8 دلیل نارضایتی شغلی: چطور سر کار خوشحال باشیم!
چند وقت به چند وقت احساس میکنی که از کارت خسته شدهای؟ احتمالا یک روزی بوده که از کار کردن در این شغل هیجانزده میشدی اما حالا دیگر آن احساس به تاریخ پیوسته و از آن هیجان، رنگ و بویی نمانده است.
اگر از شغلت ناراضی هستی، چرا استعفا نمیدهی؟ این ممکن است یکی از راهحلهای ممکن باشد؛ اما بعد از عوض کردن چند تا کار، به این نتیجه میرسی که مشکل، خود کار نیست. انگار که مهم نیست شغل رویاییات را به دست بیاوری یا نه، بعد از چند وقت دوباره به این نقطه میرسی و احساس ملال میکنی.
اما ریشه این نارضایتی شغلی چیست؟ اینجا به چند تا از دلایل این احساس میپردازیم و راهحلی برای آن ارائه میدهیم.
1. از رییست متنفری
رییست، که سرنوشت تو در دستان او است، قابلیت فوقالعادهای دارد تا روی مخت راه برود. خب، نمیشود که همه رییسشان را دوست داشته باشند.
همه ما رویای رییسی را داریم که در جزییترین امور دخالت نمیکند و آدم بیعرضه و بیصلاحیتی نیست؛ ولی خب، هیچکس کامل نیست؛ حتی رییس رویاییات.
رییس آدم محیط کار را کنترل میکند، کارها را سر و سامان میدهد و برنامهریزی میکند، وظایف آدم را مشخص میکند و اگر به مشکل بربخوری، پشتیبانت است. اگر با این آدم مشکل داری و دلیل تو برای نارضایتی از کار است، وقتش است یک کاری بکنی.
تو مسوول رفتارهای رییست نیستی اما میتوانی واکنشها و رویکرد خودت را کنترل کنی.
طبق تحقیقاتی که در کانادا و کره انجام شده، کسانی که به مافوق خودشان بیشتر به چشم «شریک» و «همکار» نگاه میکنند تا «رییس»، در مجموع از زندگیشان راضیتر هستند.
اگر هر روز با این روحیه به محل کارت بروی که من از رییسم متنفرم، آن وقت فضایی برای رشد و شکستن مرزها برای خودت باقی نمیگذاری. باید راهحلی برای این نارضایتی شغلی پیدا کنی.
الف: درباره مشکلات حرف بزن
با رییست حرف بزن و یک راهی پیدا کن تا بتوانید با هم کار کنید. با هم تیم شوید و یک برنامه بریزید که بتوانید کنار هم کار کنید، نه این که روی مخ هم بروید.
ب: کیفیت ارتباطت را بهتر کن
ببین رییست با بقیه چطور ارتباط برقرار میکند و یاد بگیر که تو هم همان طوری با او ارتباط برقرار کنی؛ به این ترتیب، رییست احساس میکند حرفش شنیده شده و درک شده و به همین دلیل واکنش بهتری نشان خواهد داد.
ج: خودت را جمع و جور کن
اگر حرف حساب به گوش رییست نمیرود و مدام جلوی حرکت تو را میگیرد و با هم اصطکاک دارید، یک راهی پیدا کن که زیاد به او متکی نباشی، حتی اگر لازم شده مسوولیت و وظایف بیشتری برعهده بگیری.
خواندن رهبری چیست؟ چگونه یک رهبر خوب باشیم؟ را به شما توصیه میکنیم تا اگر یک روز در موقعیت رهبری و مدیریت گروهی از کارکنان قرار گرفتید، اشتباهات مدیر خودتان را تکرار نکنید و تکنیکهایی برای اینکه یک رهبر و مدیر توانا باشید را بلد باشید.
2. از همکارانت متنفری
ممکن است همه ما همکارانی داشته باشیم که از آنها خوشمان نیاید. خوشحالی و رضایت شما به محیط اطرافتان بستگی دارد و اگر در هفته بیش از 40 ساعت را در محیطی سپری کنید که شما را خوشحال نمیکند، آدم ناراضی و ناراحتی خواهید بود. همکاران، نقش بزرگی در ساختن این محیط بازی میکنند.
ما مجبوریم با همکارانمان معاشرت کنیم و اگر دور و برمان را آدمهای منفیبافی گرفته باشند که باعث میشوند نسبت به خودمان احساس خوبی نداشته باشیم و یا همکارانی داشته باشیم که زیاد نق میزنند، نه تنها باعث نارضایتی شغلی میشود، بلکه روی احساساتمان در تمام زندگی تاثیر مستقیم میگذارد.
در این باره چه کار میتوانیم بکنیم؟
الف: نگاهت به آنها را عوض کن
به جای اینکه جواب آنها را با روحیهای منفی بدهی، قضاوتت را کمی مثبتتر کن و از دست افکار منفی خلاص شو. طرز نگاهت به آنها را عوض کن، آنها را از نو بشناس و سعی کن از زاویه جدیدی به آنها نگاه کنی.
ب: از آنها دوری کن
اگر ناچار شدی، درخواست بده میزت را جابهجا کنند. اگر استرس و آزار زیادی ایجاد میکنند، دور و برشان نباش و از آنها دوری کن.
اگر احساس کردی همکارانت خودشیفته هستند، چگونه با یک آدم خودشیفته حرف بزنیم؟ را بخوان تا راهکارهایی برای مقابله با این وضعیت را یاد بگیری.
3. از شغلت پاداش کافی نمیگیری
کاری که میکنی قرار نیست همیشه سرگرمکننده و جذاب باشد، و وقتی احساس کنی دیگر تو را سرشار نمیکند و از آن پاداش (هر پاداشی، مثلا سرگرم شدن) نمیگیری، احساس نارضایتی شغلی خواهی کرد. آدمها بر اساس پاداش و سرگرمی، رشد میکنند و عاشق رقابت هستند.
اگر محل کارت سرگرمکننده باشد و حس کنی بابت کاری که میکنی، پاداش میگیری، آن وقت از سر کار رفتن لذت خواهی برد.
الف: به خودت پاداش بده
خودت یک سیستم پاداش برای خودت تعریف کن. اگر به هدف رسیدی، به خودت جایزه بده. برای نمونه، اگر به میزان فروشی که برای امروز مشخص شده، رسیدی، آن وقت برای خودت خوراکی که دوست داری را بخر. این کار، نارضایتی شغلی را کاهش میدهد.
4. به کاری که میکنی، باور نداری
این معمولا یکی از دلایل اصلی نارضایتی از کار است: کاری که میکنی با ارزشهایی که برای خودت تعریف کردهای، هماهنگ نیست. در این صورت، آدم خوشبختی نیستی.
برای نمونه، اگر کمک به مردم از طریق خدمات پس از فروش برایت ارزشمند است اما کدنویسی میکنی، خب، خیلی سخت است که خوشحال و راضی باشی.
البته لذت بردن از این جور شغلها غیرممکن نیست. مثلا میتوانی بگویی با کدنویسی داری به یک نفر کمک میکنی، خواه همکارت یا کسی که بالاخره از پروژه تو استفاده میکند. همیشه میتوان موضوع را از زاویهای جدید دید.
اگر نمیتوانی زاویه دیدت را عوض کنی، شاید وقت آن رسیده تا شغلت را عوض کنی و سراغ آن کاری بروی که در اعماق وجودت، همیشه دوست داشتی انجام دهی.
الف: ببین ارزشهایت چه چیزهایی هستند
اول مشخص کن که چه چیزهایی برایت ارزش حساب میشوند، بعد راهی پیدا کن که آنها را در کارت بگنجانی. با این کار، انگیزه جدیدی برای انجام وظایفت خواهی یافت.
5. احساس درجا زدن میکنی
شغلت نتیجه خاصی ندارد و احساس میکنی داری وقتت را تلف میکنی. ما عاشق این هستیم که جایمان امن و مطمئن باشد، اما در کنارش عاشق این هستیم که پیشرفت هم کنیم.
انجام همان کار همیشگی ما را دلزده میکند و دنبال چالشهای جدید و کارهای تازهای برای انجام میگردیم. اگر روز پشت روز درگیر یک مشت کاغذبازی بیحاصل باشی، نارضایتی شغلی و نارضایتی از کار ذهنت را پر میکند؛ پس چه میتوان کرد؟
الف: درخواست ترفیع کن
از رییست درخواست کن چالشها یا راههایی را به تو نشان دهد که باعث ترفیعت میشود. از این کار نترس؛ همچنین از جستجو برای یافتن کاری بهتر در جایی دیگر هم نترس.
ب: خودت دست به کار شو
اگر راه برونرفتی نمیبینی، خودت دست به کار شو و راههایی را پیدا کن که کار را برایت جذابتر و هیجانانگیزتر میکند.
در این بین، خواندن چه جوری پیشرفت کنم؟ تکنیک آدمهای موفق هم کمک میکند تا برای برداشتن قدمهای رو به جلو آمادهتر باشی.
6. حقوقت کم است
شاید احساس میکنی حقوقی که میگیری، برای کاری که انجام میدهی، کم است. همین باعث میشود احساس نارضایتی از کار و نارضایتی شغلی کنی چون قدر سختکوشیهایت دانسته نمیشود.
بگذار سوال سخت را بپرسیم: آیا واقعا حقوقت کم است؟ یا فقط احساس میکنی قدرت را نمیدانند یا خیلی کار روی سرت ریخته؟ باید بین اینها تفاوت قایل شد.
اگر احساس میکنی حقوقت کم است و از این بابت ناراضی هستی، شاید دلیلش این است که عاشق کارت نیستی و با خودت فکر میکنی، استرسی که تحمل میکنی ارزش حقوقی که میگیری را ندارد. این جمله معروف را شنیدهاید:
«کار کردن روی چیزی که بهش اهمیت نمیدهی، اسمش استرس است. کار کردن روی چیزی که بهش اهمیت میدهی، اسمش شور و انگیزه است.»
الف: درخواست اضافه حقوق بده
گزینه سادهای است که در اغلب موارد افراد سراغش نمیروند و از زیرش شانه خالی میکنند. کمی تحقیق کن و ببین متوسط حقوق پرداختی برای شغل تو چقدر است.
7. زیر فشار کار له میشوی
همه ما گاهی زیر فشار شدید کار قرار گرفتهایم و اذیت شدهایم. ممکن است فشار و استرس از حد تحمل تو بیشتر شود و زیر بار آن خم شوی. اگر احساس میکنی کارت زیاد است، باید یک سری اصول خودمراقبتی را یاد بگیری تا جلوی آسیب دیدن را بگیری.
بالاتر از همه چیز باید مراقب سلامت روانت باشی و هر کاری لازم است را انجام دهی تا آن را در امان نگه داری.
الف: حد و مرز تعیین کنی
کار نباید همه زندگیات شود. اگر میگویی تا ساعت 6 کار میکنم، باید ساعت 6 کار را تمام کنی. حد و مرزهای محکمی تعیین کن و از آنها عبور نکن. این طوری نارضایتی از کار و نارضایتی شغلی در تو کم میشود.
ب: وقتهایی که لازم نیست، کمک نکن
به هر کاری که حیاتی نیست، نه بگو.
ج: از حجم کارت کم کن
اگر میتوانی، نیروی کمکی استخدام کن؛ همچنین میتوانی از هوش مصنوعی یا تکنولوژی برای کم کردن فشار کاریات کمک بگیری.
8. کسی قدر تو را نمیداند
یکی از نیروهای پیشراننده انسان، نیاز او به شنیدن تعریف و تمجید و به رسمیت شناخته شدن تلاشهایش است. میتوانی تعریف و تمجید را به زور از زیر زبان رییس و همکارانت بیرون بکشی؛ مثل کودکی که نقاشیاش را توی صورت والدینش میگیرد و از آنها تایید و تمجید میگیرد.
اما این کار به اندازهای که به نظر میرسد، باعث دلگرمی و خوشحالی نمیشود و تاییدی که میگیری، به اندازه کافی قابل اعتماد و مستحکم نیست؛ در عوض، به آدم احساس پوچی بیشتری میدهد.
بنابراین، حالا که نمیتوانیم قدردانی دیگران را در ازای کار خودمان کنترل کنیم، چه باید کرد؟ خودت همان تغییری باش که میخواهی در محل کارت ببینی. تو پیشگام شو و به بقیه نشان بده که قدر کارهایشان را میدانی. احتمالا تعداد همکارانت که احساس قدرنادیدن میکنند، کم نیست.
اگر دست به کار شوی و تلاش کنی و از همکارانت قدردانی کنی، آنها هم تلاش میکنند تا قدر کارهای تو را بدانند. بالاخره یک نفر باید این زنجیره را شروع کند. چرا تو نباشی؟
الف: فرهنگ قدردانی را رواج بده
شروع به تشکر از دیگران کن و بابت کار و تلاش سختشان از آنها قدردانی کن. هر چه بیشتر این کار را بکنی، محیط کارت بهتر میشود و نارضایتی شغلی و نارضایتی از کار پایین میآید.