حافظه بلندمدت چیست؟ انواع، عملکرد و اهمیت آن

شاید تا به حال به این سوال رسیده باشید که خاطرات از کجای ذهن ما بیرون میآید و خودنمایی میکنند. پس از کمی تامل به یاد حافظه بلند مدت انسان خواهید افتاد و اینکه خلقت انسان تا چه حد پیچیده است.
جالب است بدانید که بخش حفظ و نگهداری از خاطرات را حافظه بلند مدت نامیده و پایداری اطلاعات در این قسمت را به دلیل نوع فعالیت و عملکرد آن میدانند.
این بخش از ذهن میتواند برخی اطلاعات و خاطرات را تا آخر عمر حفظ کرده و فرد را از یادآوری آنها شوکه کند. اجازه دهید عملکرد این نوع حافظه را در این مقاله از ایده آل مگ بیشتر بررسی کنیم.
حافظه بلند مدت چیست؟
در کی تعریف کلی، حافظه طولانی مدت، جایی برای ذخیره سازی خاطراتی است که تمایل به پایداری دارند و میتوانند برای مدت طولانی، معمولا تا آخر عمر شخص، باقی بمانند.
به عبارت دیگر، حافظه طولانی مدت، اطلاعات مورد نیاز خود را از حافظه کوتاه مدت دریافت میکند تا مراحل ذخیره سازی را به خوبی انجام دهد.
این نوع حافظه از نظر ظرفیت نامحدود و پایدار است و برای سالها یا حتی یک عمر ماندگاری دارد. خاطرات کوتاه مدت میتوانند از طریق فرایندی به نام «تثبیت» به خاطرات بلند مدت ما، تبدیل شوند.
به طور کلی حافظه طولانی مدت را میتوان به دو نوع مختلف تقسیم کرد: حافظه آشکار (آگاهانه) و ضمنی (ناخودآگاه) فراموش نکنید اگر بتوانید چیزی را که بیش از چند سال و یا ماه پیش رخ داده است، به یاد بیاورید، در حال کار با حافظه بلند مدت هستید.
انواع حافظه بلند مدت
حافظه بلند مدت و کوتاه مدت را به چند نوع مختلف تقسیم میکنند؛ اما از آنجایی که بحث ما محدود به تبیین حافظه طولانی مدت است، انواع این نوع حافظه را نام میبریم.
بد نیست بدانید اولین پژوهشگر تاریخ که به دسته بندی این مسئله اهمیت داد، تولوینگ در سال 1972 بود. او حافظه طولانی مدت انسان را به سه گروه حافظه اپیزودیک، معنایی و رویدادی تقسیم کرد.
حافظه رویهای یا رویدادی
حافظه رویدادی، بخشی از حافظه طولانی مدت و ضمنی (ناخودآگاه) است که مسئول دانستن نحوه انجام کارها و فعالیتهاست. به این معنا که وقتی ما مهارتهای حرکتی را میآموزیم، این بخش بیشتری تحرک را دارد.
این نوع حافظه شامل تفکر آگاهانه (یعنی خودآگاه – خودکار) نیست و تنها با تمرین و تکرار است که آموزهها را ذخیره میکند. به عنوان مثال، حافظه رویدادی شامل دانش نحوه دوچرخه سواری میشود.
حافظه معنایی
حافظه معنایی بخشی از حافظه آشکار بوده و مسئول ذخیره اطلاعات درباره جهان پیرامون ما است. به این معنا که هرآنچه دانش در مورد معنای کلمات و یا اطلاعات عمومی داریم، در این بخش ذخیره سازی میشوند.
به عنوان مثال، لندن پایتخت انگلستان است. این بخش از حافظه بلند مدت، شامل تفکر آگاهانه است و فرد را به اندیشیدن مجاب میکند. دانشی که در حافظه معنایی داریم بر «دانستن این موضوع» متمرکز است (یعنی اظهاری است).
حافظه اپیزودیک
حافظه اپیزودیک هم در نوع اول (حافظه آشکار) جا گرفته و مسئول ذخیره اطلاعات مربوط به رویدادهایی است که در زندگی خود تجربه کردهایم. این نوع حافظه نیز شامل تفکر آگاهانه و اظهاری است. مثال آن نیز میتواند خاطرهای از روز اول ما در مدرسه باشد.
مدت زمان حافظه بلند مدت
احتمالا این جمله را شنیدهاید که «خاطرات ما، هویت ما را میسازند». تفکر فعلی مجموعهای از تجربیات (چه تجربیات مثبت و چه منفی) را رقم میزنند که در آینده مهم خواهند بود و به ما در تصمیم گیریهای مهم کمک میکنند.
این همان حافظه طولانی مدتی است که به یاری ما آمده تا بتوانیم از آموزههای گذشته استفاده کرده و زندگی خود را مدیریت کنیم.
در نتیجه میتوان گفت که این نوع حافظه میتواند تا پایان عمر مرا را همراهی کند. به یاد داشته باشید که راههایی نیز برای تقویت حافظه وجود دارد که میتواند پایداری و ماندگاری حافظه را بیشتر کند.
ظرفیت حافظه بلند مدت
حافظه بلند مدت و کوتاه مدت ظرفیت خاص خود را دارند. در واقع هنگامی که افراد با رویدادها یا دانش جدیدی مواجه میشوند، این دانش باعث شکل گیری حافظه کوتاه مدت میشود.
پس از تداعی آن دانش جدید با دانش موجود در ذهن و با تکرار و تمرین به حافظه بلند مدت تبدیل میشود. یک حافظه طولانی مدت میتواند برای چند دقیقه یا برای کل زندگی فرد باقی بماند.
در مباحث مربوط به تبیین تئوری، ظرفیت حافظه طولانی مدت، اذعان شده که ظرفیت این نوع حافظه نامحدود است؛ اما توانایی فرد برای یادآوری ممکن است محدودیتی در دسترسی به آن ایجاد کند.
در اصل این حافظه را میتوان به عنوان ذخیره سازی در نظر گرفت که با توانایی یادآوری، دسترسی به دادههای موجود در خود را امکان پذیر میکند.
بنابراین وقتی مردم چیزی را فراموش کنند، ممکن است آن خاطره دست نخورده باقی بماند. فراموشی که به عنوان علت از دست دادن حافظه نیز شناخته میشود، بیشتر نشان دهنده ناتوانی در یادآوری یک خاطره است.
در تحقیقات فراوانی ثابت شده که آن داده و یا خاطره هنوز در حفاظه ما وجود دارد؛ اما فرد توانایی بازیابی آن را از دست داده است. در نتیجه میزان ظرفیت حافظه طولانی مدت به سلامت فرد مربوط میشود.
حافظههای بلند مدت چگونه شکل میگیرند و تغییر میکنند
تا به اینجا تقریبا به این سوال که حافظه بلند مدت چیست، پاسخ دادهایم. وقت آن است که بدانیم این بخش از ذهن ما چگونه شکل گرفته و تغییر میکند تا برای اجرای راه های تقویت حافظه، دید بازی داشته باشیم.
جالب است بدانید که در مورد نوع عملکرد حافظه بلند مدت ما، صحبت ها و نظریه پردازیهای مختلفی انجام شده است. اما مدل کلاسیک آن وضوح بیشتری دارد.
مدل کلاسیک این مبحث که به مدل «اتکینسون – شیفرین» یا «مدل چند وجهی» هم معروف است، اذعان دارد که تمام خاطرات کوتاه مدت پس از مدت زمان معینی (به طور خودکار) در حافظه طولانی مدت قرار میگیرند.
البته در تحقیقات اخیر، محققان پیشنهاد کردهاند که برخی ویرایشهای ذهنی انجام شده و تنها خاطرات خاص برای نگهداری طولانی مدت انتخاب شوند. عواملی مانند زمان و تداخل معنایی میتوانند بر نحوه کدگذاری اطلاعات در حافظه ما تأثیر بگذارند.
در این وضعیت، اطلاعات ابتدا وارد حافظه کوتاه مدت (یک ذخیره موقت برای رویدادهای اخیر در حدود 2 تا 3 ثانیه) میشوند و سپس مقداری از این اطلاعات به حافظه طولانی مدت (یک ذخیره نسبتا دائمی) منتقل خواهند شد. دقیقا مانند اطلاعاتی که از رایانه روی یک هارد دیسک جا به جا میکنیم.
نحوه تغییر و نگهداری اطلاعات در حافظه
نکته جالب اینجاست که هم نگهداری از اطلاعات و هم تغییر آنها، نیازمند تمرین و تکرار است. در واقع این تمرینهای ذهنی هستند که به انتقال خاطرات از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت کمک کنند.
به عنوان مثال، شما ممکن است از این رویکرد هنگام مطالعه برای امتحان استفاده کنید. به جای اینکه فقط یک یا دو بار اطلاعات را مرور کنید، ممکن است به طور مکرر یادداشتهای خود را تکرار کرده و تا زمانی که اطلاعات مهم به حافظه سپرده شود این کار را ادامه دهید.
همچنین برای فراگیری یک مهارت جدید و ایجاد تغییر در عادتهای ذهنی نیز به روندی شبیه به این امر نیاز دارید. تغییر تنها با تکرار و تمرین در ذهن ما نهادینه میشود.
تفاوت بین حافظه کوتاه مدت و بلند مدت
زمان بررسی سوال حافظه بلند مدت چیست به تفاوتهای موجود با حافظه کوتاه مدت نیز اشاره کردیم. اما برای درک بهتر باید بگوییم تصور میشود که حافظههای بلند مدت از نظر زمان بندی برای نگهداری اطلاعات با خاطرات کوتاه مدت تفاوت دارند. در واقع این خاطرات از دو جنبه اساسی متفاوت هستند. اولی مدت زمان و دومی محدودیتهای ظرفیت آنها است.
با بررسی مولفه زمان، متوجه میشویم که حافظههای بلند مدت چند ماه و سال طول میکشند در حالی که تصور میشود حافظه کوتاه مدت تنها چند ثانیه باقی بماند.
همچنین در مبحث ظرفیت ذخیره سازی نیز حافظه کوتاه مدت فقط مقدار کمی از اطلاعات را ذخیره میکند در حالی که ظرفیت حافظه طولانی مدت نامحدود است.
زمان کار با حافظه طولانی مدت، شبکههای عصبی جدید ایجاد و تقویت میشوند تا نورونها از طریق سیناپسها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این چرخش و حرکت انتقال دهندههای عصبی در شکافهای سیناپسی باعث افزایش ارتباط بین سلولها خواهد شد.
کل این فرایند در طول ایجاد خاطرات کوتاه مدت صورت نمیگیرد. در نتیجه برخلاف حافظه کوتاه مدت، حافظههای بلند مدت تنها در حالتی که یک شبکه عصبی جدید روی شبکه قدیمیتر قرار میگیرد، فراموش میشوند.
از دست دادن حافظه بلند مدت
اگرچه برخی از تشخیصهای پزشکی ممکن است ساده به نظر برسند؛ اما هنوز هم میتوانند یک معمای خسته کننده بوده و نیاز به زمان داشته باشند تا دقیقا معنای آنها را بفهمیم.
مثلا زمانی که یک پرستار به شما میگوید «آنچه که به نظر میرسد یک نقص کوچک حافظه در یکی از عزیزان شما است»، از عدم توانایی اعضای خانواده ما برای بازیابی اطلاعات ذهنی حرف میزند. در واقع آن نقص کوچک در حافظه مساوی با از دست دادن حافظه طولانی مدت فرد است.
به دیگر معنا، این احتمال وجود دارد که ما یا اطرافیانمان، زمانی حافظه خود را از دست داده و برای بازخوانی اطلاعات موجود در ذهن دچار مشکل شویم.
در نتیجه مهم است که پیچ و خمهای عملکرد را درک کرده و به دنبال راهکاریهایی برای تقویت حواس خود باشیم. همچنین بررسی دلایل رخ داد این وضعیت نیز میتواند راهگشای مناسبی برای ایجاد و تقویت تمرکز ذهنی، باشد. برخی از دلایل از دست دادن حافظه به این شرح هستند.
افزایش سن
بیماران مسنی که مشکلات حافظه دارند ممکن است به بیماری آلزایمر مبتلا باشند یا ممکن است بیماری دیگری با علائم مشابه داشته باشند.
زوال عقل «Dementia» اصطلاحی است که برای توصیف کاهش تواناییهای ذهنی از جمله حافظه، زبان و تفکر منطقی به کار میرود که به اندازهای شدید است که بر زندگی روزمره فرد تأثیر بگذارد.
وقتی افراد مسن این نوع علائم را در خود میبینند، اغلب نگران بیماری آلزایمر هستند. بیماری آلزایمر یک نوع از زوال عقل عصبی است، به این معنی که زوال عقل باعث از بین رفتن بافت مغز میشود و قابل برگشت نیست.
دمانس عروقی نیز نوع دیگری از این وضعیت است که در اثر ضعف در جریان خون به مغز ایجاد میشود. زوال عقل یا از دست دادن حافظه در برخی از افراد مسن که ناشی از بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی، قابل برگشت نبوده و فرد به طور کامل توانایی بازخوانی اطلاعات ذهن خود را از دست میدهد.
اگر خاطرتان باشد اشاره کردیم که اطلاعات و خاطرات از ذهن ما پاک نمیشوند و بلکه این وضعیت مغزی و سلامت ما است که توانایی بازیابی دادهها در حافظه بلند مدت را از دست میدهد.
عفونتهای مغزی
عفونتهایی مانند HIV، سل و تبخال میتوانند باعث بروز مشکلات در حافظه یک فرد شوند. برای نمونه HIV عملکرد سلولهای عصبی را با آلوده کردن سلولهایی که از آنها محافظت و حمایت میکنند در معرض خطر قرار میدهد. این ویروس میتواند باعث التهاباتی شود که به مغز آسیب میرسانند و باعث فراموشی میشوند.
در همین حال، ویروس هرپس سیمپلکس میتواند یک اختلال عصبی نادر به نام «آنسفالیت هرپس سیمپلکس» ایجاد کند. این التهاب مغز هم میتواند منجر به از دست دادن حافظه در یک فرد شود. اگر درمان فوری آن را با داروهای ضد ویروسی شروع کنیم، میتوانیم بخش اعظمی از حافظه خود را نجات دهیم.
بیماریهای تخریب کننده سلولهای عصبی مغز
عفونتهایی مانند مننژیت، آنسفالیت، فلج اطفال و آبسه اپیدورال یا اختلالات ساختاری مانند آسیب مغزی یا نخاعی، فلج بل، اسپوندیلوز گردن و سندرم تونل کارپال همگی بر عملکرد مغز تاثیر میگذارند.
وجود این بیماریهای میتواند تعادل مغز را بر هم زده و مانع از بازیابی اطلاعات شود. در نتیجه فرد بیمار علاوه بر تحمل رنج و در این بیماریها، قادر به برقراری ارتباط با زندگی گذشته خود نبوده و انگار در یک مه غلیظ به سر میبرد.
برای نجات حافظه بلند مدت، مهم است که در اسرع وقت به پزشک مراجعه کرده و با پیروی از توصیههای او (گاهی شاید به عمل جراحی نیاز باشد) از گسترش این بیماریها جلوگیری کنید.
تومور مغزی
تومورهای مغزی هم ممکن است بر توانایی فرد در تفکر، استدلال و به خاطر سپردن تأثیر بگذارد. این امر معمولا به نام مشکلات شناختی تجزیه و تحلیل میشود. بسیاری از افراد مبتلا به تومورهای مغزی با این نوع مهارتهای فکری مشکل دارند:
- تمرکز یا توانایی توجه
- تواناییهای زبانی
درمان تومور مانند شیمی درمانی یا پرتودرمانی نیز ممکن است به مغز آسیب برساند و باعث مشکلات فکری زیادی شود. همچنین برخی از داروها، مانند داروهای پیشگیری از تشنج (ضد تشنج)، داروهای ضد درد و استروئیدها نیز ممکن است بر حافظه ما تأثیر بگذارند. البته محل قرارگیری تومور و میزان آسیب ناشی از آن بر نوع و شدت مشکلات تأثیر دارد.
خونریزی مغزی و سکته مغزی
سکته مغزی دلیل دیگری است که میتواند بر تواناییهای تفکر یا شناخت تأثیر بگذارد. طبق تحقیقات تقریبا یک سوم قربانیان سکته مغزی و یا خون ریزیهای مغزی، دچار مشکلات حافظه میشوند.
از دست دادن مهارتها در این زمینه ممکن است بر توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی و در نتیجه توانایی زندگی مستقل تأثیر بگذارد.
از آنجایی که از دست دادن حافظه بلند مدت پس از سکته مغزی بسیار دردناک است، میتوان با انجام برخی از فعالیتها و ورزش هایی برای افزایش حافظه زیر نظر پزشکان، عملکرد ذهن را تا حدودی بهبود بخشید.
اعتیاد به الکل
همچنین مصرف بیش از حد الکل میتواند تأثیر منفی بر حافظه کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشد؛ زیرا ارتباط بین اعصاب در هیپوکامپ مغز ما را کُند میکند.
علاوه بر این، مصرف زیاد الکل در واقع میتواند سلولهای عصبی این ناحیه از مغز را از بین ببرد و منجر به از دست دادن حافظه به صورت جدیتر و طولانیتر شود.
سوء تغذیه
رژیم غذایی که به درستی تدوین نشده باشد هم میتواند تأثیر منفی بر سلامت مغز داشته باشد. ویتامینها و مواد مغذی زیادی وجود دارند که بر توانایی ما برای ذخیره و حفظ خاطرات تأثیر میگذارند؛ اما ویتامینهای B1 و B12 برای عملکرد مناسب حافظه ما، اهمیت ویژهای دارند.
داروهای خاص
داروهای ضد اضطراب (بنزودیازپینها)، داروهای کاهش دهنده کلسترول (استاتینها)، داروهای ضد تشنج به همراه داروهای ضد افسردگی (داروهای سه حلقهای)، مسکنهای مخدر، داروهای پارکینسون (آگونیستهای دوپامین) و داروهای فشار خون (بتابلوکرها) میتوانند به صورت مستقیم بر عملکرد مغز تاثیر گذشته و فرد را با از دست دادن تدریجی حافظه بلند مدت مواجه کنند.
در نتیجه مهم است که در کنار توجه به بیماریهای ذکر شده، برای تقویت مشکلات حافظه نیز تدابیری اندیشیده شود.
علل دیگر
در کنار تمام موارد ذکر شده دلایل دیگری نیز وجود دارند که میتوان آنها را سبب از دست رفتن حافظه دانست برای نمونه کمبود خواب یکی از این موارد است. آپنه خواب هم با از دست دادن حافظه و زوال عقل همراه است.
در کنار این مورد، پرکاری تیروئید هم علت دیگری برای از دست دادن حافظه است. تیروئید به دلیل وجود غدهای در گلو که هورمونهای رشد و تکامل را تنظیم میکند، رخ داده و میتواند بر انرژی، تمرکز و حافظه فرد تأثیر بگذارد.
هم کم کاری تیروئید و هم پرکاری آن میتوانند منجر به این علائم شوند که اغلب به عنوان مه مغزی شناخته میشوند و در موارد شدید میتوانند علائم زوال عقل را نیز به همراه داشته باشند.
کلام آخر
خاطرات موجود در حافظه میتوانند به طرز شگفت انگیزی شکننده و مستعد تغییر باشند و با همراهی اطلاعات نادرست و تداخل با دیگر دادها، ما را به اشتباه بکشانند.
اما اینکه چرا حافظه بلند مدت اینقدر مستعد تغییر و حتی زوال است را باید در نوع عملکرد آن و وضعیت سلامت شخص جستجو کنیم. در برخی موارد، افراد تنها جزئیات مهم یک رویدادها را از دست میدهند و در بعضی موارد دیگر به طور کلی توانایی بازیابی اطلاعات را ندارند.
چنانچه گمان میکنید در بررسی حاضر نکته در این مورد جا مانده، آن را در قسمت کامنتها درج کنید تا راهنمای ما تکمیل شود.
سوالات متداول
اطلاعات را میتوان حدود 15 تا 30 ثانیه در حافظه کوتاه مدت نگه داشت؛ اما اگر به طور فعال تمرین یا نگهداری شوند وارد حافظه طولانی مدت شده و تا آخر عمر فرد حفظ میشوند.
توصیههایی که ممکن است به بهبود حافظه بلند مدت شما کمک کند شامل ورزش منظم، خواب کافی و استفاده از تمرینات شناختی برای تقویت مهارتهای حافظه میشود.
حافظه ناخودآگاه بادوامترین شکل حافظه طولانی مدت است. در حالی که حافظه خودآگاه با افزایش سن کاهش پیدا میکند، افراد معمولا خاطراتی که در ناخودآگاه نگه داشتهاند را حفظ میکنند.