیدی پیدا کنم» اگر یک صدای منفی درون خود احساس کردید، به سادگی کلمات مهربان و معتبر خود را تکرار کنید.
نقل قولهایی در مورد عدم تصمیم گیری
اگر نمیدانید از چه جملات مثبتی استفاده کنید، ما چند نمونه از آنها را برایتان آماده کردهایم.
- به گفته ویلیام جیمز: «هیچ انسانی بدبختتر از کسی نیست که هیچ چیز در او عادت نشده جز بلاتکلیف بودن».
- به گفته تئودور روزولت: «در هر لحظه تصمیم گیری، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید، کار درست است. بهترین کار بعدی، حتما اشتباه است و بدترین کاری که میتوانید انجام دهید، عدم تصمیم گیری است».
- به گفته میمونید: «خطر یک تصمیم اشتباه بر وحشت عدم تصمیم ارجحیت دارد».
- به گفته سیلویا پلات: «بلاتکلیفی و خیال پردازی، از بین برنده کنشهای سازنده هستند».
کلام آخر
همه ما عدم توانایی در تصمیم گیری را تجربه کردهایم. این حس که گویی در برزخ ایستادهایم و راه به جایی نداریم بدترین تجربه ممکن در زندگی است.
اما میدانیم که برای این وضعیتها هم چارهای وجود دارد. در این متن سعی کردیم مسئله بلاتکلیف بودن در وضعیتهای مختلف را بررسی کرده و راهکارهایی برای رفع آن ارائه کنیم.
اگر شما هم تجربه این در این زمینه دارید در قسمت کامنتها درج کنید تا راهکار دیگری به این راهنما اضافه شود.
سوالات متداول
بله. نگرانیهای بیش از حد میتوانند ما را از تصمیمات قاطع و واضح دور کنند. در نتیجه ما فرد بلاتکلیفی هستیم که نمیداند طی کردن کدام مسیر به نفع اوست.
برخی شرایط مربوط به سلامت روان مانند اضطراب، اختلال شخصیت وابسته، ترومای دوران کودکی و غیره میتوانند دلایلی بر بلاتکلیف بودن ما در زندگی باشند.
ترس از شکست و عدم اعتماد به نفس میتوانند از جمله مهمترین دلایل بررسی شده در تبدیل شدن افراد به شخص بلاتکلیف باشند.